اصلا چرا دروغ همین پیش پای تو
گفتم که یک غزل بنویسم برای تو
احساس میکنم که کمی پیرتر شدم
احساس میکنم کـه شدم مبتلای تو
برگرد و هر چقدر دلت خواست بد بگو
دل میدهم دوباره به طعـم صدای تو
از قـول من بگو بـــه دلت نرم تر شود
بیفایدهست این همه دوری، فدای تو
دریــــای من! به ابر سپردم بیاورد
یک آسمان بهانهی باران برای تو
ناقابل است، بیشتر از ایـن نداشتم
رخصت بده نفس بکشم در هوای تو
#ناصر_حامدی
هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق
هم دعا کن گره تازه نیفزاید عشق
#فاضل_نظری
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم ، نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
#مولانا
این فلسفه ساده عشق است که بخشید
سیبی به تو و حسرت چیدن به من اما
#علیرضا_بدیع
هستند نمـاد ننگ و جنـگ افروزی
حیوان صفتـان مهـد بد آموزی
با باور مـرگ دین برتر رفتند
یک مشت حقیر سمت قرآن سوزی
#محمدجواد_منوچهری
#اسلامدینبرتر
#غربوحشی
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را
مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
...
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرایندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را :
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را
کاظم بهمنی
بیش ازاین نتوان حریف داغِ حرمان زیستن
یا مرا با خود ببر آنجا که هستی، یا بیا…!
#بیدل_دهلوی
♥️
مثل پرنده ای که پر از دست داده است
یا شاخه ای که برگ و بر از دست داده است
یا مثل جنگلی که درختان خویش را
یک یک به زخمه ی تبر از دست داده است
بی عشق دست و بال من از زندگی تهی است
همچون کبوتری که سر از دست داده است
گرچه سرم رسیده به آرامش خیال
اما دلم تو را دگر از دست داده است
در جستجوی تو دلم امید خویش را
کوچه به کوچه ، در به در از دست داده است
بر باد رفته یک شبه عشقم، شبیه آن
نخلی که ناگهان ثمر از دست داده است
راهم بده به بام خود این مرغک غریب
گم کرده راه و بوم و بر از دست داده است
افسوس جز کویر به جایی نمی رسد
ابری که دیدگان تر از دست داده است
این مرد را دوباره در آغوش خود بگیر
حالا که بر سر تو سر از دست داده است
#ابوالفضل_صمدی
عین مرگ است اگر بی تو بخواهد برود
او که از جان خودت دوست تَرَش میداری
#سیدہتکتمحسینی