eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حتی به رغم منظره‌هایی که محشرند همواره چشم‌های تو یک چیز دیگرند تندیس یادبود خدا در زمینی و اعضای تو تراشه‌ای از سنگ مرمرند بوسه‌ست نام تک‌تک آن میوه‌ها که من در هر زمان بچینم‌شان، باز نوبرند آزادم و در اوج رهایی اسیر تو دستان من شبیه به بال کبوترند هرچشم و گوش بسته که دیدم دچار توست انبوه عاشقان تو هم کور و هم کَرند در عشق جای داد و ستد نیست، غالبا دل می‌دهند و در عوضش دل نمی‌برند مارا چه ساده سکه‌ی یک پول می‌کنی این روزها که ناز تو را خوب می‌خرند
شنیده می شود از آسمان صدایی که.. کشیده شعر مرا باز هم به جایی که ... نبود هیچ کسی جز خدا، خدایی که... نوشت نام تورا، نام آشنایی که ـ پس از نوشتن آن آسمان تبسم کرد و از شنیدنش افلاک دست و پا گم کرد نوشت فاطمه شاعر زبانش الکن شد نوشت فاطمه هفت آسمان مزین شد نوشت فاطمه، تکلیف نور روشن شد دلیل خلق زمین و زمان معین شد سلام‌اللّه علیها 🌸
دبستان رفته می داند چه یارب هاست با طفلان چو در اخبار می گویند برف احتمالی را...
🌸🌸
ای در دلم نشسته از تو کجا گریزم؟! ای توبه ام شکسته! از تو کجا گریرم؟!...
پنهان و آشکار به یادت گریستم چون ابر نوبهار به یادت گریستم دلسنگ و پر غرور از این عشق رد شدی دلتنگ و بی قرار به یادت گریستم تو مثل رود راهی دریا شدن شدی من مثل آبشار به یادت گریستم روزی هزار بار تو را یاد کردم و... روزی هزار بار به یادت گریستم مانند جاده ای که به پایان نمی رسد عمری در انتظار به یادت گریستم دیدم که در قفس دو قناری چه دلخوش اند بی هیچ اختیار به یادت گریستم
🍂🌼 ❤️ 🌼🍂 ناگهان آیینه حیران شد، گمان کردم تویی ماه پشت ابر پنهان شد، گمان کردم تویی   رد پایی تازه از پشت صنوبرها گذشت... چشم آهوها هراسان شد، گمان کردم تویی   ای نسیم بی‌قرار روزهای عاشقی هر کجا زلفی پریشان شد، گمان کردم تویی   سایه‌ی زلف کسی چون ابر بر دوزخ گذشت آتشی دیگر گلستان شد، گمان کردم تویی   باد پیراهن کشید از دست گل‌ها ناگهان عطر نیلوفر فراوان شد، گمان کردم تویی   چون گلی در باغ، پیراهن دریدم در غمت غنچه‌ای سر در گریبان شد، گمان کردم تویی   کشته‌ای در پای خود دیدی یقین کردی منم سایه‌ای بر خاک مهمان شد، گمان کردم تویی 🍂🌼 💜🌺💜🌼🍂
، اےصبا... درد من خسته به درمان برسان یعنی ازمن بستان جان وبه جانان برسان نامهء ذره به خـــورشید جهـــان‌آرا بـَــر تحفهٔ مــــور به درڪَــاه سلیمان برسان 🌸 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 💜🍃🌸🍃🌸
هر کس به کسی نازد و ما فاطمه داریم گفتیم همیشه ، همه جا فاطمه داریم ننگ است بکوبیم درِ خانه هر کس دنبال سرابیم چرا فاطمه داریم ما ترس نداریم ز سیلاب حوادث مانند علی بعد خدا فاطمه داریم ما چشم طمع تا ابدالدهر نداریم بر ثروت هر بی سر و پا ، فاطمه داریم رو کن به مسیر دگری ای غم دنیا بیهوده به این سمت نیا ، فاطمه داریم زهراست که داده است به ما جرات طوفان در دل نبُوَد واهمه تا فاطمه داریم
چون شعر و ترانه بود در خانه ی ما چون رود روانه بود در خانه ی ما یک صبح بهار مادرم خوابش برد تقدیر زمانه بود در خانه ی ما