eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
77 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شب تا صبح میخونم برات لالایی من پای این نیزه تو اون بالایی آروم جون رباب با لالایی مادر بخواب ببین به یاد توئه هر کی بنوشه یک قطره آب بخواب کنار عمو خواب فرات و بببین منم دعات میکنم سرت نیوفته زمین لالالالا گل عطشان و خسته سرت رو نیزه دار رو نیزه بسته دشمن پیش چشم من آب مینوشه گهوارت رو دیدم داره میفروشه امون از این قافله همسفره با من حرمله به من نشونت میده راس تو رو از این فاصله من از گهواره تو محاله دل ببرم دیگه آروم نمیشم محال آب بخورم لالالالا عزیز خفته رو نی چه بزرگه برای این گلو نی لالالالا گل عطشان و خسته سرت رو نیزه دار رو نیزه بسته شب تاصبح میخونم برات لالایی من پای این نیزه تو اون بالایی داغ کام خشکت منو سوزونده جای تیغ آفتاب رو چهرت مونده چشای باز عمو دوخته شده به زخم گلو به نیزه دارت میگم بابات و بیاره روبه روت لبات تکون میخوره داری صدام میکنی وقتی زمین میخورم داری نیگام میکنی لالالالا گلم آروم میگیره روی گلوی بریده اش آخ جای تیره لالالالا گل عطشان و خسته سرت رو نیزه دار رو نیزه بسته
🖤 🌴🏴 🌴چقدر بی خبر و بی هوا زدی نامرد 🌴چه کرده بود مگر با شما زدی نامرد هفتم🖤 ‌‌‌‌😭😭😭😭😭
🥀 هر ڪس به فڪر آبروداریسٺ اما دل درهواے روضہ‌ے آب و رباب اسٺ بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی اصلاً خیال کن که تو اصغر نداشتی 🌴🌴🏴🌴🌴
گیـرم حسیـــن سبط رسول خدا نبود گیـرم که نـور دیده‌ی خیـرالنساء نبود   گیرم یکی ز زمره‌ی اسـلام بود و بس از مسلم این ستم به مسلمان روا نبود!  🌴🏴🌴 گیـرم نبود سینه‌ی او مخـــزن علـوم آخر ز مِهـر، بوسه گهِ مصطفی نبود؟!   گیـرم نبود عتــرت او عتــرت رسول گیـرم حریــم او حـــرم کبــریا نبود  🌴🏴🌴 آتــش به آشیانه‌ی مـــرغی نمیزنند گیرم که خیمه؛ خیمه‌ی آل عبـا نبود! گیـرم که خونِ حلق شریفش مباح بود شــرط بریدن سرکس از قفــــا نبود
با چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد رسمِ کوفی ست بگیرند هدف، مهمان را دست و پایی زدی و باز تبسّم کردی پس خدا بوسه زند این دو لب خندان را بوسه بر این سرِ پاشیده ز هم مشکل نیست من چسان دفن کنم پاره‌ای از قرآن را...؟ 🏴
ترسم که شعر سنگ مزار من این شود اینهم جمال یوسف زهرا ندید و رفت
ناله اگر که برکشم ، خانه خراب می شوی ...!! خانه خراب گشته ام بس که سکوت کرده ام...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسید پدر را بزنــــــــــم یا کــه پسر را با تیر؟ فرمانده فرو رفت به فکری و سپس حرفی زد؛ "دقت بکـــــــن و بزن سفیـــدی گلـو را بشکاف وقتی که پسر را بزنـــی پدر خودش می افتد"
بازامشب سينه ام راغم گرفت بازامشب اين دلم ماتم گرفت اين چه وقت رفتنت بود اى عزيز؟ داغ هجرت کرده بابا را مريض کى چنين از آسمان خورشيد رفت؟ بى خبر از کهکشان ناهيد رفت؟ کاش بودى تاکه قلبم شاد بود سينه ام ازبند غم آزاد بود رفتى وبارفتنت تنها شدم بى تو مرد کوچه ى شبها شدم وقت رفتن فکرمن هم بوده ايى؟ حال از اين رفتنت آسوده ايى؟ تواگربودى که حالم اين نبود باتواين دل اينچنين غمگين نبود تواگر بودى دلم کى غصه داشت؟ دفتردل کى ز غمهاقصه داشت؟ درفراغت در دل من شور نيست ديده گانم را فروغ و نور نيست خاطراتت قاتل جانم شده ياد تو ديوار زندانم شده خاطراتت برده از من رام من يک به يک شد در فراغت دام من شد برايم ديدنت يک آرزو هر کجايى گو بيايم با وضو گرنشانت را به من آرد سروش هرکجا باشى بيايم با خروش اى دريغا از من وآمال من سنگ هجرانت شکسته بال من وصل تو جز با رضامندى حق کى شود با آرزويم منطبق چون ميسر نيست يک ديدار تو جان دهم هر لحظه با افکار تو خواهم از اين دکه آيم سوى تو پر کنم اين سينه را با بوى تو تا دم وصل تو من هر روز و شب باغمت سازم به هر رنج و لهب روح پاکت تاابد مسرور باد با روان قدسيان محشور باد🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱  ‍ ‌‌‌‌     ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
یا حسین (ع) سالیانیست که با روضه ی تو مانوسم ز ادب دست محبین تو را می بوسم نکند روزی اشک چشمان مرا قطع کنی! من اگر گریه برایت نکنم می پوسم ...
با چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد رسمِ کوفی ست بگیرند هدف، مهمان را دست و پایی زدی و باز تبسّم کردی پس خدا بوسه زند این دو لب خندان را بوسه بر این سرِ پاشیده ز هم مشکل نیست من چسان دفن کنم پاره‌ای از قرآن را...؟ 🏴