eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
انی احبُّ هــر چـه کـه دارد هـوای تـو شرمنـده ام قــدم نـزدم جـای پـای تـو انی برئـتُ هـرکـه بخواند به جز تـو را انی عجبـتُ هـرکـه نـدیـده عطــای تـو ویـلٌ لمــن یـریــد اطـاعت ز غیــر تـو تبّت یـداه هـرکـه نشینـد بـه جـای تـو انـی عصیـتُ خواستــه ات را مکــررا امـا بگــو کجــا بــروم جــز سـرای تـو گفتی که شرط دلشدگی‌سرنهادن‌است این سر‌چه قابل‌است وجودم فدای تو
تعطیل تر از جمعه که ماییم ببین انگار نه انگار کسی منتظر است
عاشق به خواب تن ندهد جز به خوابِ مرگ آن هم بدان امید که بیند جمال دوست
دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی تا پیش تو آورد مرا، بعد تو را برد قلبم شده بازیچهٔ دنیای روانی باید چه کنم با غم و تنهایی و دوری وقتی همه دادند به هم دست تبانی در چشم همه روی لبم خنده نشاندم در حال فرو خوردن بغضی سرطانی آیا شده از شدت دلتنگی و غصه هی بغض کنی، گریه کنی، شعر بخوانی؟
مست توام چه میدهی باده به دست مست خود بوسه بده که نشکند باده‌ خمار مست تو ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
3.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گرم است به هم پشت رقیبان پی قتلم ای عشق دل افروز دل من به تو گرم است...🍃 بي تو يك بار دگر خواندند اين احوال را روزها را، هفته ها را، ماه ها را، سال را... خودخوري يك بخش از صبر است، عاشق مي كشد مثل موجي كه به صورت مي كشد چنگال را آن قدر فكرم به چشمان تو مشغول است كه می بري از خاطرم هرگونه استدلال را هي قرارت را به فرداهاي ناممكن نده!.. ول كن از دست خودت اين توپ بسكتبال را!... مثل ماهي هاي قرمز، مي رسي پيش از بهار مي دمي در روح و جانم شوق استقبال را من براي صيد آغوش تو دستم باز باز.. چون عقابي كه دمادم می گشايد بال را حرف ها دارند مردم همچنان پشت سرم بعد تو ول كرده ام هر گونه قيل وقال را ابروانت چون دو چاقويي سلاح سرد توست دور كن از قلب من اين آلت قتال را با تو حتي راضي ام، حاضر به تبعيد از بهشت؛ گاز خواهم زد تمام سيب هاي كال را!...  
باز آی که از غم تو ما را چشمی و هزار چشمه آب است
💭 شرح تنهایی من می‌پرسی؟ شرح تنهایی من، طولانی‌است معنی عشق بپرس از مجنون که همه بی‌سر و بی‌سامانی‌است
این جمعه اگر مثل همین آدمیان بود یک عاشق افتاده به زندان نهان بود
من یهو! عاشق شدم بر چشم و ابروهای تو هر کسی چون من یهو عاشق شود قطعا خر است! 
کم مباد آمد و رفت از سرِ کویِ تو، ولی رفتنی هوشِ من و آمدنی بویِ تو باد...
چگونه از نگاهِ تو ، بدونِ آه بگذرم؟ مرا چگونه یافتی؟ من از تو مبتلاترم! به هیچ‌کس نمی‌دهم حالِ خرابِ خویش را ولی غمِ فراق را به جانِ خویش می‌خرم قبول کن کنارِ تو ، به آسمان رسیده‌ام که‌ هرچه سنگ می‌زنی زِ بامِ تو نمی‌پرم اگرچه بی‌وفایی و جنون به انتخاب نیست دلِ خرابِ خویش را، جای دگر نمی‌برم به آب طعنه می‌زند زلالیِ نگاهِ تو به دل مگیر گریه را، من از خودم مکدرم چقدر واژه ساختم که‌ موجِ زلفِ دوست را مگر به جبرِ قافیه به نظم دربیاورم