eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️چند بیتی در خصوص مشکل بی‌حجابی و سهل‌انگاری مسئولین و در نقد لایحه‌ی ناقصی که باعنوان لایحه‌ی حجاب و عفاف نوشته شده و در فضای مجازی منتشر شده▫️ آی مردم ،ساده از دزدان ایمان نگذرید اُمت اسلامی از آیات قرآن نگذرید آی مردم بی‌حجابی می‌دهد دین را به باد از بلایی مثل کشف عِفت آسان نگذرید در هجوم دشمنان دین و ناموس وطن بی‌تفاوت ،راحت از کنج خیابان نگذرید یادگار حضرت زهراست چادر ،خواهران از سفارش‌های نابِ مادر این‌سان نگذرید آی مسئول این چه قانونی‌ست،این وادادگی‌ست از چه می‌ترسید؟ از ننگی نمایان نگذرید از چه باید این حرم از بی‌حجابان پر شود بی‌خیال از انقلاب پاک ایران نگذرید آب برده دین و ایمان‌ را،شما را خواب برد خواب تا کی ؟دیگر از تزویر شیطان نگذرید ازچه با افیون دشمن نشئه‌ی این غفلتید؟ جای غفلت داد باید زود تاوان، نگذرید کی جریمه مانعِ این کینه جویی‌ها شود این‌چنین آسوده از این کینه‌جویان نگذرید آی قانون سازها، قلب مسلمانان شکست از مسلمانان برای نامسلمان نگذرید بره‌ی حُجب وطن صدپاره از این قوم شد دیگر از این گرگ‌های تیز دندان نگذرید غصه‌ی نان و گرانی را تحمل کرده‌ایم تا شما از دین حق این‌گونه ارزان نگذرید ما برای اعتقاد سرخ‌مان خون داده‌ایم اعتماد ما به یغما رفت از آن نگذرید عمری از هرچه نباید بود راحت رد شدید لطف فرمایید، از خون شهیدان نگذرید 🍃🌹🍃🇮🇷
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️اصطلاح یره برای همسر جایز نیست! توضیح اصطلاح یره توسط حضرت آقا 😍😅
عشق آموخت به ما لذت نادانی را آرزو کن که نبینی شب طوفانی را کشتیِ گم شده در موج پریشانی را مثل آیینه نباش ای دل اگر خرد شدی! صد برابر نکن احساس پشیمانی را عقل یک عمر به ما درس فضیلت می داد عشق آموخت به ما لذت نادانی را من که چون خنده ی دیوار، ترک خورده دلم از که مخفی بکنم این غم پنهانی را؟ عشق تو سیب خرابی ست که می اندازد در دل جمعیتی فتنه ی شیطانی را این همه صنعت شعری که چکامیده تو را بر سر دجله به هم ریخته خاقانی را چشمت آیینه ی پاکی ست که می انگارد به رواق دل من شوق غزلخوانی را دلم آسیمه ی هجران تو بود و وصلت تنگ تر کرد بر او عرصه ی حیرانی را محمد مهدی نورقربانی
نه عقابم، نه کبوتر، اما چون به جان آیم در غربت خاک، بال جادویی شعر، بال رؤیایی عشق، می‌رسانند به افلاک مرا. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
آسمان حال عجیبی دارد دل من حس لطیفی دارد پیرمرد ده بالا میگفت کاش باران دیرتر می آمد خانه ام سقف ندارد افسوس رختخوابم زیر آب هست هنوز پیر زن در ده پایین میگفت کاش باران زودتر می آمد باغ من خشک شد از بی آبی بی ثمر بود آن همه بی خوابی کودکی در خانه اش دل نگران چونکه کفشش فرق داشت با دیگران کفش کودک زیر باران آب داد پای اورا توی کفشش تاب داد در یکی ده آنطرف غوغا بود برسر یک رود آب دعوا بود که مبادا به یکی کم برسد جرعه ای از آب باران لطیف با همه این اوصاف آسمان میبارید ولی افسوس کسی شکر نکرد ولی افسوس کسی شکر نگفت و خدا از بالا همه را ناظر بود... سید مهدی بنی هاشمی
دود برخیزد زِ جانم، آتش افتد در دلم یک نفس گر بازدارم آهِ عالم‌سوز را
💠 گفتی ز جهان چه غصه داری آخر؟! آن غصه که در جهان نگنجد دارم... 🖋
به باد حادثه بالم اگر شکست چه باک؟ خوشا پریدن با این شکسته‌بالی‌ها
پلکی زدیم و فرصت عاشق شدن گذشت حسرت همیشه حاصل نامهربانی است
دیگر نبات را نخَرَد مشتری به هیچ یک بار اگر تَبَسُّمِ همچون شِکر کُنی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مشهد، رضا... قم، فاطمه... با این کریمان والی ایران می شود موسی بن جعفر یک قطره از دریای آقاییش این است یار فقیران می شود موسی بن جعفر فهمیده ام از ماجرای بُشر حافی کهفِ هراسان می شود موسی بن جعفر