تمام مهربانان را به خود نامهربان کردم
به امیدی که سازم مهربان نامهربانی را😕
#هاتف_اصفهانی
غافلی از حالِ دل، ترسم که این ویرانه را
دیگران بیصاحب انگارند و تعمیرش کنند
#صائب_تبریزی
دل را به نهان برد و ولی جان ز میان رفت
جان دید و پسندید دل خسته چه گوید...
#راحم_تبریزی
سخنِ عشقِ تو بی آنکه برآید به زبانم
رنگِ رخساره خبر میدهد از حالِ نهانم
▫️#سعدی
گاهی بیا به دیدنِ من محضِ سر زدن
اصلا بیا به باغ به قصد تبر زدن
#سیدسعید_صاحب_علم
گاهی کِشم سری به گریبانِ خویشتن
از بس دلم ز تنگی دنیا گرفته است
آشوب محشریست، دلش نام کردهام
این قطرهای که شورش دریا گرفته است
#حزین_لاهیجی
پروانه شدم ، بال زدم ، سوخت دو بالم
ديوانه شدم ، داد زدم ، واي به حالم
اينبار بسازم به همين بي پر و بالي
عاشق شوم و عشق رسانم به كمالي
#مولانا
گفتم ڪه دل به دسٺ
من آید ز ترڪ ؏شـق......
دل ڪز تو شد جدا
به من بینوا نساخٺ...
#کلیم_همدانی
شکستهخاطرم و رغبتِ نشاطم نیست
دماغ صحبت و سودایِ اختلاطم نیست
زَنم بَر آتش و از سوختن نیاندیشم
به کارِ خویش چو پروانه احتیاطم نیست...
#سلیم_تهرانی
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
این نخل تر کز آتش جانسوز تشنگی
دود از زمین رسانده به گردون حسین توست
این ماهی فتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست
این غرقه محیط شهادت که روی دشت
از موج خون او شده گلگون حسین توست
این خشک لب فتاده ی دور از لب فرات
کز خون او زمین شده جیحون حسین توست
این شاه کم سپاه که با خیل اشک و آه
خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست
این قالب طپان که چنین مانده بر زمین
شاه شهید ناشده مدفون حسین توست
محتشم
دائم به جهان علی علی میگویم
همراه خدای منجلی میگویم
شاعر شدهام برای اوصاف علی
من دم همه دم ناد علی میگویم
#مبین_صباغیان
دستورِ عشق غیر همین حرفِ ساده نیست
با فعلِ سوختن همه ی عُمر ساختَن
#محسنبهاری