دل من کمی بی قرار است و بس
پشیمان و نالان و زار است و بس
از این کوه تقصیر و جرم و خطا
به درد آمده در فشار است و بس
حسادت، خیانت، قضاوت، دروغ
همه آتش روزگار است و بس
نه رحمی به فرجام خود کرده ام
نه دنیای من افتخار است و بس
شدم خسته از قفل و زنجیر دل
برایم هوا مثل نار است و بس
همیشه سرودم که عاشق منم
جهانم اسیر شعار است و بس
شده آخر دفتر عمر من
نگاهم به دستان یار است و بس
شکسته دو بالم خدایا ببخش
نسیم کرم آشکار است و بس...
#زهره_قاسمی
#وصال
از چه رنجیدی بیا تا از دلت در آورم
من نمیدانم چرا هرگز نداری باورم
بارها گفتم که بی تو زندگی یعنی فنا
باز هی تکرار میکردی که از تو بگذرم
نه،نمیفهمی که آتش در میان سینه چیست
مثل طوفانی شدی بر توده ی خاکسترم
از انار قلب من خون می مکیدی جای می
باز می خواهی بیا این سینه و این ساغرم
داشتم با تو بهاری میشدم اما دریغ
هرچه پاییز و زمستان بود آمد برسرم
#فرشتهپیشقدم
وعدهی وصل به فردا دهی و میدانی
هرکه امروز تو را دید، به فردا نرسد
#شاهدی_نیشابوری
عامل دفع بلاهای زیادی شده دل ..
بس که بار هر نفسی یاد تو افتاد شکست
#محسن_حیدری
🌱
.
🌸 گل لبخند تو
چشمهایت شاعرم کرده، فدای چشم تو
چشم بر هم میزنی و مصرعی گل میکند
از گل لبخند تو آرایهها بلبل شدند
تا تو میخندی دلم میل تغزّل میکند
✍️ #محمدتقی_عارفیان
#امام_خامنهای
#رهبر_حکیم_انقلاب
#بیستونهم_فروردینماه
#ولادت_حضرت_امام_خامنهای
🕊•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•🕊
می توان مثل دو رود از دو طرف رفت ولی
باز اگر باز رسیدیم به یکدیگر چه...؟
#فاضل_نظری
می کنی آخر مرا درگیر بیماری قند
جان هرکس دوست داری اینقدر شیرین نخند
#ناهید_خلفیان
🌸
صولت بی مثل تو لرزه به دشمن افکند
چشم دشمن کور بادا دود کن عود و سپند
تو امید و رهبر آزادگان عالمی
در امان باشد الهی جان تو از هر گزند
هم حکیمی هم علیمی هم فهیمی هم حلیم
شاعر فرزانهای باشد تورا طبع بلند
#_سلامحضرتباران۷۸۶
#حضرتدلبر
بسیجی های جان برکف سپاهی های با ايمان
دلیران گل ارتش ، سپاه و ارتش شیران
پلیس مقتدر دارد دلي آبی تر از دریا
دهیم خون تا نبینیم ما شود ناگه وطن ویران
به آتش میکشم هرکس بُود خائن بُود دشمن
غلام هر کسی هستم که باشد مادرش ایران
"عاصی"
🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃
#ایران_حرم_است
#لبیک_یاخامنه_ای
۲۹فروردین روز ارتش گرامی
لحظه های آخر و احساسِ غربت میکنیم
ای خدا داریم کم کم رفع زحمت میکنیم
درگذر از ما اگر بزم تو را بر هم زدیم
پیش ِ تو از حال و روزِ خود شکایت میکنیم
معصیت کردیم و رفت از یادمان مهمانی ات
میزبانی کردی! احساس ِ خجالت میکنیم
یا غیاثَ المُستغیثین گفته و با التماس
با همین دستان ِ خالی عرض حاجت میکنیم
یا رفیقَ، سَیدي، مَن لا رفیقَ غیرِ تو
سودِ بسیاری از این نوع ِ رفاقت میکنیم
ما به ماهِ تو؛ به إعجازِ سحر دل بسته ایم
بیشتر از قبل وقتی کسبِ رحمت میکنیم
سفرهٔ افطارهای آخرین است و مدام
با تو داریم از قبولِ توبه صحبت میکنیم
راستی بخشیدی آخر یا نه؟! ما را ای کریم
درگذر حالا که مستأصل صدایت میکنیم
ما به شبهایِ مناجات ِ تو عادت کرده ایم
بعد از این با گریه هر شب با تو خلوت میکنیم
عهد می بندیم با تو زیرِ ایوان نجف
بعد از این؛ جانِ علی(ع) بهتر عبادت میکنیم
جانِ آقایی که میگفتند رو به زینبش(س)
از حسینت(ع) هر چه میخواهیم غارت میکنیم
سر به روی نیزه، انگشتر به دستِ ساربان
در دل از این داغ؛ احساس ِ حرارت میکنیم!
#الوداع_ای_ماه_نور
#مرضیه_عاطفی
در شأن روی ماهت شعر و غزل نداریم
ایهام و استعاره، ضرب المثل نداریم
قند و عسل برایت، تشبیه ناقصی هست
آقا ببخشمان که غیر از عسل نداریم
#حیدر_محمدنژاد
#بهمناسبتولادتحضرتماه🌙
❤️❤️
خنده ات طرح لطیفی است که دیدن دارد
ناز معشوق دلآزار خریدن دارد
فارغ از گله و گرگ است شبانی عاشق
چشم سبز تو چه دشتی است! دویدن دارد
شاخهای از سر دیوار به بیرون جسته
بوسه ات میوه ی سرخسی است که چیدن دارد
عشق بودی و به اندیشه سرایت کردی
قلب با دیدن تو شور تپیدن دارد
وصل تو خواب و خیال است ولی باور کن
عاشقی بی سر و پا عزم رسیدن دارد
عمق تو دره ی ژرفیست مرا می خواند
کسی از بین خودم قصد پریدن دارد
اول قصه ی هر عشق کمی تکراری است
آخرِ قصه ی فرهاد شنیدن دارد
از: کاظم بهمنی
آبادی شعر 🇵🇸
خنده ات طرح لطیفی است که دیدن دارد ناز معشوق دلآزار خریدن دارد فارغ از گله و گرگ است شبانی عاشق چش
خندهات طرح لطیفی است که دیدن دارد❤️❤️❤️😍
رد می شوم از قلب این دیوار سنگی
از دردهای خستهی بسیار سنگی
رد می شوم از سد آدمهای این شهر
از این همه تکرار در تکرارِ سنگی
از خود برون میآیم و میآیم از خویش
تا روزهای خالی از آوارِ سنگی
آواز میخواند برایم کوه و دریا
در گوش جنگل مینوازد تار سنگی
تن خسته از یاسم ازین نومید رستن
دلخستهام از آخرین اخبار سنگی
گوشم بدهکار نبودنها نبودهست
خط میکشم بر روی هر طومار سنگی
باید که رد شد ، رد شد از خواب و خور و خشم
از برزخ تقلید طوطیوار سنگی
چشمت به آتش میکشد پروانهام را
پروانهی در پیلهی اشعار سنگی
***
من بذر نورم، رویشم، عشقم ، امیدم
گل میکنم از قلب این دیوار سنگی...
#مهتا_صانعی
#غزل
#ادبیات
از هـرم نگاهـت دل یخ آب شده
لبخنـد تو طـرح غـزل نـاب شده
دیوار به کـوه تکیـه دارد وقتی
تصویر تو روی سیـنه اش قاب شده
#محمدجواد_منوچهری
#فداییسیدعلی
.
تو حامی دین و انقلابی سردار!
تو عطر خوشِ گل و گلابی سردار!
عامل به احادیثی و قرآن کریم...
تو حامی سرسخت حجابی سردار!
#سردار_رادان
#عاصی
بیا و پنجره ها را کمی نصیحت کن ...
بگو که چشم از این راهِ رفته بردارند!
#مسیح_مسیحا
🧡
#محمدجوادمنوچهری:
سلام
یه صحبتی داشتم با دوستان و همراهان عزیز
چند شب پیش حرم مطهر بزرگی یه سری حرفها زدند جالب بود
خواستم با شما به اشتراک بگذارم
اگر شعر می نویسی که ازت تقدیر بشه
جایی دعوتت کنند و همه جا حضور داشته باشی!
آدم کوچکی هستی،سعی کن بزرگ بشی و بزرگ فکر کنی
اونیکه باید ببینه می بینه ،اگر توقع دیده شدن توسط دیگران رو داشتی ،آدم کوچکی هستی
تو کار خودت رو بکن ،به وقتش سراغت میان
شعر واسه دلت بنویس نه برای عقب نمودن از جمع دیگر شعرا!
زورکی ننویس
شعر واسه جشنواره ننویس !،چون هرچند قشنگ، مزدش همون برنامه جشنواره است
هر وقت با دل نوشتی ،اجرش هم با اون بالاست
بعد هماهنگ با برنامه جشنواره شعر داشتی بفرست
اگر مسئولیتی داشتی،اینکه از فلانی خوشم نمیاد،با اخلاقش حال نمی کنم نداریم
اگر شعرش قشنگه تشویقش کن
ببرش بالا
حسادت و تنفر ،خیانته
هم به خودت هم به دینت
#محمدجوادمنوچهری
May 11
43.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 اجرای آقای حاج سید محمد جلالی
جلسه جامعهٔ مداحان قم و
محفل کریمهٔ اهلبیت علیهم السلام
🔸شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان«۲۸فروردین۱۴٠۲»
🔹 منزل آقای حاج عباس عسکری
تعریف تو از عقل همان بود که باید
عقلی که نمی خواست سر عقل بیاید
یک عمر کشیدی نفس اما نکشیدی
آهی کہ از آیینه غباری بزداید...
از گریهء بر خویشتن و خندهء دشمن
جانکاه تر، آهیست که از دوست برآید💔
کوری که زمین خورد و منش دست گرفتم
در فکر چراغی ست که از من برباید
با آن که مرا از دل خود راند، بگویید
ملکے کہ در آن ظلم شود، دیر نپاید!
#فاضل_نظری
گفتم عزیز قلبمے گفتے مگر دلداده ای!
گفتم فداے چشم تو گفتے دگر دلداده ای!
گفتم مرنجانم مرا گفتے تو مے رنجے مگر؟
گفتم سزاے عشقمے گفتے اگر دلداده ای؟!
گفتم حدیث عشق را با دیده همراهے نکن
گفتے فداے دیده ات اینجا دگر دلداده ای!!
گوبر دلم جان دلم جانان کجا جا مے کند؟!
گفتم به دل جا مے کند جانا اگر دلداده ای!
ای آشناے عاشقے عشقے دگر دلدادگی
ما را نمانده سادگے تو ساده گر دلداده ای!
عشقو صفاے دیده ات دیدم فداے جان تو
گفتے که جانم را فدا کردم اگر دلداده ای!؟
پرزد دلم از قلب جان این را شنیدم بے گمان
گفتم تویے جان دلم دل با تو گر دلداده ای.
#طلوع_صانعیان