eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
64 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای عشق به شوق تو گذر می‌کنم از خویش تو قاف قرار من و من عین عبورم... بگذار به بالای بلند تو ببالم کز تیره‌ی نیلوفرم و تشنه‌ی نورم
توبه بر لب سبحه بر کف دل پر از شوق گناه معصیت را خنده می آید ز استغفار ما
حل شد نفست در نفسم حالا من باید چه بگویمت شما ،تو،یا من!؟ همسایه ی دیوار به دیوار دلی یک شهر! ولی فاصله داری تا من
‏هر شیوه گرفتم به لبت خنده نیامد؛ مغرور ترین دخترِ تاریخ تو هستی.! 😏
هر کس از عشق تو پرسید به او گفتم شُکر پیش مردم گله از یار؟ همینم ماندس
نمی‌دانم که را دیدم که از خود می‌رود هوشم جنون آهسته می‌گوید «مبارک باد» در گوشم
من آن نیم که حلال از حرام نشناسم آب بی تو حرام و شراب با تو حلال است
در دلم خواستن مرگ کسی نیست ولی... کاش هر کس به تو دل بست بیاید خبرش
شده نزدیک که هجران تو ما را بکشد اشتیاق تو مرا سوخت؛ کجایی؟ بازآ...
جاده بهانه است، مقصود چشمِ توست من راهیِ تواَم، اِی مقصد درست 🌼
ايهام و استعاره و تمثيل و نقطه چين آسان كه نيست شاعر چشمان او شدن
داده ام حال دلـــم را به غزل شرح ولی مگر این مردم بی ذوق غزل می فهمند؟ ✍