به نام عشق، به پروردگار شور و غزل
پناه می برم از شر چشم های عسل
سپیده سر زد و در کودتای نافرجام
شکست خورده دلم چون همیشه، مستاصل
چقدر فاجعه بار است رفته ای و هنوز
میان عقل و دل من بپاست جنگ و جدل
پس از تو زندگی من نشد شبیه قدیم
که سخت خاطره هایت مرا گرفته بغل
هزار مرتبه کشتم تو را درون دلم
هزار مرتبه دل رفت سمت عکس العمل
برای این همه جنگ شبانه خواهم برد
شکایت از «تو و دل» را به سازمان ملل
#محمدجواد_منوچهری
📚گیدا
8.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#رباعی_مهدوی
این درد نبودنت اگر ناچیز است
پس کاسهی صبر ما چرا لبریز است؟
تو نیستی و بهار هم اینجا نیست
بیتو همه فصلهای ما پاییز است
#مجتبی_خرسندی
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
کربلایی مجتبی خرسندی | هیأت زوار الزهرا(س)edit_mixdown.mp3
زمان:
حجم:
12.54M
🎵 شعرخوانی
👤 کربلایی مجتبی خرسندی
💐 ولادت امام علی (ع)
📆 ۱۴ بهمن ۱۴۰۱
#مجتبی_خرسندی
ابرم وبر روی دوش آبشار افتاده ام
مثل شاعرهای احساسی به دار افتاده ام
من که با رویای چشمان تو شاعرتر شدم
بی هوا از مردم چشمت کنار افتاده ام
بیت بیت ازگوشه ی خودکارو دفتر ریختی
حال دربین غزل ها بیقرار افتاده ام
این همه طعم غزلهایی که مضمونش تویی
روز جمعه روی دست انتظار افتاده ام
آه از این شعرهایی که به یغما میرود
وای بی تو از طناب روزگار افتاده ام
کاش قدری مهربانتر بود چشمانت به من
آه میدانی که من چندین بهار افتاده ام؟!
#صفيه_قومنجانی
@Farsna4_5830468797818994701.mp3
زمان:
حجم:
852.5K
🌺 سرود ماندگار/ ۲۲ بهمن روز از خود گذشتن...
🇮🇷 وعدهى ديدار ما راهپیمایی #٢٢بهمن ماه
🌹تجدید_بیعت با آرمانهای بلند حضرت امام خمینی(ره) و شهدای والامقام و همچنین تجدید بیعت با حضرت امام خامنهای
🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حجاب
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سیدجواد_میرصفی
ای شوهر عمّه ی گداتر از شاه ....
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
#سیدجواد_میرصفی ای شوهر عمّه ی گداتر از شاه ....
چقدر دلش پر بوده از شوهرعمههاش ☺️
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
#سیدجواد_میرصفی ای شوهر عمّه ی گداتر از شاه ....
یاد شوهرعمههای خودم افتادم 😁😐
درست روز نخستین ماه بهمن بود
رسید پیش من آن کس که نیمهی من بود
رسید پیش من و در دلم قرار گرفت
شبیه مهر که در آسمان روشن بود
نشسته بود کنارم، کسی چه میدانست
نفس نفس زدنم از سر شکفتن بود
که ماه بهمن.. و خورشید.. و دست یخزدهام..
اجاق بوسه و دستی که شال گردن بود...
به هر کجا که رسیدم پس از محبت او
کویر و کوه و بیابان نبود و گلشن بود
به چشمهای عزیزش قسم که یک عالم
اسیر جاذبهی چشمهای این زن بود
گذشت از من و چشمم ندید جایی را...
که لحظه لحظهی بی او، سرم به دامن بود
به قلب پارهی من مهلتی نداد، کسی_
که در تمام زمین، بهترین کس من بود
چه شد که رفت؟ نمیدانم!؛ و نفهمیدم_
چرا به جای رسیدن به فکر رفتن بود.
#فاطمه_سلیمان_پور