eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
58 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام با هر نَفَس ارادت و با هر نفس سلام #علیرضا_قزوه بفرمایید از کانال شعر《سرزمین شعرها》 دیدن کنید 😍 https://eitaa.com/joinchat/680264228C7c9afec921 🌷همیشه سالم باشید و خوش🌷
اصل و نسبش اگر چه کرمانی بود الگوی جوان ناب ایرانی بود در آتش نمرود گلستان را یافت آن مرد که «قاسم سلیمانی» بود باروت درون جعبه‌ی انباریم با نیت انتقام او بیداریم دست از سر و پا خطا نکن‌ ای دشمن! فرمان برسد ما همگی سرداریم دلداده ی آن یار خُمین‌یم همه تا آخر عمر، زیر دِین‌یم همه سردار چه خوب از شهادت می‌گفت ما ملت حضرت حُسین‌یم همه ✍
جانِ من سهل است جانِ جانم اوست دردمند و خسته‌‌‌ام درمانم اوست‌‌
تو از قبیله خوبانِ سست پیمانی من از جماعتِ عشاقِ سخت پیوندم
35.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصاویری زیبا از اجتماع بزرگ دختران حاج قاسم در مصلی امام خمینی اصفهان پیش از تو قهرمان تنها یک واژه بود
هستی‌ام رفت و دلم سوخت و خون شد جگرم باخبر باش که بعد از تو چه آمد به سرم در قضاوت همه حق را به تو دادند ولی نکته اینجاست که من رازنگه‌دارترم گرچه آزردی‌ام ای دوست محال است که من چون تو از دوست به بیگانه شکایت ببرم راه بر گریه من بسته غرورم، ای عشق کاش با تیغ تو بر خاک بیفتد سپرم من که یک عمر به حقم نرسیدم ای دوست! باشد ! از خیر رسیدن به تو هم می‌گذرم...
تو را با حسرتی کُهنه، گرفتم تنگ در آغوش خدا حاجت‌رَوا سازَد، تمامِ تنگدَستان را ...
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم برگزیده "مجموعه‌ای از رباعیات علوی" رباعی۱ ای در پی گنج، گنج و گنجینه علی‌ست ای اهل عمل، دست پر از پینه علی‌ست ای آن که به دنبال خدا می‌گردی دنبال علی باش که آئینه علی‌ست رباعی۲ هرکس که در این جهان گرفتار علی‌ست با قیمت جان و دل خریدار علی‌ست عمری‌ست جهان ریزه‌خور سفره‌ی اوست هرچند که نان‌ونمک افطار علی‌ست رباعی۳ هر دل که شناخته‌ست راهی به‌علی پس رو زده با کوه گناهی به‌علی پیغمبر ما که "مُستَجابُ الدَّعوة" است در سجده چنین گفت؛ "الهی بِعلی" رباعی۴ بر پای تو کوه درد و غم سجده کند نامت که نوشته شد، قلم سجده کند از بس که به سجده رفته ای در دل شب حق است که برتوسجده هم سجده کند رباعی۵ شب شاهد چشم‌های بیدار علی‌ست تاریخ در انتظار تکرار علی‌ست خوشبخت کسی که مُهر پرونده‌ی او امضای "براءَةٌ مِنَ النّارِ" علی‌ست 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_Khorsandi
🥀
⬛ برای ریحانه... رسید جـــان به لــب از داغ ناگهـانــی تو نداشت تــاب زمیـن، جانِ آسمـــانـی تو کنون که نیست علمــدار، در دل آتش به عهــــدۀ که میفتــــد نگاهبانـــــی تو؟ دو ساله بودی و یادآور سه ساله شدی فــدای صـــورتِ یکــدســـت ارغوانــی تو نفس کشیدم و یادت نفس برید از من چـو آه بود و چـه کوتــــاه، زندگانـــــی تو به غیر آهنِ داغ ای شکوفــۀ این باغ! نبــود هیـچ کســــی گرمِ همزبانـــی تو لبـــاسِ صورتـــــی و گوشــــــوارۀ قلبـــی چه قلب ها که شکستند از نشانی تو
🥀
هدایت شده از آوای سکوت
. از بس که حرم آمدنم دیر شده در سینه دل از تپیدنش، سیر شده آنقدر ورق زدم نبودن ها را تقویم هم از زمانه دلگیر شده آقا جان بطلب که خیلی دلم تنگ شده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی به یاد سردار دلها، شهید قاسم سلیمانی در ویژه‌برنامه «دا» از شبکه استانی صدا و سیمای خوزستان ۱۲ دی ماه ۱۴۰۲
صحبت ازحرف حسابی مکن ای اهل حساب فهم احساس به فرمول ریاضـی ستـم است
صبر پرید از دلم عقل گریخت از سرم تا به کجا کشد مرا پمستی بی امان تو
شبتون بخیر🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. وقتی که شدید بی‌قرارِ سردار رفتید زیارت مزارِ سردار در راه شهید قدس، پروانه شدید شد مقصد پرواز جوارِ سردار
هدایت شده از نبض قلم
ای آنکه از لطافت اندیشه ات تَرَم از برکت حضور تو امروز بهترم با مهر سمت پنجره ها نور میدمی هر صبح با سلام تو از خواب میپرم 👇 〰 @nabzeghalam🌸🍃
تو آن ابری که سمتِ آسمان بی‌وقفه می‌باری ولی در خشکسالِ این کویرستان گرفتاری سرِ تابیدنت شمعِ وجودت آب شد هر شب زمانی که همه خوابند، جای ماه بیداری به خاکِ سجده‌ات جاری‌ست سیلِ دانه‌های اشک به باغِ تربتِ اعلای خود تسبیح می‌کاری تو آن یاسِ پُر از زخمی که در پیراهنی گلدار گلابِ سرخ، از گلبرگ‌هایت می‌شود جاری شکایت می‌کند از بانی «الجار ثُم الدّار» به جرمِ گریه و زاری، عجب همسایه‌ای داری ! چه می‌خواهند از جانت قماشِ کاتبان وحی ؟! به این کوثرکُشان انگار، جانت را بدهکاری تو را کشتند، اما دردهایت همچنان زنده‌ست تو را کشتند اما نه؛ هنوز انگار بیماری هزار و چهارصد سال است، زخمت همچنان تازه‌ست هنوز انگار بین آتشی؛ نزدیکِ مسماری هزار و چهارصد سال است، نامت شیعه می‌سازد تو آن نوری که در آیینه‌ها در حال تکراری  تو را کشتند اما نه؛ حکایت همچنان باقی‌ست تو آغاز لُهوفی؛ مطلع خونینِ اشعاری
اول صبح دلم ناز تو را می‌خواهد گوشه‌ی چشم پر از راز تورا می‌خواهد برکش ای مرغ سحر نغمه‌ی داوودی باز ڪه دلم ،نغمه و آواز تو را می‌خواهد
نام تو مگر چیست؟ که شرط ضَرَبان است. خونی‌است ،که در رگ رگ ابیات نهان است از رایحه‌ی عطر تو، قارونم و بی‌شک هرم نفست، گنج‌ترین گنجِ زمان است لبخند تو مشهور‌ترین سیب بهشتی ست از طرحِ لب توست که حوا نگران است تصویر دوتا مردمک چشم تو انگار نیلوفر آبی است که در آب روان است این آتش عشق است، که در هر غزل من گلواژه‌ی "تو" مایه ی آرامش جان است. از عشق تو دیوانه‌ترین شاعر شهرم "چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است"
دنبال رسالت خودت می‌رفتی بی‌تاب سعادت خودت می‌رفتی گفتی به زیارت شهیدان بروم آری به زیارت خودت می‌رفتی
قاصدان را یک قلم نومید کردن خوب نیست نامه‌ی ما پاره کردن داشت گر خواندن نداشت صائب‌تبریزی.
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
اول قدم از عشق سر انداختن است جان‌باختن است و با بلا ساختن است اول این است و آخرش دانی چیست؟ خود را ز خودی خود بپرداختن است
صدا پیچیده‌ شد یک لحظه در ایوان سلطانی صدا‌ی ناله‌ها بر پا شد از ناموس ایرانی میان شاه و مردم دوستی باید حکم باشد! کجا شد راه و رسم و شیوه‌ و آیین سلطانی؟! پرستویی میان صحن گوهرشاد پرپر شد چرا؟ چون ننگ می‌داند امورات رضاخانی! چراغانی نشد هرگز پس از این ماجرا صحنش اگر هر چند هم باشد حرم دائم چراغانی چه قامت‌های رعنایی که یک‌یک بر زمین افتاد! چه خون‌هایی چکید از دست دژخیمان شیطانی! پریشان شد حرم مانند آن که خیمه‌ها می‌سوخت و زینب فکر معجر، چادر و غوغای میدانی میان حادثه اما عجب صبری خدا دارد! که خونریزی کند گرگی درون صحن جانانی! حجاب ای آرمان دین! برایت ریخت خون حتی سپهبد قاسم آن سردار دلهای سلیمانی
مباد این خاک بی رویا، مباد این شهر بی غیرت!
چادرت ای ماه من! آغاز صبحی دیگر است ابرُوانت زیر ابرِ روسری زیباتر است سخت گیری نیست چادر!...ابتدای راحتی است دخترم! این بهترین ارثیه ی یک مادر است مادر ما حضرت زهراست! باور کردنی است مادری که از همه زن های این عالم ،سَر است کودکی را زینبی باش...آخرش با فاطمه! از همین حالا حجاب تو ،جهاد اکبر است چادرت دارد زمین را آب و جارو میکند! میهمانت آمد از راه. .. آسمان پشت در است!