eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چه نوری، چه نوری، چه نوری.mp3
10.34M
چه نوری، چه نوری، چه نوری چه شوری، چه جانی، چه روحی چه رویی، چه مویی، چه بویی چه پیامبر با شکوهی 🎤 عید همگی مبارک
تقدیم به رئیس مذهبمان، امام جعفر صادق علیه السلام پیش از تو هیچ نسخه درمان نداشتیم راهی برای روضه رضوان نداشتیم از خشکی گلو چه بگویم که بی شما نوشی برای جرعه ایمان نداشتیم آقا رئیس مذهب رندان فقط نویی بی لطفتان که محفل رندان نداشتیم گر حکمت و درایت و تدبیرتان نبود هرگز حدیث ناب فراوان نداشتیم ما با شما به شوکت و عزت رسیده ایم بی یاریت مسلّماً امکان نداشتیم با شیوه و فنون تو جرأت گرفته ایم پیش از تو هیچ جرأت جولان نداشتیم بی خطبه های زینب و سجاد و بی شما شور حسین و دیده گریان نداشتیم گر همت و تلاش شما خاندان نبود شیعه که هیچ، نام مسلمان نداشتیم محمدعلی یوسفی
سرود - حاج مهدی رسولی.mp3
1.41M
⏯ سرود غار حرا بزم جنونه...🌸🌸 🎙 حاج مهدی رسولی (ص) (ع)
2645827.mp3
13.52M
🌿🌸°• ⏯ سرود | ای ابو لهب... 🎙 حاج مهدی رسولی 🌸 (ص) ‌(ع)
امشب شب صلواته هاااا تا میتونید بفرستید 🌸🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسم به اشهد ان لااله الا الله تو آمدی که بگویی علی ولی الله   تو آمدی و ترحّم شدند دخترها چقدر صاحب دختر شدند مادرها   تو آمدی و رعیّت شکوه عبد گرفت بدین طریق چه آقا شدند نوکرها   خدای خوب به جای خدای چوب نشست و با اذان تو بالا گرفت باورها   بگو: مدینه علمی، علی درآن است بگو: که واجب عینی است حرمت درها   ...♥️
ز مرتضی به نبی و ز مصطفی به علی پناه می‌برم امشب به حکم لم یزلی
هدایت شده از بارش‌های قلم من
شعر نبوی ...مستان!.m4a
2.65M
به یمن مقدم پاکش جهان مصفا شد هزار جلوهٔ حق در رخش هویدا شد امین آمنه آمد امان گرفت زمین رسید احمد و در آسمان چه غوغا شد شکفت غنچهٔ رحمت میان باغ رُسُل و آیه‌های محبت به عشق معنا شد گرفته بود بشر را غبار ظلم و گناه بنای عدل و طهارت به دستش احیا شد حبیب و منجی خلق و پناه عالمیان کتاب نور و مبینش شفای دل‌ها شد قسم به آیهٔ "اِقْرأ وَ رَبُّکَ الْاَکَرَم" بهار زندگی از عطر او شکوفا شد https://eitaa.com/joinchat/1169949200Cf85932568f
صبح‌ ات بخیر شاعر لبخندهای شهر آیینه‌های شعر تو در جای جای شهر با دست‌های آبی‌تان سبز می‌شود گل واژه‌های زرد غزل در صدای شهر رنگین کمان هر غزلت وصل می‌کند دل را به پشت پنجره انتهای شهر شب‌ها کسی که از دلتان رد نمی‌شود حک می‌شود به دفترتان، ردپای شهر گاهی برای شعر شما آه می‌کشد مردی غریب و گمشده در ماجرای شهر یک کوله بار بسته و یک انتظار سرد در ازدحام مردم بی اعتنای شهر بغضی به روی شیشه و یک کوپه بی کسی دستی بدون بدرقه آشنای شهر دیوارهای ساکت شهر و… صدای سوت صبح‌ات بخیر شاعر لبخندهای شهر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا