eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هر چند غریبه در وطن بوده و بس بخشنده‌ترین امام من بوده و بس از حاتم طایی ننویسید که او ایما و اشاره‌ی حسن بوده و بس
تو آمدی، رمضان سفره ضیافت شد شب تولد تو تازه ماه رؤیت شد همین که در دو جهان کار تو کرامت شد خیال من دگر از روز حشر راحت شد صلی الله علیک یا ابا محمد یا حسن بن علی ایها الکریم محمد رسولی
﴿از درد ترک خورده و از زخم کبودیم کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم﴾ ﴿او می رود و هر قدمش لاله و نسرین ما سنگ تر از قبل همانیم که بودیم﴾ ﴿ما شهرتمان بسته به این است بسوزیم با داغ عزیزیم که خاکستر عودیم﴾ ﴿تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته ست از غیرتمان بود، نوشتند حسودیم﴾ ﴿پیگیر پریشانی ما دیر به دیر است دلتنگ به یک خنده ی او زود به زودیم﴾ ﴿یک روز میاید و بماند که چه دیر است روزی که نفهمد که چه گفتیم و که بودیم﴾ ﴿بعد از تو اگر هم کسی آمد به سراغم آمد ببرد آنچه ز تو تازه سرودیم﴾ عسکری♡
💐میلاد امام حسن مجتبی مبارک💐 آیینه‌ی احسان خداوند آمد باران پر از عاطفه یک‌بند آمد آن روز که آمد حسن از عرش خدا از شوق زبان شاعران بند آمد
رمضون گذشت و هر شب هنوزم تلاش دارم جلو در میاد می بینه که یه کاسه آش دارم "آیه کرسی" هم میخونم، باز دوباره روم نمیشه خره ها، چطور بگم بش؟ روی اون کراش دارم😜
وقتی گذاشت نام شما را خدا حسن گفتند عرش و فرش همه یکصدا حسن افتاده قند هرکه تو را ذکر می کند طعم عسل دهد به دهان ذکر یا حسن دریای لطف وبخشش و جودند اهل بیت اهل کرامتند همه منتها حسن... تقسیم مال و بخشش آن کار کوچکی است وقتی فقط کریم گره خورده با حسن اوج هنر نمایی تان بوده در جمل وقتی نشانده شور و شر فتنه را حسن از آن زمان چه سخت برایت گذشته عمر آنهم جوار زور و زر و کینه ها حسن حرفی گزاف نیست که تاریخ گفته است با تو کلید خورده اگر کربلا حسن حتی بدون گنبد و گلدسته و ضریح داری گره گشایی و دارالشفا حسن
1680789169098_-2147483648_-211207.ogg
2.06M
شبیه حال اعدامی، که «پایِ دار» میترسد دلم از فاصله‌ها و از این دیوار میترسد تنم لرزی‍ده از سرمایِ رفتار ِ دل آزارت از این تکرارِ رفتارت، دلم هر بار میترسد چنان با جبرِ دنیا و زمان گیر و گرفتارم که ذهن از هر چه انجامش شود اجبار میترسد برای ماندنت دیگر فقط خواهش اثر دارد زبان از خواهش و از این همه اصرار میترسد نگاه سرد و بی‌رنگت، نشان از رفتنت دارد و چَشمِ آن کسی که مانده از اخطار میترسد زمانی عاشقم بودی و امروز اهلِ حاشایی که نبضم نامنظم گشته، از انکار میترسد چه مظلومانه با تقدیرِ بی‌انصاف در جنگم در این بیدادِ ویرانگر، خدا انگار میترسد بیان این پریشانی فقط با شعر ممکن شد از این حالِ دگرگونم «تنِ خودکار» میلرزد... خوانش :
از مقدم مجتبی جهان نور گرفت خورشید به رقص آمد و تنبور گرفت جبریل به وجد آمد و در بزم خدا با ذکر حسن حسن حسن، شور گرفت عید همگی مبارک 🌸
💚🍃 تو می خندی دهانِ باغِ لیمو آب می افتد و سیب از اشتیاقِ دیدنت بی تاب، می افتد تمام ماهیانِ برکه عاشق می شوند آن دم که عکس رویِ چون ماهت به رویِ  آب می افتد ببین خود را درون قابِ چشمانِ پر از شوقم چه عکست روی موجِ اشکِ من جذاب می افتد چه تصویر لطیفی خلق شد از شال و رخسارت چو شال شب که روی شانه ی مهتاب می افتد بخند ای گل! تمام شعرهایم‌ را بهاری کن بدون خنده ات از سکه شعر ناب می افتد تو می آیی، کنارم می نشینی، شعر میخوانی و گاهی اتفاقاتی چنین در خواب ‌ می افتد 😂
ماه است که در ماه خدا آمده است دریای کرامت و سخا آمده است از خانه زهرا و علی ،قرص قمر آقام امام مجتبی آمده است
گفتگوی بی تکلف با مولای کریمان، آقا امام حسن مجتبی(ع) املای پر ایراد من را بیست دادی اوج کرم هستی و مصداق جوادی هرچند که عرض ادب آداب دارد شاعر جسارت کرده عشقی ناب دارد ماه منیر منزل بدرالدّجایی دُرّ گرانقدری، عزیز مرتضایی آغوش زهرا(س) پر شده از خنده‌هایت داداش زینب، جان ناقابل فدایت استاد قاسم در حدیث کربلایی قد کمان مادرت را چون عصایی مثل پدر نان و غذا بر دوش بردی آقا امان از خون دلهایی که خوردی جانم فدای غربت صحن و سرایت جانم فدای مادر نام آشنایت من یاکریمم زائر بارانی تو قربانیم قربانی ایرانی تو جان حسینت شیعه را حاجت روا کن در حق ما چون مادرت زهرا دعا کن التماس دعا