eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
روزِ دهم از آیتِ عظمـا بنویسید از داغِ غـمِ همسرِ طاها بنویسید اصحابِ قلم را همگی جمع نمایید شاید خطی از مادرِ زهرا بنویسید در وقتِ خداحافظیِ او و پیمبر جبریلِ امین را به تماشا بنویسید از بهرِ کفن کـــردنِ آن مادرِ امت با خطِ طلا، نامِ خدا را بنویسید روزِ دهم آمد، سخن از غسل و کفن شد از ســـوزِ دلِ زینبِ کبری بنویسید
سالروز رحلت همسر باوفاو فداکار رسول الله، حضرت خدیجه ی کبری گرامی باد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ قامت سرو تورا این همه غم خم کرده است چه ستم هاست که بر سینه ی تو غم کرده است رنگ رخسار تو را شسته به باران مدام چشمهای تو زبس گریه ی نم نم کرده است تو که هر ریشه ی آیین محمد را هم بارش بخشش دستان تو محکم کرده است طلب معجزه کردند و نمی دانستند که خدا معجزه را در تو مجسم کرده است دردل این همه نامحرم کین توز لجوج بادلم قلب تورامحرم و همدم کرده است سال ها صبر صمیمانه ی بانوی حجاز در دل حادثه اندوه مرا کم کرده است این چه دامی است که با قصد فراق من و تو چرخ بی رحم بد اندیش فراهم کرده است؟ شده ای آب و دل فاطمه ات هم شد خون در دلش خانه همه غصه ی عالم کرده است. (راهی) ۱۲فروردین ۱۴٠۲
روح القُدُس کبوتر بام خدیجه است در بند آب و دانه ی دام خدیجه است "کس را چه زور و زَهره که توصیف او کند" جایی که جبرئیل غلام خدیجه است با ذوالفقار، ثروت او همردیف شد این جایگاه، خاصِ مقام خدیجه است روی پیمبری که سراپا ملاحت است خورشید گرم و ماه تمام خدیجه است حوّا شبیه هاجر و مریم نشسته است آنجا که ذکر خیر، کلام خدیجه است در اکـثـر مُـتون زیـارات وارده لبهای شیعه گرم سلام خدیجه است از خود گذشت در ره دلدار، پس مگو ایثارمال، رمز دوام خدیجه است چون هرچه را که داشت به پای نبی گذاشت عالم سند شده ست و به نام خدیجه است جایی که دخترش بشود کوثر کثیر دنیا از این لحاظ به کام خدیجه است بی ربط نیست گر رمضان وقت بندگی ست این ماه، ماه رحمت عام خدیجه است حیدر فقط نه اینکه شده همسرِ بتول داماد مصطفی و امام خدیجه است
دعای‌ِروز‌ دهم ماه‌ِمبارک‌رمضان
جزء 10.mp3
زمان: حجم: 3.66M
تند‌خوانی‌ جزء ده قرآن کریم 🌱 با‌نوای‌‌ استاد‌ معتز‌آقائی‌🎤
یاحسین(ع) این سحر وقتی شدم بیدار گفتم:یاحسین(ع) با دلی از یادتان سرشار گفتم :یاحسین (ع) هرنفس روز دهم یاد تو همراه من است رفت قلبم تا حرم هربار گفتم یا حسین (ع) باز از عشقت دل تفتیده ام آتش گرفت تا شدم از تشنگی تبدار گفتم:یاحسین (ع) از عطش تا شد لبم خشکیده دل آماده شد با لب خشکیده ام بسیار گفتم: یاحسین(ع) شکرحق داری هوایم را برای عاشقی باز لطفت بود با من یار گفتم یاحسین(ع) بهترین افطاری دنیا نصیبم گشت، شکر بازهم در لحظه ی افطار گفتم یا حسین (ع)
❃﷽❃ :خدا مادرم را کجا می برند..... ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ بمون یاور و یار و همسنگرم کنارم بمون بهترین همســرم تو دار و ندارم ، امید و قرارم ، خدیجه مرو پریشان و زارم ، توانی ندارم ، خدیجه مرو تو بــانــوی اولْ مسلـــمان من تو ای محرم وحی و قرآن من چه زیبا ز جانت ، ز مال کلانت ، گذشتی چنین تمام توانت ، نمودی ضــمانت ، برا حفـــظ دین تو ای دلخوشی های طاها مرو پنـــاه دل  پـــاک  زهــــرا  مرو ببین آه سردم ، تو رخسار زردم ، خدیجه مرو بدونِ تو هـر دم ، گــرفتار دردم ، خدیجه مرو بدون تو زهرا چه تنها میشه اسیر غریبـی و غمهــا میشه تو آتیش کینه ، از آن زخم سینه، می سوزه دلش از اهل مدینه  ، جفاها می بینه ، می سوزه دلش در اوج مصــیبــت برای پـــدر می سوزه گلم بین دیوار و در به جای تسلا ، به زخم زبونها ، دلش خون میشه تویِ کوچه تنها، به سیلی اعدا ، دلش خون میشه امان از غریبی امان از غریبی ، خدیجه مرو تو رو جان زهرا ، امید دل ما ، خدیجه مرو ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ رقیه سعیدی(کیمیا)
سحر روز دهم شد دلم بیتاب است بیقرار حرم و مست می ارباب است ثلث ماه رمضان رفت و هنوزم دل من نگران عرفه در حرم ارباب است...!!
. 🏴 السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ یا خَدیجَةَ الْکُبْریٰ ای که اول یار و غم‌خوار رسول آخرینی محرم و دلدار و پشتیبان ختم‌المرسلینی رحمت حق بر تو ای محبوب فخر آفرینش بندۀ خوب خدا ممدوح قرآن مبینی مهر را بردی به خانه مهربانی کردی از جان ماه شب‌هایش شدی با مهر و عشق آتشینی کرده‌ای با خنده‌هایش باغ جانت را مصفا دیده‌ای از رنج‌هایش داغ با قلب حزینی همدم طاها و یاسین، شاهد تنزیل نوری منشأ خیر کثیری چون تو کوثرآفرینی کوثر تو مادری کرده برای یازده گل مادر آنها و زهرا و امیرالمؤمنینی می‌درخشد تا ابد نام تو در اقطار عالم جاودان شد دین احمد چون تواش رکن رکینی هرچه ثروت داشتی دادی به راه دین شویت وه چه بازرگانی پرسود و سودای ثمینی در دم آخر به‌قدر یک کفن حتی نبودت زندگانی ای خوشا آن‌گونه، مرگِ این‌چنینی ✍️ ▪️
‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌چو صبح رایتِ خورشید آشکار کند ز مهر قبله‌ٔ افلاک زرنگار کند رسید موسمِ نوروز و گاه آن آمد که دل هوای گلستان و لاله‌زار کند سلام صبحتون بخیر و نیکی🌹
رگهای جوانه پُر شد از بیداری سبز است درختِ باغ مردم داری رای همه برگهای فروردین است: جمهوری اسلامی ایران...آری
. گرفته بود هوای دل پریشانش نشسته بود غبار اجل به دامانش صبور بود و شکایت ز روزگار نکرد ولی هزار محن بود بین چشمانش کنار بستر او فاطمه به سر می‌زد خدیجه بود و تب و گریه‌های پنهانش چقدر پیر شده بانوی رسول الله زنی که بود زمین و زمان بفرمانش قرار شد کفن مصطفی تنش باشد شکست پشت رسول خدا ز هجرانش کفن شد و بدنش خاک شد خدا را شکر حسین بود غم سینه‌سوز پایانش گذشت دور فلک، عصر روز عاشورا در آن میانه حسین بود و جسم عریانش حسین بود و سنان بود و نیزه‌ای بی‌رحم کشید پنجه روی گیسوی پریشانش هوا ز جور مخالف چو قیرگون گردید کسی برید سرش را میان طوفانش هزاربار صدا زد که تشنه‌ی آبم بغیر چکمه نیامد به کام عطشانش همان‌که برد سر شاه را روی نیزه کشیده زد به رخ خواهر هراسانش