eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از تو سکوت مانده و از من، صدای تو چیزی بگو که من بنویسم به جای تو حرفی که خالی‌ام کند از روزها سکوت حسّی که باز پُر کُنَدَم از هوای تو این روزها عجیب دلم تنگِ رفتن است تا صبح راه می‌روم و پا‌به‌پای تو در خواب حرف می‌زنم و گریه می‌کنم بیدار می‌کنند مرا دست‌های تو هی شعر می‌نویسم و دلتنگ می‌شوم حس می‌کنم کنارَمی و آه جای تو... "این شعر را رها کن و نشنیده‌ام بگیر بگذار در سکوت بمیرم برای تو"...
به غیر ِ درد چه دارد سری که من دارم؟ چه بی فروغ شده اختری که من دارم! دوباره در دل ِ سنگی تان چه می گذرد بجز شکستن‌ ِ بال و پری که من دارم؟ چرا همیشه به دیوار می رسد راهم چه داده اید به جان ِ دری که من دارم؟ چرا به بام ِ دل هیچ هاجری نچکید یکی دو قطره ازین جرجری که من دارم؟ چقدر طالع ِ من نحس بوده است که باد بجا گذاشته خاکستری که من دارم! همیشه می ترسیدم خدا نکرده تو را کسی ببیند ازین منظری که من دارم... قیامتی که به پا میکنی تو در هر صبح شبانه می شود این محشری که من دارم!
باز دیشب حالت من، حالتی جانکاه بود تا سحر سودای دل با ناله بود و آه بود چشم، شوق گریه در سر داشت، من نگذاشتم ور نه از طوفان روح من خدا آگاه بود صحبت از ما بود و من در پرده کردم شِکوه ها شرم، رهزن شد و الا ّ اشک من در راه بود کاشکی سر بشکند، پا بشکند، دل نشکند سرگذشت دل شکستن بود و بس جانکاه بود سوختم از آتشت، خاکسترم بر باد رفت داستان عشق ما کوتاه و بس کوتاه بود...
توی این خانه کسی بعد تو تنها مانده دهن پنجره از رفتن تو وا مانده قاب عکسی شده این پنجره و رفتن تو مثل یک منظره در حافظه اش جا مانده چمدان بستی و هنگام خداحافظی ات "دوستت دارم" ِ تلخ تو معما مانده چندتا عکس و دو خط نامه و یک دفتر شعر تکه هایی است که از روح تو این جا مانده بی تو تقویم پر از خاطره های خوشمان زیر لب گفت فقط روز مبادا مانده از تو یک روح مسافر که پر از خاطره هاست از من اما جسد یک زن تنها مانده
دارم تمام می شوم اینجا میان درد حالا که رفته‌ای برو، از نیمه برنگرد حالا که رفته ای برو راحت، که خسته‌ام از این جنونِ عقل و دلِ مانده در نبرد تو آدم نماندنی و اهل رفتنی آری برو که کشته مرا این حضور زرد حالا برو که فصل بهار است، خوب من می‌ترسم از نبود تو در روزگار سرد شاید به قدر سختی مرگ است رفتنت اما دلم کنار تو هم زندگی نکرد من می‌روم پس از تو در آغوش غصه‌هام بگذر تو هم، به فاصله طاقت بیار ...مرد
یک شب بیا به کوچه‌ی قلبم سری بزن یا بی خبر به کلبه‌ی ما هم دری بزن اینجا گرفته باز دلم در هوای تو... دستم بگیر و کنج خیالم پری بزن وصل تو جز به بوسه میسر نمی‌شود با بوسه‌ای به روی لبم، معبری بزن ای ناخدای کشتی دریای سرخ عشق در ساحل گرفته‌ی دل، لنگری بزن امشب برای ضربه‌ی آخر، نفس بگیر بر لوح تنگ سینه‌ی من، خنجری بزن بی تو فضای خانه سکوت است و انتظار یک شب بیا به خانه‌ی ما هم سری بزن... 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
چنان رسم زمان از یادها برده ست نامم را که دیگر کوه هم پاسخ نمی گوید سلامم را به خون غلتیده ام در زخم خنجرها و با یاران وصیت کرده ام از هم نگیرند انتقامم را قنوتم را کف دست شراب انگاشتند اما من آن رندم که پنهان می کنم در خرقه جامم را سر سجاده ام بودم که گیسوی تو در هم ریخت نظرهای حلال و آرزوهای حرامم را فراموشی حریری از غبار افکنده بر سنگی از این پس می نوازد عطر تنهایی مشامم را
ماهی تنهای تنگم، کاش دست سرنوشت برکه‌ای کوچک به من می‌داد، دریا پیشکش ... 🌱
حالم بد است مثل زمانی که نيستی دردا که تو هميشه همانی که نيستی وقتی که مانده ای نگرانی که مانده ای وقتی که نيستی نگرانی که نيستی عاشق که می شوی نگران خودت نباش عشق آنچه هستی است نه آنی که نيستی با عشق هر کجا بروی حی و حاضری دربند اين خيال نمانی که نيستی تا چند من غزل بنويسم که هستی و تو با دلی گرفته بخوانی که نيستی من بی تو در غريب ترين شهر عالمم بی من تو در کجای جهانی که نيستی؟ | | ♥
ای فصل غیر منتظرِ داستان من! معشوق ناگهانی دور از گمان من ای مطلع امید من، ای چشم روشنت - زیباترین ستارهٔ هفت‌آسمان من حس کردنی‌ست قصهٔ عشقم نه گفتنی ای قاصر از حکایت حُسنت بیان من با من بمان و سایهٔ مهر از سرم مگیر من زنده‌ام به مهر تو ای مهربان من! کی می‌رسد زمان عزیز یگانگی تا من از آن تو شوم و تو از آن من | | ♥
شده‌گاهے ز خودت‌ سیر‌ شوی؟! شده‌ آهے بڪشی ،بغض‌کنی ،پیرشوی؟! شده ‌بنویسے دوخط‌ نامه‌ و بسپاری به‌آب نامه ‌را پس ‌بزند آب، دلگیر شوی؟! 😕😕
شده آیا دلت از حرف کسی خون باشد عشق در خاطره ات مرده و مدفون باشد خشکی روی لبت در پی باران برود مثل اهواز دلت تشنه ی کارون باشد اشک هایت به خروشانی جیحون برسد دل دیوانه ی تو خسته و محزون باشد سال ها در تب دیدار بسوزی اما شهر معشوقه ی تو در تب طاعون باشد تو دلت عاشق اسلام شود اما او بت پرستی کند و پیرو آمون باشد 🌹🌹🌹