eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پی تو پیر شدم، باز ولی خوشحالم تو جوان ماندی و من شد نود و نه سالم!
"قدر‌نشناس ِ عزیزم، نیمه ی من نیستی قلبمی اما سزاوار تپیدن نیستی   ! مادر این بوسه های چون مسیحایی ولی مُرده خیلی زنده کردی، پاکدامن نیستی من غبارآلود ِهجرانم تو اما مدتی است عهده‌دار ِ آن نگاه ِ لرزه افکن نیستی یک چراغ از چلچراغ آرزوهایت شکست بعد ِمن اندازه ی یک عشق، روشن نیستی! لاف آزادی زدی؛ حالا که رنگت کرده فصل از گزندِ بادهای هرزه ایمن نیستی! چون قیاسش می کنی با من، پس از من هرکسی هرچه گوید عاشقم،می‌گویی: اصلا نیستی! دست وقتی که تکان دادی عجب حالی شدم اندکی برگشتم و دیدم که با من نیستی
می‌تابم و می تابم و هی می‌تابم از زاویه‌های مختلف جذابم از تیره‌ی آفتابگردانم که هر صبح تولدی ز نو می‌یابم
گر چه پیرم دل من "با تو" جوان می‌ماند بی‌ تو هر ثانیه این دل نگران می‌ماند نبض احساس منی دست به دستم بدهی عشق در سینه‌ی من، قوت جان می‌ماند من به عشق تو قسم می‌خورم و این را بس! که زِ عشق تو به قلبم ضربان می‌ماند ماه من باش، که در هر نفس از ظلمت شب این دلم هم به هوایت در امان می‌ماند عطر گیسوی تو انگیزه‌ی رؤیای من است! حس زیبای تو در روح و روان می‌ماند چشم در چشم تو احساس مرا حدی نیست چو به شعری بنویسم که زبان می‌ماند حد این عشق که داند که خدا می‌داند! من چه گویم که زِ این عشق بیان می‌ماند
7.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای لحظه‌های پر تپش عاشقانه‌ام پایان نمی‌دهم به حضور قشنگتان
9.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از اینستاگرام فاصله بگیرید، همه چیز رو متلاشی می‌کنه… ⛔️من در خانه‌ام اینستاگرام را حرام اعلام کرده‌ام…❗️❗️❗️
دو سه خط شعر نوشتم که بخوانی، خواندی؟ بغض کردم که ببینی و بمانی، ماندی؟
از این سیاهی‌ها به عشاقت نوید است... بخت تمام گریه‌کن‌هایت سپید است هرقدر می‌خوانیم تکراری ندارد این روضه‌ها مانند قرآن مجید است هر گریه‌ام با قبل خیلی فرق دارد هیئت به هیئت عهد ما با تو جدید است مثل جوان‌مُرده به تو باید بگریم فرمایش آقاست، دستور اکید است من با توأم، مال توأم، عبد تو هستم تا کور گردد هرکسی که با یزید است اینجا برایت کشته‌مرده بی‌شمار است پس روضه‌ات یک‌جور گلزار شهید است ما با تو تضمینی سعادتمند هستیم این جامه‌ی مشکی خودش برگ رسید است خون دلم از خنده‌ام پربارتر بود خیر غمت بالاتر از صد‌جور عید است آن‌قدر آقایی که در روز قیامت وقت شفاعت شمر در قلبش امید است یک کربلا می‌خواهم و می‌دانم این را... رد کردن از شخصی شبیه تو بعید است... ** زینب چگونه زخم‌هایت را ببندد؟! ای زخمی گودال خونریزی شدید است
زبان و دل یکی کن با همه کس چنان کز پیش باشی، باش از پس
جان و دل خواهم به قربانت کنم یک نفس می‌ایستی یا می‌روی؟
دیدنت از دور کافی نیست من کم طاقتم من فقط وقتی در آغوشت بمیرم راحتم با رقیبان می‌نشینی و صدای خنده ات می‌شود اندوه و می افتد به جان غیرتم عاقبت یک روز رسوا می‌کند این کوه را رود غمگینی که راه افتاده روی صورتم گیرم اصلا شاعر خوبی شدم اما چه سود بی تو من فرمانروایی بی سپاه و دولتم هیچ کس با نیت ماندن نیامد سمت من مثل مسجدهای بین راه سردم،خلوتم باتمام بد بیاری های تقدیرم هنوز راضیم از اینکه نامت برده شد در قسمتم گرچه نزدیکی به من اما رهایم میکنی مثل فروردین و اسفند است با تو نسبتم نه نیازی نیست عذرم را بخواهی مدتی ست با همه وابستگی دنبال رفع زحمتم..
1.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امان خواه از گزند خلق در گرم‌اختلاطی‌‌ها که عقرب بیشتر در فصل تابستان شود پیدا