eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
همه‌ی عمر به دل عشق حسینی پرورد به لبش ذکر حسین تا دم آخر دارد ظرف یک سال غم کرببلا پیرش کرد قامتش تا شده، درد کمر و سر دارد..
دل دیوانه فقط شوق زیارت دارد به گدایی در میکده عادت دارد همه رفتند و من بی سروپا جاماندم حال و روز من آلوده خجالت دارد حرم شاه کجا بنده ی آلوده کجا هرکه شد زائر شش گوشه سعادت دارد چه حریمی و کریمی و چه احوال خوشی گوئیا خون خدا قصد شفاعت دارد جبرییل آمده از عرش که زائر بشود آمده عرض ادب قصد اقامت دارد بی سبب نیست دلم پرزده تا گنبد تو هرگدایی در این خانه کرامت دارد ارمنی آمد و حاجت ز علمدار گرفت تربت کرببلا اذن هدایت دارد کافری آمده در صحن شما سجده کند کافر از عشق شما شوق عبادت دارد هرکسی آمده پابوسی سلطان کرم گریه کن بوده و هم شوق شهادت دارد : 💔 بی تويک لحظه رمق دردل ودرجانم نيست بيقرارم نکنی‌طاقت هجرانم نيست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
از همینجاکه نشستم حرمت معلوم است پرچمِ سرخِ پُرازپیچ وخمت معلوم است گنبدِ زردِ تو تابید، هوا روشن شد همه جا منظره‌ی صبحدمت معلوم است از همینجا دل من پَر زده بر بام حرم آنطرف، گنبد صاحب عَلَمت معلوم است یک کتیبه وسط صحن، برافراشته شد روی آن دستخط مُحتشمت معلوم است همزبانان خودم را به حرم می‌بینم  دستِ سینه‌زنِ قومِ عَجَمت معلوم است دور کشتیِ نجاتِ تو دَمِ شش گوشه موج جمعیت دریای غمت معلوم است یکنفرگفت حسین وهمه گفتند حسین ازهمینجاهمه‌ی آن عظمت معلوم است دل ما ریخته در صحن، تمامش زیرِ جاروی کارگرِ محترمت معلوم است عاقبت نوکرخودرا به حرم خواهی برد شک ندارم بخداازکرمت معلوم است برگه‌ی نوکری‌ام دست تورا بوسیده نقش امضای تو زیرقلمت معلوم است : 💔 گله ای نیست فقط حاجت خودعرض کنم یک کاش مرا میبردی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
♥️ سلام‌ الله ای دل،آتشِ صبح اَزَل آمد مبارک باد یا زهرا که اَحلی مِن عسل آمد… سلام و عید همگی مبارک🌸🌸
♥️ سعادتی به جهان مثلِ دوست داشتنت نیست... - حسین منزوی
با اینکه هر دفعه تو مبینی گناهم را اما نیاوردی به رویم اشتباهم را اینجا پر است از روسفیدان تو یاالله پس من کجا مخفی کنم روی سیاهم را مردم سیاهی های رویم را نمیبینن از دور میبینن تنها روی ماهم را مِن بعد از این هم سر به راه تو نخواهم شد پس تو عوض کن سمت راه خویش راهم را محتاج جز تو بودن اصلا به صلاحم نیست از هر کسی بهتر تو میدانی صلاحم را اگر جایی به جز تو چشمم افتاده قدرت بده تا اینکه برادرم نگاهم را بر حُب حیدر تکیه دادم که نمی اُفتم می ترسم از اینکه بگیری تکیه گاهم را بگذار گرم روضه ها باشد نفس هایم خرج حسین بن علی کن سوز و آهم را : 💔 تا دَم لحظه ی افطار پُر از بُغض و غَمَم سَحـری حَسرتِ دیدارِ حَـرَم را خوردم سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
بی تاب لقاییم الهی به خدیجه دنبال فناییم الهی به خدیجه ما را بِرَهان از قفس عُلقه به دنیا تا پر بگشاییم الهی به خدیجه جمعیت درمانده و بیچاره شنیدی؟ آن طایفه، ماییم الهی به خدیجه یک سوم مهمانی خوبت سپری شد محتاج عطاییم الهی به خدیجه شرمنده از اعمال خطاییم، مدد کن تا توبه نماییم الهی به خدیجه اذنی بده تا باز سوی مرقد سلطان با گریه بیاییم الهی به خدیجه محروم ز نوریم، خدا مرحمتی کن دلتنگ رضاییم الهی به خدیجه لطفی بکن امسال شب قدر ببینیم در کرب و بلاییم، الهی به خدیجه محتاج عطا و کرم مادر زهرا در هر دو سراییم الهی به خدیجه از اشک یتیمیِ غریبانه ی زهرا در حال بکاییم الهی به خدیجه هرجا سخن از روضه و از داغ حسین است با آل کساییم الـهـی به خدیجه با یاد غم غارت انگشتر ارباب مشغول عزاییم الهی به خدیجه عمریست که دلخون و پریشان شده از آن انگشت جداییم الـهـی به خدیجه : سحـر روز دهم باز دلـم حیـران است یاد آن پیراهَـنُ، آه زبـــانم لال است و دوباره به لبم زمزمه است اين جمله سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، وفات (س) بر همه ی مسلمانان تسلیت باد🏴
سفره را جمع نکن آمده ام پشت درم من همان بی سروسامان شده ی خون جگرم با تو مانوس شدم خوب رفیقی هستی چقدر حرف زدم با تو ز شب تا سحرم دست مردم همه پر، دست من اما خالیست کاسه ام را به کجا غیر همین در ببرم؟ بعد از این دست تو باشد دل و چشمم یارب نکند باز بیوفتد به گناهان نظرم شب آخر نکند قهر کنی میمیرم وای اگر دست نوازش نکشی روی سرم علی آمد برکت داد به این بندگی ام علی آمد اثری داد به اشک بصرم هیچکس مثل علی پشت من زار نماند جزعلی نیست کسی پشت و پناهم سپرم مزد این سی شبه یک کرببلایم ببرید چند وقتیست که من منتظر این سفرم رمضان رفت ولی فکر محرم هستم میخورد باز به این روضه ی رضوان گذرم بیشتر از همه مادر پی اولادش هست لطف زهرا نرسد سود ندارم! ضررم شب جانسوز وداع است بخوانم ز وداع تشنه ای رفته به خیمه وسط اهل حرم خواهری ناله ی ای وای برادر دارد دختری ناله ی ای وای خدایا پدرم! زینب آمد به سخن بی تو چه باید بکنم؟ پیش من باش که در بین هزاران نفرم : 💔 رمضان رفت و همه دلخوشی ام شد عرفه کاش روز عـرفه کــرب و بلایی باشـم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
آبرویی بده آن‌قدر که تا آخر عمر تا سری هست فقط پیش شما خم باشد مرگ صدبار مبارک‌تر از آن روزی که در دلم ذره‌ای از مهر شما کم باشد…
با چه وضعی ته گودال کشیدند تو را ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده .. 🏴
کباب کرده دلِ صد هزار لیلی و شیرین لبت که در عرب افکنده شور و در عجم آتش
همان اندازه که ناممکن است از من بِبُرّی دل محال است از تو حتّی قدر آنی دست بردارم
همان اندازه که ناممکن است از من بِبُرّی دل محال است از تو حتّی قدر آنی دست بردارم
گریه های شب جمعه چه خریدن دارد نوکرت تا خود تو شوق رسیدن دارد شده هفتاد و دو سر با سر تو بر نیزه سر بازار شما زجر کشیدن دارد دل من لک زده تا اسم مرا بنویسند به سر بام حرم میل پریدن دارد رخ یوسف اگرم هرچه که زیباست ولی چهره نه ٰنام شما دست بریدن دارد من شفا یافته ی دست شما بودم وبس شکر باذکر حسین قلب تپیدن دارد همه زوار تو بی دل شده بر میگردند که نیازی دلشان بر تو شدیدا دارد هر کجا مینگرم عکس حرم میبینم این در خانه ی عشق است دویدن دارد دم محشر که حسین بن علی وارد شد حال و روز دل عشاق چه دیدن دارد بدنی بی سرو پر زخم فدایش جانها کمر آنجا به خدا جای خمیدن دارد الکی نیست که زینب سر خود میشکند دیدن روی شما سینه دریدن دارد : 💔 فُطْرُسْ پَرَش شکست و شفا دادی و پَرید من که دلم شکسته چه خاکی به سَر کنم؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
باید برای مثل تو گریانمان کنند هم صبح هم غروب پریشانمان کنند باید برای مثل تو ابر بهار شد باید برای مثل تو بـارانمان کنند ما آدم توأیم به توحید چشم تو سجده می آوریم که انـسانمان کنند حالا که سائل کرم خانه ات شدیم اصلاً بعید نیست سلیمانمان کنند این اشکها نتیجه ی اسلام است پس گریه می کنیم مسلمانمان کنند گیرم برات سینه ی عریان نداشتیم یک شب خلاصه می رسد عریانمان کنند روزیه خلق با کرم نوکـران توست گندم شدیم سفره ی احسانمان کنند فردا که روز آه و پریشانی همه است اگر گذاشت پـریشانمان کنند : ❤️ آغاز می‌کنیم هفته ی خود را به این کلام ای کشته‌ ی فتاده به هامون... السلام سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
گلیم خاکی دل را خودش تکان داده  خودش مسیر حسینیه را نشان داده  همیشه دعوتمان می کند و این یعنی برای تـوبه دوباره به مـا زمـان داده  یکی به روضه و جمعی به اشک مشغولند  و او حواله ی جنت در این میان داده  بهشت در عوض قطره ای نمک آلود؟  نشد معامله اینکه، به رایگان داده  هـوای شرب طهورا نمی کنیم آخر  حسین چائی روضه به خوردمان داده  به یک سلام، ثواب زیارت حـرمش  به نوکران خود از لطف بیکران داده  گـدا طلب نکند هم کـریم می بخشد  تکان نخورده لب حر به او امان داده  خوشا بحال حبیب آنقدر که عاشق بود به راه عشق حبیبش دو بار جـان داده  پدر به حال رکوع و پسر به خاک خضوع  پدر هر آنچه که داده پسر همان داده  غروب سرخ و گلو سرخ و در همان حالت  عقیق سرخ یمانی به ساربان داده : ❤️ باز آمد به درت عبد گنه کار حسین آنکه با لطف تو شد نوکر دربار حسین سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
ما را تمام خـلـق شناسند با حسین ما نوکریم و حضرت فرمانروا حسین ناز طبیب و منت مرهم کجا کشی؟ وقتی که هست تربت پاکش دوا حسین با هر طپش ز سینه ی ما میرسد به گوش ای پادشاه تشنه لب کـــربلا حسین منت خدای عزّوجل را که لحظه ای ما را به حال خویش نکرده رها حسین در روز حشر سینه زنان ناله می کنیم شور و نشور می کند آنجا به پا حسین نوکر کنار سفره ی ارباب دل خوش است شکـر خـدا که گشته خـریدار ما حسین آری وصیّت همه ی مـا همین بُوَد بر روی قبر ما بنویسید یا حسین (دعبل) : 💔 ‏صبح و طلوع شعر و غزل، ناشتای تو یعنی سلام، زنده شدم با دعــــای تو سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
❤️ در مسیر عشق چیزی بدتر از ابهام نیست هیچ دردی بدتر از هجران ناهنگام نیست یک سلام از روی بام اصلا دلم را خوش نکرد جای عاشق بین آغوش است روی بام نیست 💐 🥀🍃
🍃 ❤️ سلام میکنم از دور بر تو و حرمت سلام من به بلندای بیرق و علمت اگر که سر به هوا هستم و پریشانم زمین زدم دل خود را به احترام غمت گدایی  در این خانه سربلندم کرد مرا جدا نکن از خیمه های محترمت چگونه نام تو را هر نفس صدا نکنم؟ که شاملم شده یک عمر دائماً کرمت "زمان مرگ به راهت دخیل می بندم" بیا که سر بگذارم به محضر قدمت 🥀🍃
دل‌ خوش نکرده‌ایم به اعمالِ خیر خود ما را غمِ حسین سرافراز می‌کند
💔 با اینکه پر گناه شدم از هوای نفس پیوسته در هوای توأم ای حسین جان
خاک، «سردی» با خودش می آورد، اما چرا خاک تو «آتش» به جان شیعیان انداخته؟! 😭
🌷 گداے تو از هرڪسے ڪه پا بخورد تورا ڪه داشتہ باشد غمِ چہ را بخورد تمام دغدغہ‌اش حسرٺ همین جملہ‌سٺ خداڪند ڪه مسیرم بہ بخورد 💚
❤️ دستم نمی‌رسد به ضریح مطهّرت هستم گدای هرکه رسیده است محضرت 🔹