eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
64 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تو را دوست دارم! هرگز رهایت نمی‌کنم! در آغوش می گیرمت. و در چهار فصل می‌چرخانمت!
تو را گُم می‌کنم هر روز و پیدا می‌کنم هر شب بدین‌سان خواب‌ها را با تو زیبا می‌کنم هر شب
كاش در بحبوحه ىِ تمرينِ دل بُردن، كمى فكر ميكردى به دل هايى كه پايت مُرده اند!
پر زد و پر داد از چشمم خیال خواب را مانده ام تا کی بگیرد آه من، مهتاب را ؟ در کویر داغ خون باریده ام آن قدر که سرخ می بینند مردم دانه ی عناب را سیم های خاردار از جرات بالش نکاست خار تا گل می رساند غنچه ی بی تاب را پاک کرد از دفتر جغرافیایش "مرز" را بر نمی تابند دل های هوایی ، قاب را آسمان خاتون! کبوترها کفن پوش تو اند می کند کرکس شکار این سوژه های ناب را تا حرم هست و هوای آن ، کبوتر نیز هست گم نخواهد کرد بنده ، خانه ی ارباب را هر که پر زد سوی تو با شوق، پرپر باز گشت عشق رونق داده رفت و آمدی جذاب را عشق از بین قوافی با "دمشق" آمد کنار آفریدند این دو با هم بیت هایی ناب را
بیخود برای من شب خوش آرزو نکن خوابم نمی‌برد به خدا بی‌حضور تو...
سماواتی شدم امشب عجب پر شور می‌رقصم دم آخر شدم ماهی میان تور می‌رقصم شب مهتابی و نور ضریحت رنگ نقرابی به آهنگ حدیث شهر نیشابور می‌رقصم سر بال کبوترها دلـم یک جفت مضراب است شدم جوگیر و با سر دسته‌های حور می‌رقصم تمام صحن‌های تو برایم طور سینا شد کنارحضرت موسی به کوه طور می‌رقصم به بوی عطر پیمـانی که بسـتی با شب قبرم شده کبکم خروس و تا زمان گور می‌رقصـم سرم مهمان دستانت دوباره کـوک کـوکم کن سراپا پوزشم آقا اگر ناجور می‌رقصم
"ز روی مهر و وفا یاد از وفا کردی فدای مهر و وفایت که یاد ما کردی دلم که به نشد از هیچ دارویی به نسخه ای تواش از خط خود دوا کردی دگر چه میکنی ای آسمان دون با من؟ دل مرا که تو از دوستان جدا کردی یکی منم که به پاداش راستی ای چرخ تو سرو قامتم از بار غم دو تا کردی رها مکن دلم از دام زلف خود ای یار کنون که دامنت از دست من رها کردی نبود شیوه پیری به دهر دل بازی ” نظام ” را تو بدین کار آشنا کردی"
آرام بگیر امشب، ما هر دو پُر از دردیم در آتش و یخبندان، داغیم ولی سردیم داغیم، نمی‌ فهمیم؛ تا فاجعه راهی نیست سردیم، نمی‌ خواهیم از فاجعه برگردیم از مرهمِ یکدیگر تا زخمیِ هم بودن راهی‌ ست که بی‌ مقصد، با عشق سفر کردیم شعریم و نمی‌ خوانیم، شوقیم و نمی‌ خواهیم چشمیم و نمی‌ بینیم، سبزیم ولی زردیم این فصلِ پریشان را برگی بزن و بگذر در متنِ شبِ بی‌ ماه، دنبالِ چه می‌ گردیم؟ بیداریِ رویایی، دیدی که حقیقت داشت ما خاطره‌ هامان را از خواب نیاوردیم تردید نکن در شوق، تصمیم نگیر از خشم آرام بگیر امشب، ما هر دو پُر از دردیم ا
شبتون بخیر🌼
قبول‌کردن‌و رد کردنش به‌دست علی‌است نخست سمت نجف می‌رود دعای همه السلام علیک یا امیرالمؤمنین
سلام صبحتون بخیر🌼