eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
59 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌خواستم بگویمش امّا گریستم ... آری، همیشه بارِ زبان را کشید چشم
شده مجنون دل ما حیف که لیلی حتی نکند نیم نگاهی که دلم خوش باشد!
بکش ابرو، بزن چاقو، بده مرهم، خدایی کن به شدت دوست دارم ، این مدل بنده نوازی را
چون کاسه‌ای که پر شدنش بی صدا کند از تو دلـم پر است ولی دم نمی‌زنم
امشب دوباره خواستمت در قنوت وِتر شب ها، شنیده ام که خدا مهربانتر است
در دلم صد حرف و تقریرش نمی‌دانم که چیست؟! دیده‌ام خوابی و تعبیرش نمی‌دانم که چیست...؟ گه به تیرش می‌زنی، گاه از تغافل می‌کشی عاشق بیچاره تقصیرش نمی‌دانم که چیست...؟!
تو مراعات نکن نیست نظیر تو کسی! خنده‌ات توی غزل لطف جناسی دارد..
پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم 🌹🌹🌹
در آینه بوسید خودش را و نفهمید آن لب که هدر رفت ، مرا خرج دو سال است 🍃🌺
🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 کسی حساب نکردو به احترام خودم جواب میدهم اینجا به هر سلام خودم تویی که عاشق اشعار ناب من هستی بخواه دفتر من را به انضمام خودم فقیرم از "تونداری" که رفته ایمانم تورا به بیع فضولی زدم بنام خودم به جنگ سرد نگاه تو رفتم و حالا رسیده ام به فروپاشی نظام خودم شکایت از تو ندارم که برنخواهی گشت چه دردها نکشیده دل از دوام خودم زبان طعنه زنان پیش عقل من کند است چه زخمها که نخورده دل از کلام خودم دوباره بی خبر از تو به دشت برگشتند تمام قاصدکک های بی مرام خودم بهای حرمت دل در جوانی ام اینست خمیده قامتم اما به احترام خودم 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁
دارد زمان آمدنت دیر می شود دارد جوان سینه زنت پیر می شود وقتی به نامه عملم خیره می شوی اشک از دو دیده ی تو سرازیر می شود کی این دل رمیده ی من هم زُهیروار در دام چشم های تو تسخیر می شود؟ این کشتی شکسته ی طوفان معصیت با ذوق دست توست که تعمیر می شود حس می کنم که پای دلم لحظه ی گناه با حلقه های زلف تو درگیر می شود در قطره های اشک قنوت شب شما عکس ضریح گمشده تکثیر می شود تقصیر گریه های غریبانه ی شماست دنیا غروب جمعه چه دلگیر می شود وحید قاسمی
حتی مرا به‌نام، صدا هم نمی‌کند دردا که فکر حال مرا هم نمی‌کند بیمار چشم اویم و آن سنگ‌دل مرا درمان که بگذریم، دعا هم نمی‌کند . . .
سوختن و ساختن، سهم من از عشق بود جان مرا سوختی، کار مرا ساختی رفتی و آخر تو را، دوش به دوش رقیب دیدم و ویران شدم، دیدی و نشناختی گفتم اگر عاشقی، شرط محبت وفاست عاقبت ای‌بی‌وفا، شرط مرا باختی وصل خداداد را خواستی از روزگار ای‌دل بی‌آبرو! رو به‌که انداختی؟ ای‌دل بی‌آبرو رو به‌که انداختی؟ . . .
در میان روضه‌هایت سربه زیر افکنده‌ام آنقدر خوبی خدا گریه حســـابش می‌کند
همیشه هر که دم از عاشقی زده تنهاست؛ نمــاز آنکه مکبـــّر شود جمـــاعت نیست!
به سایه‌‌ی شتری ز آفتاب برده پناه کسی که عالم امکان به زیر سایه‌ی اوست
🌱🖇 به‌هرڪس‌ڪه‌حَرم‌مۍرود، بگویید دمی‌آنجا‌برای‌ِمن‌فقط‌نَفَس‌بڪشد (ع)..! °•°•°[ @Crazy313 ]°•°•°
🌱🖇 ای عشق، مرا بیشتر از پیش بمیران آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم
قبل از آن اوج، قسم دادمت ای‌عشق بمان و تو فریاد زدی باز، که برخواهم گشت پشت سر داد کشیدم قَسَمت کو؟ گفتی: به خدای شب آغاز که برخواهم گشت
🌱 کسی‌که‌زیبایی‌اندیشه‌دارد، زیباییِ‌ظاهرش‌‌را به‌نمایش‌نمی‌گذارد.. -شهیدمطهری-
🌱🖇 آنكه زد با تيغِ مكرش گردنم را، خود شمرد... چند گامی سوی تو بی سر قدم برداشتم
ما درد خویش را به خدا هم نگفته‌ایم تا نشکنیم پیش کسی حرمت شما!
🌱🖇 بیا فقط خبر بده مرا قبول کرده‌ای سپس سر مرا ببر به جای مژدگانیت
دل به هوای آتشت این همه دود می‌ڪند...
🖇🌱 خدا رحمت کند دلهای عاشق را شب جمعه خصوصا این دل مرحوم ناکام جوانم را
شانه برای زلف پریشان چه فایده؟ خانه برای بی سر و سامان چه فایده؟  بر ساقه های سوخته از زخم رعد و برق رنگین کمان چه فایده؟ باران چه فایده؟  بادی که از حوالی یوسف گذر نکرد گیرم رسید بر در کنعان...چه فایده؟  وقتی که چشم های کسی می کُشد تو را چاقوی دسته نقره زنجان چه فایده؟  "با یاد دوست غیر تلنبار بغض و آه... هی گوش دادن « شجریان » چه فایده؟"
مثلِ دارو‌های کمیاب نبودت فاجعه‌ست من پر از درد توام، بیمار می‌دانی که چیست؟
کرده‌ام غربال اشعارم ولی در انتها مانده چندی قافیه باقی تماماً نام تو
بیهوده چرا خرجِ محبت!؟ ثمری نیست... بی پول در این دهکده وا،هیچ دری نیست... بدجور گرفتار تجمل شده دلها جای گله ای نیست اگر همسفری نیست...
زیاد از حد کشیدم منّت و ناز نگاهت را که مغرورانه هی تکرار کردی اشتباهت را خیالاتی شدی، بد باورت شد پاره ی ماهی تماشا کرده ای در آینه روی سیاهت را!!!؟ کنارم بودی و همواره دورم می زدی باشد... نمی بخشم عزیزم... تا ابد جرم وگناهت را خودم تا اوج بالا بردمت ،اما غلط کردم از این پس می کَنم با جان ودل هر روز چاهت را تمام عهد وپیمانهای ما امروز باطل شد نداری مثل سابق در دل من جایگاهت را شدم بازیچه ی دستت، ولی بازی بلد هستم... وخواهی دید آخر کیش ومات پادشاهت را