eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
54 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
با شعر، غزل، ترانه آغاز کنید خورشید شوید وبرجهان ناز کنید از پلک سحر نور خدامی ریزد تا روشنی سپیده پرواز کنید خاطره یوسفیان
دلم به‌ یاد تو دائم بهانه می‌گیرد به هر که می‌رسد از تو نشانه می‌گیرد شبیه رشته‌ء تسبیح و رشته‌ء اشکم بهانه‌های تو را دانه‌دانه می‌گیرد به مرغ خانه‌به‌دوشم اگر اجازه دهی به بام عاطفه‌ات آشیانه می‌گیرد برای عشق اگرچه دلم کمی پیر است اگر بهار تو باشی جوانه می‌گیرد برای آنکه نیاید کسی به خلوت ما دلم سراغ غمت را شبانه می‌گیرد دلم هوای کسی را نمی‌کند دیگر ولی به یاد تو دائم بهانه می‌گیرد
گفتی دعایم میکنی،گفتم خدا میخواهمش گفتی نمیخواهد توام،با این عبادت کردنت😐
" صبح آمده و پنجره را باز کنید" با ذکرِ دعا در فرجش راز کنيد در امر ظهورش متوسل بشوید بر این گلِ نرگس ،همه آواز کنيد
این روسری آشفته ی یک موی بلند است آشفتگی موی تـــو دیـــوانه کـــننده سـت بالقوّه سپید است زن اما زن ایــن شعـــر موزون و مخیّل شده و قافیه مـند اســـت در فــوج مــدل هـــای مدرنیتـــه هنـــوز او ابروش کمان دارد و گیسوش کمند است پـــرواز تـــماشـــایی مـــوهای رهـــایـــش تصـــویرِ رهـــاکــردن یک دسته پرنده ست دل غرق نگاهی سـت که مابینِ دو پلکش یک قهوه ای سوخته ی خـیره کننده ست با اخم به تشخیصِ پزشکان سرطانزاسـت خندیـدن او عامـــل بیمـــاری قنـــد اســـت تصویـــر دلـــش بـــا کـــمک چــشمِ مسلّح انگار که سنگی تهِ شـیئی شکــننده ست شاید بـه صنـــوبر نرســـد قـــامـــتش امّـــا نسبـــت بـه میانگین همین دوره بلند است ماه است و بـــعید است که خورشید نداند میزان حضور و حذرش چـــند بـه چند است
به نام عشق، به پروردگار شور و غزل پناه می برم از شر چشم های عسل سپیده سر زد و در کودتای نافرجام شکست خورده دلم چون همیشه، مستاصل چقدر فاجعه بار است رفته ای و هنوز میان عقل و دل من بپاست جنگ و جدل پس از تو زندگی من نشد شبیه قدیم که سخت خاطره هایت مرا گرفته بغل هزار مرتبه کشتم تو را درون دلم هزار مرتبه دل رفت سمت عکس العمل برای این همه جنگ شبانه خواهم برد شکایت از «تو و دل» را به سازمان ملل 📚گیدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این درد نبودنت اگر ناچیز است پس کاسه‌ی صبر ما چرا لبریز است؟ تو نیستی و بهار هم اینجا نیست بی‌تو همه فصل‌های ما پاییز است
edit_mixdown.mp3
12.54M
🎵 شعرخوانی 👤 کربلایی مجتبی خرسندی 💐 ولادت امام علی (ع) 📆 ۱۴ بهمن ۱۴۰۱
ابرم وبر روی دوش آبشار افتاده ام مثل شاعرهای احساسی به دار افتاده ام من که با رویای چشمان تو شاعرتر شدم بی هوا از مردم چشمت کنار افتاده ام بیت بیت ازگوشه ی خودکارو دفتر ریختی حال دربین غزل ها بیقرار افتاده ام این همه طعم غزلهایی که مضمونش تویی روز جمعه روی دست انتظار افتاده ام آه از این شعرهایی که به یغما میرود وای بی تو از طناب روزگار افتاده ام کاش قدری مهربانتر بود چشمانت به من آه میدانی که من چندین بهار افتاده ام؟!
4_5830468797818994701.mp3
852.5K
🌺 سرود ماندگار/ ۲۲ بهمن روز از خود گذشتن... 🇮🇷 وعده‌ى ديدار ما راهپیمایی #٢٢بهمن ماه 🌹تجدید_بیعت با آرمان‌های بلند حضرت امام خمینی(ره) و شهدای والامقام و همچنین تجدید بیعت با حضرت امام خامنه‌ای 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃
Fereydoun Forughi - Yare Dabestanie Man [128].mp3
2.19M
يار دبستانی من🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃
درست روز نخستین ماه بهمن بود رسید پیش من آن کس که نیمه‌ی من بود رسید پیش من و در دلم قرار گرفت شبیه مهر که در آسمان روشن بود نشسته بود کنارم، کسی چه می‌دانست نفس نفس زدنم از سر شکفتن بود که ماه بهمن.. و خورشید.. و دست یخ‌زده‌ام.. اجاق بوسه و دستی که شال گردن بود... به هر کجا که رسیدم پس از محبت او کویر و کوه و بیابان نبود و گلشن بود به چشم‌های عزیزش قسم که یک عالم اسیر جاذبه‌ی چشم‌های این زن بود گذشت از من و چشمم ندید جایی را... که لحظه لحظه‌ی بی او، سرم به دامن بود به قلب پاره‌ی من مهلتی نداد، کسی_ که در تمام زمین، بهترین کس من بود چه شد که رفت؟ نمی‌دانم!؛ و نفهمیدم_ چرا به جای رسیدن به فکر رفتن بود.
عفو دهه ی فجر در هیزم فتنه شعله می افروزند دارند هزار نقشه و مرموزند شوکه شده از قدرت بی سی و همه میسوزند حسین جعفری
مهمان مثنوی بداهه تک بیت ابروی تو را ایزد نوشته ست چشم سیاه تو برای ما بهشت است دیوان شعر تو پر از شهد غزل هاست شیرین شدی کندوی ابیاتت عسل هاست در سینه های تو خروشان چشمه ی شعر مهمان نما دل را سحر در خیمه ی شعر قلب شما صد پاره ی دارالجنون است خورشید، مهمان به انّالمؤمنون است فیضی بده ما را دوباره با لهوفت دل رقص خون دارد میان هر حروفت دیوانه ی چشم سیاه مست هستم تا شعرهای عاشقانه هست ..‌. هستم حسین جعفری
نمیخواهی مرا اما برای او تو میمیری عجب دنیای بی رحمی عجب ایثار دلگیری
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ پای شعرت دوباره جان دادم مرگ هم توی فال شاعرهاست هیچکس با خبر نخواهد شد مرگ خاموش مال شاعرهاست! مُردَم و با خبر نشد از من نه! نمی‌خواست این زمانه مرا بعد مردن کسی کنارم نیست! که بگیرد به روی شانه مرا روی پیشانیم که چین افتاد روز بی‌تابی‌ام کجا بودی؟ گریه‌هایم امان نمی‌دادند شب بی‌خوابی‌ام کجا بودی؟ بی‌تو تنها در این خیابان‌ها پدر من درآمده بانو گرد و خاکم که زیر بارانم روزگارم سر آمده بانو حال و روزم وخیم‌تر شده است هرچه دارم برای تو! برگرد... بیستونی برای کندن نیست جان من هم فدای تو! برگرد... حیف اما... چگونه برگردی؟ کاش خود را کمی صبور کنم باز هم گوشه‌ی همین خانه بنشینم تو را مرور کنم ابروان تیغ و گیسوانت تیر مژه‌ها میله‌های زندانت! تو قدم از قدم که برداری... می‌چکد شعر از گریبانت! خنده‌هایت اصیل و عاشق‌کش چشم‌هایت سیاه مثل دلت خون ما می‌مَکی و لب‌سرخی رحمت شاعران بر آب و گِلت... مردت این روز‌های سخت از درد قرص اگر خورد هم فدای سرت زندگی کن عزیز راحت باش مَرد تو مُرد هم فدای سرت کاش می‌شد که حرف‌هایم را بنویسم به روی دیوارت من که لبریز گفتنم اما... هیچ بانو... خدا نگهدارت! ━━━━💠🌸💠━━━━
نزارقبانی یه نصیحت پدرانه ی فوق العاده میکنه و میگه: تا زمانی که از عمق دوست داشتن طرف مقابلت مطمئن نشدی عمیقانه دوست نداشته باش ! چرا که عمق عشق امروز ‏همان عمق زخم فردای توست . . .🍃 - و چقدر درسته! (:
مگر دارو به حال عاشقان تاثیر خواهد کرد؟ مرا یادت به این دیوانگی زنجیر خواهد کرد پس از تو جمعه ها هرروز و شب تکرار خواهد شد نبودت خانه ام را تا ابد دلگیر خواهد کرد تو با من نیستی اما خیالت همچنان اینجاست مرا این دردِ ناپیدای پیدا پیر خواهد کرد امانم را برید این بغضِ لاکردار، جوری که نفس هم در گلویم بین بغضم گیر خواهد کرد برایم نوش دارو بودی و چیزی درونم گفت: "نمانی منتظر دیوانه! او هم دیر خواهد کرد"
دل کم طاقت من را که شکاندی، رفتی قصد کردی که نمانی و نماندی، رفتی گفتم از عشق خلاصم نکنی میمیرم ماشه در دست گرفتی، نچکاندی، رفتی هرچه را شد به تو گفتم، و نگفتن ها را شعر کردم که بخوانی و نخواندی، رفتی نوش داروست لبانت، نرسیدی آخر جان به لب های ترک خورده رساندی، رفتی کاش تکلیف تو با زندگی ات روشن بود نه کشیدیم به آغوش و نه راندی، رفتی نذر کردم که به پای دل هم پیر شویم قصد کردی که نمانی و نماندی، رفتی
نشد سلام دهم عشق راجواب بگیرم غرور یخ زده را رو به آفتاب بگیرم بهمنی 🚶‍♀🙃