آبادی شعر 🇵🇸
شاعران در قدمت شعر و غزل می ریزند در پی وصف تو با واژه عسل می ریزند منکه درخور نبود واژه و هر مضم
ارسالی در لینک ناشناس👌👌👌
سپاس🥀🥀
ببین چه بر سَرِ زن یا که مرد می آید
طناب را بِکِشی، تازیانه هم بزنی
چه سخت می گذرد مرد آبروداری
طی طریق کند با غلام بددهنی
اگر چه سوخته در ، جای شُکر آن باقی ست
که میخِ در نگرفته به گوشه یِ بدنی
چه حرفها نشنید و چه چیزها که ندید
شکسته دل شد و آمد ولی چه آمدنی
غریب نیز از اینجا نمی رود عُریان
برای تو کفن آورده اند ، عجب کفنی
#علی_اکبر_لطیفیان
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
مرهمی نیست که این زخم مداوا بکند
کاشکی با جگرش زهر مدارا بکند
زهر آهسته تمامِ جگرش را سوزاند
حق بده اینهمه از درد تقلا بکند
چند روز است که کارش شده از بسترِ مرگ
خانهای سوخته را خوب تماشا بکند
غربت این است که در شهرِ مدینه هرشب
باید او با درِ آتش زده احیا بکند
رسم این است در این شهر که حرمت شکنند
چقدر روضه مهیاست که برپا بکند :
این حرامی که رسیده است که او را بکشد
از زن و بچهاش ای کاش که پروا بکند
پیرمرد است عصا یا که عبا با نعلین
فرصتی حیف ندادند مهیا بکند
عادتش بود که در آخرِ هر مجلسِ درس
رویِ زانو بزند وای حسینا بکند
عمهاش تا دل گودال ندارد راهی
باید او داد زنَد با همه دعوا بکند
تا مگر بعدِ سه ساعت برسد پیشِ حسین
قبل از آنیکه بر آن سینه کسی جا بکند
بعد از آن هم بدود خیمه به خیمه تنها
تا مگر دخترِ آتش زده پیدا بکند ...
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
___
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
چون لحظه ای که صیاد در کف گهر بگیرد
ای صبح! شب برآن است از تو خبر بگیرد
دزدان ز روی دیوار حمله به خانه کردند
میخواست هرکس از تو خون جگر بگیرد
زهراست پشت این در یا که عزیز زهرا؟!
بار دگر قراراست خانه شرر بگیرد
من اعتقادم این است تو ناجی خلیلی
راضی مشو که این بار شعله به در بگیرد
دور سرت بگردم خیلی تورا کشیدند
ای کاش یک نفر بود راه گذر بگیرد
گفتند پشت مرکب خیلی تورا دواندند
شیعه دگر چه خاکی زین غم به سر بگیرد
با اینهمه مصیبت صدجای شکر باقیست
قسمت نشد دلت را داغی دگر بگیرد
ناموس تو به خانه در حجره های بسته
کس نیست این زنان را تحت نظر بگیرد
ترسیده اند امشب این دخترانت اما
آیا کسی قرار است درد کمر بگیرد؟
فرق است بین آنکه در خانه گریه کرده
با آنکه در خرابه یاد پدر بگیرد
فرق است بین آنکه رفته به مجلس می..
با انکه پشت پرده حس خطر بگیرد
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
___
ما ریــــزهخـــوار صــــادق آل محــمــــدیــــم
ما شیعیــــان عشــــــق حــــلال محــــمـــدیم
اصلاً بهشت چیست به جز شوق روی دوست؟
ما عــاشــقیـــم فــکر وصــــال محـــــــمدیـــم
#ناهید_خلفیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوچه را دود گرفتو وسطِ آتشها
پشتِ در، حضرت زهرا به نظر میآید
روضه خوان کیست؟ امامیست که چون ابراهیم
اهلِ خیریست که در دامن شر میآید
روضه خوان باش که درک صفحاتِ مقتل
فقط از عهده یِ لبهای تو بر میآید
ماه رو بند بینداز ؛ ببین در دلِ شب
مو پریشان وسطِ کوچه قمر میآید
مو پریشان شُدیو زجر کشیدی آری
مو پریشان بِشود ، حوصله سر میآید
روضه بر حاشیه یِ برگِ شقایق بنویس
مثلِ زهراست غَمَت حضرت صادق بنویس
#شهادت_امام_صادق
کمک کنید عبا و عمامه بردارد
عصا بیارد و با خویش جامه بردارد
گذشته سنی از این مرد، در توانش نیست
قدم کنار شما در ادامه بردارد
هزار بار شکستید اگر نمازش را
مباد دست از اذان و اقامه بردارد!
بگو سبک نشمارد نماز را آن کس
که خواست بویی از او را به شامه بردارد
ابوبصیری اگر هست در غروب بقیع
غبار غربت از این سالنامه بردارد!
#امام_صادق_علیه_السلام
#بهجت_فروغی_مقدم
🍃
#امام_صادق
دین ما احمدی و مکتب ما حیدری است
گو دلا حیدریام، مذهب من جعفری است
حضرت صادقم استاد بود در همه عمر
شهریاری که به دستش علم سروری است
#ولیالله_کلامی_زنجانی
#شهادت_امام_صادق
چو چرخم من چو ماهم من چو شمعم من ز تاب تو
همه عقلم همه عشقم همه جانم به جان تو
#مولانا
چنان چشم و دمار از من در آورده است چشمانت
که از کرمانیان، آقا محمد خان قاجاری
#رضا_احسانپور
مخواه مصلحتاندیش و منطقی باشم
نمیشود به خدا، پای عشق در کار است
#محمد_سلمانی
در حضور چشمهایت عشق معنا میشود
اوّلین درس دبیرستان من چشمان توست
#محمد_سلمانی
هنوز مانده به یادم شبی که می گفتی
تو اشک هم شوی از چشمِ من نمی افتی!
#مهدى_محمدی
«نمیآید به چشمم هیچکس
غیر از تو این یعنی...﴾
«به لطف عشق تمرین میکنم
یکتاپرستی را... ﴾
#فاضل_نظری
صبح در كوچهی ما
منتظر خندهی توست
وقت آن است
كه خورشيد مجدد باشی ...
#ابراهیم_فراهانی
می خواهم
تمام شهر را باخبر کنم
که بدانند
صبح بخیرهایت
با من چه می کند
عجب آشوبی می شود دلم...!
#لیلا_صابری_منش
پلک بگشا صنما صبح مرا روح ببخش
قصهاى تازہ در اين صبح دلانگيز بساز
#عليرضا_صادقی
💕🍃
برای صبح شدن
نه به خورشید نیاز است
نه خندههای باد
چشم هایت را که باز کنی
موهایت که پریشان بشود
زندگی
عاشقانه طلوع خواهد کرد...
#شمس_لنگرودی
.ِ❥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بلبل به بهانه ی سرودن آمد
پروانه به شوق پر گشودن آمد
برخیز گل یاسمنم صبح بخیر
خورشید به شوق با تو بودن آمد
#صفیه_قومنجانی
میخواستم تمام جهان را بغل کنم
سنگ و گیاه و رود روان را بغل کنم
هرجا که در کنار گلی خار سبز شد
میخواستم هم این و هم آن را بغل کنم
فرقی نداشت زندگی و مرگ پیش من
میخواستم بهار و خزان را بغل کنم
میخواستم ببوسمشان با نگاه خود
با جان خویش، پیر و جوان را بغل کنم
وقتی که قد کشیدم و رفتم به آسمان
میخواستم تمام جهان را بغل کنم
#زینب_نجفی
#راجی
.
عصر تاریکی است و پیری نیست
دستمان بسته، دستگیری نیست
بیشهٔ علم هست و شیری نیست
چشم هست و ابوبصیری نیست
تا بگوید به ما جفا نکنید
درِ این خانه را رها نکنید
درِ این خانه مهبط نور است
بیت از این خاک بیت معمور است
خشت خشتش تجلی طور است
هر که آمد بلا از او دور است
قدرِ این در که بیت میدانند
حِمیری و کُمیت میدانند
ای مدینه ابوالمعالی کو؟
آه خورشید این حوالی کو؟
آن همه درس و بحث عالی کو؟
پس ابوحمزهٔ ثمالی کو؟
جای ظرف شکسته پای خم است
پیش صادق ابوحنیفه گم است
تشنه ماندیم و آب را کشتند
عَلَم عِلم ناب را کشتند
ششمین آفتاب را کشتند
پدر شیخ و شاب را کشتند
ای مدینه زمان قهر نبود
اجر شیخالائمه زهر نبود
#عباس_شاهزیدی
#خروش_اصفهانی