چمدان بسته ام از هرچه منم دل بکنم
پیرو عقل شوم قید دلم را بزنم
چمدان بسته ام از "خواستنت" کوچ کنم
تا "نبودت" بروم ، گور خودم را بکنم
فصل پروانه شدن طی شده دیگر گل من!
بی هدف پیله چرا بیشتر از این بتنم؟
با تو ام میوه ی روئیده درین خارستان!
زخمها دارم ازین عشق به اجزای تنم
دیگر از مرگ هراسی به دلم نیست عزیز!
مانده یک موی تو در جیب چپ پیرهنم
شرح دلتنگی من بی تو فقط یک جمله ست:
"تا جنون فاصله ای نیست از اینجا... که منم"
#مرتضی_خدمتی
🆔@abadiyesher
هم در رهِ معرفت، بسی تاختهام
هم در صف عالمان، سر انداختهام
چون پرده ز پیش خویش برداشتهام
بشناختهام که هیچ نشناختهام
#ابوسعید_ابوالخیر
🆔@abadiyesher
نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت
پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت
کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد
خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت
درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد
آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت
خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد
که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت
رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد
چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت
بود ایا که ز دیوانه ی خود یاد کند
آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت
سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش
عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت
#هوشنگ_ابتهاج
🆔@abadiyesher
در تماشای تو قانع نشوم من به دو چشم
همه چشمان جهان گو به سـرم بشتابند
#شهریار
🆔@abadiyesher
دلبرا، یارا، نگارا، حال نامت هرچه هست!
تا من افتادم ز چشمت، شیشهی عمرم شکست
فکر میکردم که مردن چارهی اندوه ماست
بی امید وصل اما مرگ هم بیفایدهست
بس که خود را در تو میبینم، تو را در خویشتن
خلق حیراناند و مینامند ما را خودپرست
عاشقت شد بیگمان از دوستان و دشمنان
هرکسی یکبار پای درد دلهایم نشست
ناز چشمی که شبی عکس تو را در خواب دید
بعد از آن بر خوبرویان تا همیشه چشم بست
#نفیسهسادات_موسوی
🆔@abadiyesher
خواستم بوسهی گرم از لب گلگون ببرم
حال بايد جگر داغ و دل خون ببرم
برنگردان به من اين قلب پُر از خاطره را
اين کتاب ورق از هم شده را چون ببرم؟
با سرافکندگی قلب خرابم چه کنم؟
گر سر سالم از اين معرکه بيرون ببرم
ناگزيرم که در آيينهی چشمت با شرم
لب خندان بنشانم دل محزون ببرم
شاعر ساحل چشم توأم و همچون موج
بايد از سنگدلیهای تو مضمون ببرم
#فاضل_نظری
🆔@abadiyesher
چشم در راه و هراسان باش، ما ناگاه میآییم
از میان قلبهای روشن و آگاه میآییم
بیرق خود را به دست کوهها دادیم و چون سیلاب
با سپاهی از شهیدان خدا همراه، میآییم
بگذرد راه رهایی از دل کرببلای خون
از نفیر سرخ عاشورائیان، از آه میآییم
روزها با نیزههای آتشین لشگر خورشید
شب به شب از زیر قرآن نگاه ماه میآییم
بعد از این در سایهات هم مردهامان مستتر هستند
از کمین سایهات توفنده و خونخواه میآییم
از خیابان، کوچه، از بازار و از دکان و از دالان
از حیاط مدرسه، از بام دانشگاه میآییم
میکشی ما را بکش، از خون ما سرنیزه میروید
کور خواندی گر تصور کردهای کوتاه میآییم
#ملیحه_رجائی
#اسماعیل_هنیه
🆔@abadiyesher
تا دشمنمـــــان ذلیل و آواره شود
طوری نزنید درد آن چـــاره شود
اینبار چنان سیلی سختی بزنید
تا پردهی گوشهای او پاره شود
✍#اسماعیلعلیخانی
#وعدهصادق۲
🆔@abadiyesher
در چنته ما هویزه و سجیل است
پهپاد ابابیل پی قابیل است
ما منتظر اشارهایم و هر روز
انگشت نه، ماشه سمت اسرائیل است
#پریسا_مصلح
🆔@abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواندم رضا را، صد گره وا شد ز کارم
با اسم اعظم میتوان تا عرش پر زد
#یا_غریب_الغربا
#یا_امام_رضا
#مشهدی_زاده
🆔@abadiyesher
هدایت شده از آوای سکوت
از اخم تو تن رعشهٔ دشمن، پیداست
با حکمت تو، مقاومت نامیراست
هرچند که صاحب علمی افتاده
در چشم تو پرچم فلسطین بالاست...
#مرتضی_درزی
@avayesokut