eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
من امشب شعر میخوانم تو امشب اشک میریزی ببار ای آسمانِ من تو هم از بغض، لبریزی... https://eitaa.com/khalvatevesal
مثلا ببوسمت و در دفترم بنویسم: امروز جانم به لب رسید... 🦢🍃
سردرگم هر کوچه خیابان شده ام از ماندن در خانه گریزان شده ام پاییز به قلب من هجوم آورده تنها شده و همدم باران شده ام
ای دل که بی گدار به آب ها نمیزدی بی قایقت میانه‌‌ی دریا چه میکنی ؟
‌ چون وا نمی کنی گرهی، خود گره مشو...
چه کنم دل چو هوای تو کند شب همه شب؟
در این شب سیه که فرو مرده شمع ماه ای مه! چراغ کلبه من باش ساعتی
شب‌های بی توام شب گورست در خیال
بی ماه رخ تو شب من هست سیه پوش اما شب من هم نه سیه پوش تر از من
نشستم، باده خوردم، خون گرستم، کنجی افتادم تحمل می رود اما شب غم سر نمی آید
چرا پنهان کنم؟عشق است و پیداست درین آشفته اندوه نگاهم تو را می خواهم ای چشم فسون بار که می سوزی نهان از دیرگاهم چه می خواهی ازین خاموشی سرد؟ زبان بگشا که می لرزد امیدم نگاه بی قرارم بر لب توست که می بخشی به شادی های نویدم دلم تنگ است و چشم حسرتم باز چراغی در شب تارم برافروز به جان آمد دل از ناز نگاهت فرو رز این سکوت آشناسوز