eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دستانم سیب می‌خواهد.... پیشانی‌ام تب..... و سرم دردمیکند....برای دستمالی که نیست..... ببین..... چای دم کرده‌ام باعطر به‌لیمو و سیب.... موهایم را دم اسبی بسته‌ام....رژ قرمز زده‌ام.... ببین.....بابونه ها هم درآمده‌اند..... راستی....همان لباسی را پوشیده‌ام که دوست داشتی.... مشتم را که واکنی بیستون را می‌بینی.... بیا و از عمد کوزه‌ام را بشکن.... دلم توت می خواهد و قدری تمشک.... دلم باران می‌خواهد و کوچه‌ای که تو از آن می‌رسی.... دلم یک کافه می‌خواهد و یک میز دونفره.... تو برایم شعر بخوانی و....من زل بزنم به عکست در فنجان قهوه..... اصلا چرا دروغ.....‌؟! دلم تو را می‌خواهد...... @abadiyesher
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش😭😭😭😭😭
هدایت شده از پروانگی 🇵🇸
از خوبی و کمال و وفا هیچ کم نداشت هر کس که غرق صحبت او بود غم نداشت وقت گناهِ بنده، سراسر گذشت بود در پیش اهل فقر به غیر از کرم نداشت حتی عذاب دوزخیان عین عدل بود در هیچ نقطه از حرکاتش ستم نداشت چتر وجود را به سر واژه‌ها گرفت در هیچ حرف از کلماتش عدم نداشت وقت دعا دوباره مرا غرق خواب کرد آن یکّه‌تاز مهر مگر دوستم نداشت؟ @eitaaparvanegi
392.7K
چشم بر چشمان من مى زد گره بر روسرى بودنش يك خواب بود و رفتنش ناباورى من نگاهش مى كنم او هم نگاهم مى كند او براى دل بريدن من براى دل برى عشق يعنى تار موهاى تنت مى ايستد هر كجا كه نام او را روى لب مى آورى واژه ها را از دهانم يك به يك دزديد و رفت سهم من از عشق شعرى شد بنام ديگرى در سرم بيهوده روياى پريدن با تو بود چيست دنيا جز قفس وقتى كه بى بال و پرى ‏ خوانش
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نسل آن عاشقان منقرض شد عشق هم عشق‌های قدیمی @abadiyesher
🔹◀️وزارت نیرو: برق تو هر شهری ممکنه قطع بشه مواظب باشید تقواتون قطع نشه..!😐
آنانکه پر از عشق خوش حیدری‌اند مجنونان خراب عاشق‌تری‌اند یا فاطمه گفتم به من عزت دادند از بسکه امام‌های ما مادری‌اند یافاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها ادرکنی @abadiyesher
غنچه پرپر گشته بود و گل جدا افتاده بود پشت در جانِ علیِ مرتضی افتاده بود دست مولا بسته و بیت ولایت سوخته آیه‌ای از سوره‌ی کوثر جدا افتاده بود دست قنفذ رفت بالا بازوی زهرا شکست پای دشمن باز شد، زهرا ز پا افتاده بود مجتبی در آن میانه رنگ خود را باخته لرزه بر جان شهید کربلا افتاده بود فاتح خیبر برای حفظ قرآن در سکوت کل قرآن در میان کوچه‌ها افتاده بود کاش ای آتش! بسوزی در شرار قهر حق هُرم تو بر صورت زهرا چرا افتاده بود؟! مادر مظلومه می‌پیچید پشت در به خود دختر معصومه زیر دست و پا افتاده بود فاطمه نقش زمین گردید «میثم» آه آه فاطمه نه، بلکه ختم‌الانبیا افتاده بود @abadiyesher
به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقی‌ است به ارادت ببرم درد که درمان هم ازوست @abadiyesher
سنی ندارد عاشقی کردن، فرقی ندارد کودکی پیری، هر وقت زانو را بغل کردی، یعنی تو هم با عِشق درگیری... @abadiyesher