eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جنگ_نرم همان قیام رهایی، همان قسم باقی است صدای ظلم که باشد جهاد هم باقی است به هوش باش که این دفعه جنگمان نرم است سرِ رسانه‌ی جاهل به شبهه‌ها گرم است کمر ببند که جنگ رسانه‌ای داریم دراین مسیر، مرام یگانه‌ای داریم در این نبرد مجازی هزاروصد کشته است گلوله‌های من اینک به زیر انگشت است در این مقابله آتش به اختیارم من همیشه در همه جا بین کارزارم من میان سنگر ایمان مقابل کفرم کنون اگر که نجنگم مکمل کفرم دفاع پشت دفاع و قیام پشت قیام قوام آمده اینک خمیر این اسلام ستون پنجم دشمن خزیده پشت قلم بهانه‌های خیالی همیشه کرده علم شبانه روز بجنگم برابرش بس نیست که دست برتر این ماجرا مشخص نیست هزار شکر که با این نظام هم قسمم نمی‌رود به تباهی شرافت قلمم
30.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️گروه سرود پدر دختری❤️ واقعاً عالیه، هم عالی ✅چقدر حس خوبی نسبت به ایجاد می‌کنه؛ البته خیلی غیرمستقیم👌 واقعاً جای این دست کارها در صدا و سیما خالی هست...‼️⁉️ ✍اگه دختر دارید، حتما با دخترتون ببینید و لذت ببرید.🌺
دیر شد، بازآ که ترسم ناگهان پرپر شود دسته گل‌هایی که از شوقِ تو در دل بسته‌ام... شفیعی کدکنی
با ملائک‌ روضه می‌گیریم بگذارند اگر ذره‌ای از تربتت را در مزارم کربلا «عاقبت خاک گِل کوزه گران» هم گر شوم با نسیم آید به سوی تو غبارم کربلا
🍃 حَسـرت بَـرم بـه مُحتضری، کاخرین نفس روی تو دید و خنده زد و گفت: یا حسین
شبیه مرد عاشق پیشه‌ای بودم که از شهرش به دنبال طبابت رفت، اما شهریار آمد...
مباش فکر رسیدن که در طریقت عشق جز انتظار کشیدن در انتظار تو نیست
سخن خلاصه کنم: عاشقی همان رنجی‌ست که در فراق ثریا به شهریار گذشت...
هر قدر دوندگی کنی ، باخته ای احساسِ برندگی کنی ، باخته ای بی داشتنِ زندگیِ اسلامی هر سبک که زندگی کنی ، باخته ای 🖊مجید بوری
شبیه دستِ گرفتارِ در حنا مانده میانِ بهمنِ کوچِ تو عشق جا مانده تو رفته ای و به امیّدِ کشفِ روزنه ای تمامِ قد ،نگران دست در دعا مانده برای درک حقایق همیشه کور و کر است کسی که عشق چشیده ست و مبتلا مانده دوباره رخت عروسی به تن کشیده زمین میان کوچه ی برفی دو ردّ پا مانده... دلم به میل خودش رفته تا قدم بزند دوباره شب شده این خیره سر کجا مانده!؟ گمان کنم که قرار و مدار و خاطره ای میان برف دل انگیزِ کوچه ها مانده و باز پای قرارش نشسته یخ زده است امان ز دستِ دلِ مبتلایِ وا مانده طبیب آمد ودید و سپس جوابش کرد دلی که بعد تو بی رحم ،در کما مانده 📚گیدا
هر که رفت از دیده، داغی بر دلِ ما تازه کرد در زمینِ نرم، نقشِ پا نمایان می‌شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا