eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
79 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کشتهٔ تیغ شهادت در دو عالم زنده است محو آب زندگی، مردن نمی‌داند که چیست
. رفتی از چشمم و دل محو تماشاست هنوز عکس روی تو در این آینه پیداست هنوز هر که در سینه دلی داشت به دلداری داد دل نفرین شده‌ی ماست که تنهاست هنوز در دلم عشق تو چون شمع به خلوتگه راز در سرم شور تو چون باده به میناست هنوز گر چه امروز من آیینه‌ی فردای من است دل دیوانه در اندیشه‌ی فرداست هنوز عشق آمد به دل و شور قیامت برخاست زندگی طی شد و این معرکه برپاست هنوز لب فرو بسته‌ام از شرم و زبان نگهم پیش چشمان سخنگوی تو گویاست هنوز
تا ریشه در آب‌است امید ثمری هست هر چند رسد آیت یأس از در و دیوار!
باید شبی دوباره خودم را صدا کنم فکری برای آخر این ماجرا کنم کوه غمیست روی دل بی نوای من باید برای شانه ی قلبم دعا کنم این خانه کوچک است،غزلخانه ای جدید باید برای خاطره هایم بنا کنم احساس را به یاد نگاه و تبسمت نذرِ قدومِ محترمِ واژه ها کنم شاید دوباره در بزنی، زود می روم روی اجاق عشق،غزل دست و پا کنم فرصت نبود خوب به جا آورم تو را باید تمام زندگی ام را قضا کنم
در فراقت گر چه گشتم پیر می گریم هنوز تا نپنداری که آب از آسیاب افتاده است
☆ هم درپی خواب و استراحت هستیم هم عاشق بندگی و طاعت هستیم فرمود: «عبادت است خواب صائم!» پس ما همگی اهل عبادت هستیم!
من چه دانم که چرا از تو جدا افتادم؟ نیک نزدیک بدم، دور چرا افتادم؟ چه گنه کرد دلم کز تو چنین دور افتاد؟ من چه کردم که ز وصل تو جدا افتادم؟ جرمم این دان که ز جان دوست‌ترت می‌دارم از پی دوستی تو به بلا افتادم...
سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد ‌‎‎‌‎‌‌
زبان مشترک، بین تمام عاشقان اشک است مپوشان چشم خیست را و با من همزبانی کن خداوندا اگر جایی دلی بی‌تاب دلدار است نمی‌دانم چطور اما خودت پادرمیانی کن
با زشــتیِ معصیت مرا خوار مــکن در محبسِ خشمِ خود گرفتار مکن کیفر ندهی به طــرّه های قهــرت آن رویِ دگــر به من پدیدار مکن
😄 سنگک افطار با من ، خب کبابش پای تو... خوردن آن پای من باشد ، ثوابش پای تو گرخدا پرسد به محشر ، تو زیادی خورده ای؟ من که مهمان بودم ای جانا جوابش پای تو "عاصی" 😂😂😂