eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
چنان ز سردی عالَم فسرده‌دل شده‌ام که روی گرم نمی‌آورد به جوش مرا
گناه ماست شب وصل اگر بود کوتاه کند به موسم حج کعبه جمع دامن را
برون کن از سر نخوت هواپرستی را که چون حباب کند خانه‌ها خراب هوا
به یک کرشمه که در کار آسمان کردی هنوز می‌پرد از شوق چشم کوکب‌ها
دل مرا به نسیم حمایتی دریاب که یافته است بهار مرا خزان تنها
پاکان ستم ز دور فلک بیشتر کشند گندم چو پاک گشت خورد زخم آسیا
غزل شمارهٔ ۴۹۱ ای که از عالم معنی خبری نیست تو را بهتر از مهر خموشی سپری نیست تو را اگر از خویش برون آمده‌ای چون مردان باش آسوده که دیگر سفری نیست تو را سرو از بی‌ثمری خلعت آزادی یافت جگر خویش مخور گر ثمری نیست تو را می‌کند همرهی خضر، بیابان‌مرگت اگر از درد طلب راهبری نیست تو را بر شکست قفس جسم از آن می‌لرزی که سزاوار چمن بال و پری نیست تو را بگسل از خویش و به هر خار که خواهی پیوند که در این ره ز تو ناسازتری نیست تو را زان به چشم تو بود روی زمین خارستان که چو نرگس به تهِ پا نظری نیست تو را سنگ را می‌شکند سنگ، از آن مغروری که در این هفت صدف، هم گهری نیست تو را نیست در بی‌هنری آفت نخوت صائب شکوه از بخت مکن گر هنری نیست تو را
غزل شمارهٔ ۶۷۲ غم حساب ندارم ز مِی‌پرستی‌ها که نیست قابل تغییر، خواب مستی‌ها به قدر آنچه شوی پست، سربلند شوی گرفته‌ایم عیار بلند و پستی‌ها نسیم جاذبه‌ای پیش راه ما بفرست که گشت سدّ ره ما غبار هستی‌ها که می‌کند سر زلف حواس ما را جمع؟ به غیر بیخودی عشق و خواب مستی‌ها بگیر سر خط عبرت ز قطع زلف ایاز کشیده دار عنان درازدستی‌ها به وصل او نرسیدم ز مفلسی صائب سیاه در دو جهان روی تنگدستی‌ها
دل به امّید صدایی که مگر در تو رسد ناله‌ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد
گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد
🔹امام رضا«سلام‌الله‌علیه» فرمودند: هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِي لَمْ يُولَدْ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَكَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنْهُ. 📚الکافی، ج 1، ص 321. 💠ولادت امام جواد«سلام‌الله‌علیه» مبارک باد
. چشمان خدابین رضا محو جمالش شمس و قمر از مشتریان خط و خالش شاهان و بزرگان همه مبهوت جلالش کی راه برد عقل به اوصاف کمالش باب کرم و جود و سخا، باب مراد است او فخرالائمه است، جوادبن‌جواد است ✍️
حُسنِ تو به ماهِ آسمان داده نشد بی جلوه‌یِ تو بهشت آماده نشد در وصفِ تو ثامن‌الحجج فرموده‌ست مولود به این مبارکی زاده نشد محمدجواد غفورزاده
🌼﷽🌼 بر جان جهــان سِرّ وجود آمده است سلطان کرم ، مظهـرِ جود آمده است بر مقـــدم شهـــزاده جـــواد بن رضا از شوق،فلک سر به سجود آمده است ─┅═🍃𑁍🌼𑁍🍃═┅─ آییـــنهٔ حــق ، جلـــوهٔ ایمـــان آمد صـــاحبْ کرمِ سفرهٔ احســــان آمد بر لوح فلک ، حک شده با واژهٔ نور دردانــهٔ سلـــطان خــراســــان آمد ─┅═🍃𑁍🌼𑁍🍃═┅─ آوای مُنــادی به زمیــن داد ، نوید آیینه ببنــدید که دلــدار ، رسیـــد با تابش نجـــم نهـــم از بـــرج وِلا سر زد به دلِ سردِ زمین ، نور امید ─┅═🍃𑁍🌼𑁍🍃═┅─ رقیه سعیدی(کیمیا)
صلی الله علیک یا جواد الائمه ازعشق تو شوریست شیرین در نهادم گل کرده نامت بر نهال اعتقادم تا اینکه دفتر را به یادت باز کردم... جوشید اشک شوق از چشم مدادم با هرچه در وصفت نوشتم باز، آمد بخشندگی های فراوانت به یادم اوج بلندی را به چشم خویش دیدم وقتی به پای آستانت سر نهادم با دستهای لطف، دستم را گرفتی هرجا به هرحالی که از پای اوفتادم ممنون آنانم که روزی با محبت نام دلاویز تو را دادند یادم بستند حرزت را به روی بازوی من گفتند نامت را به گوش من دمادم یک عمر گفتم یا جواد و زود دیدم دادی به دست مهربان خود مُرادم هرلحظه خواهم گفت،تا جان در تنم هست شرمنده ی الطافِ آقایم جوادم @asharahmadrafiei
صلی الله علیک یا علی اصغر امام حسین دل برده از بابای او لبخندهایش این غنچه ای که شاد می خندد برایش مادر نگاهش می کند بامهر و گوید قربان چشمانش شوم، جانم فدایش ناز نگاهش را عمو جانش خریده باهر نگاهی می کند از جان دعایش از عرش می ریزند گل جمع ملائک آهسته آهسته به روی دست وپایش دارد چه شوری در وجود خود رقیه(س) از شور و حال خنده های باصفایش سرباز بابا می شود این طفل کوچک پیداست در چشمان او یا لیتنایش یک لحظه تا اصغر(ع) سرش را برد بالا شد شعله ور جانم به یاد کربلایش
السلام علیک یا جواد الائمه *********************** ای افتخارِ اهلِ کرم ، افتخارِ جود ای جودِ کیمیایِ وجودت عیارِ جود جان و دلِ امام رضا ، حضرتِ جواد نامِ تو خوش نشسته همیشه کنارِ جود از بس به دست تو گلِ احسان شکفته است هر چار فصلِ عمرِ کمت شد بهارِ جود تو کیستی؟ جوادِ جوادانِ عالمی خوانده شدی جواد، در ایل و تبارِ جود هر کس که گشت دور تو، شد از جوادها مولا، گدای توست خودش در مدارِ جود تقلید از تو لازمه ی هر سخاوت است آقای من بدون تو لنگ است کارِ جود چون در تو دید عادتِ احسان خدایِ تو در بینِ خلق ، کرده تو را تاجدارِ جود دلتنگِ کاظمین تو هستیم یا جواد آنجا که با وجود تو باشد مزارِ جود دیدم به وقتِ بارشِ باران در این حرم گلدسته های صحنِ تو را آبشارِ جود روزی که خلق در صفِ محشر بایستند دارند از تو شاه و گدا انتظارِ جود **************************** رضا یزدی اصل
چند وقتی هست دریا عاشق ساحل شده ساحل از یمن وجود عشق دریا دل شده بارش احساس بر انبوه سبز زندگی... خانه سمت استوای دست تو مایل شده
پدرش چشم و چراغِ دلِ ایرانیهاست وَ خودش منبعِ پر فیضِ فراوانیهاست او که دل میبَرد از جمعِ ملائک، امشب سبزه ی بانمکِ شاهِ خراسانیهاست 🌱 ❤️
🌻🌸🇮🇷آغاز دهه فجر انقلاب اسلامی مبارک🇮🇷🌻🌸 در بهار آزادی جای شهدا خالی است
🔻 طَبع شِعرم چون تو آیی لاجرم گُل‌می‌کُند سوژه‌ی تَک‌بیت‌های صُبحِ هَر روزم، سَلام 🌿💓 ☀️😌
این جشن ما جشن بهار انقلاب است بیگانه و دشمن کنون خانه خراب است آمد خمینی آن امام مهربانی جمهوری اسلامی ما شد جهانی ملت سراسرگرد او پروانه گردید اهریمن دون خانه اش ویرانه گردید وقتی بهاری در زمستان شد نمایان گل بود و بلبل نغمه خوان این گلستان سر داده بلبل نغمه شادی به گلشن آمد بهار عاشقان در ماه بهمن تابیده شد خورشید ایمان ماه بهمن بر هر کجای مملکت بر جان میهن وقتی که شد این قطره ها رودی خروشان با رهنمود رهبر و با عزم و ایمان سرنيزه و تانک و ستم مغلوب خون شد کاخ فساد و ظلم شاهان سر نگون شد من عاشق راه علمدار حسینم شاگرد مکتب خانه پیر خمینم نامم بسیجی و سلاح من قلم هست سرخ و سپید و سبز ما زیبا علم هست سرباز اسلامم که تا من زنده هستم من پیرو این رهبر پاینده هستم آماده اجرای فرمان ولی ام من در رکاب رهبرم سید علی ام قاسم مهدی پور رابری
او را به سر مزار خود می‌بینم تنگ است لحد وگرنه می‌رقصیدم
باز هم حرف کریم آمد وسط. احیا شدم قطره بودم قطره ای که واصلِ دریا شدم بی سرو سامانی ام را هیچ کس دیگر ندید با نگاهی قدکشیدم سرورِ دنیا شدم نگرانی ها همه رفت از وجودم یک طرف خورده بودم بر زمین با لطفِ آقا پا شدم هیچ می دانی که مدیونِ جوادم از ازل چونکه با الطافِ او آقاتر از آقا شدم در هوای نفس گم بودم که با دستِ کرم آخرش در شامگاهی مضطرب. پیدا شدم من دلِ خود را سپردم محضرِ ابنُ الرضا راست کردم قامت و چونِ شاخه طوبا شدم جانِ سلطان را قسم دادم دو دستم را گرفت با مددهای نهم خورشید با تقوا شدم مزدِ کارم را عطا کرده خود بابُ المراد من در اینجا مبتلای حضرت زهرا شدم
☆ امروز چقدر بی‌کس و تنهایم ناکام‌ترین فرد در این دنیایم از غصهٔ یار خودکشی کردم و از تشییع جنازهٔ خودم می‌آیم