eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️ جسم تو ڪامل است،ناقص نیست می‌دهد عطر یڪ¹ بغل گل یاس دستت اما حڪایتی دارد؛ رَحِمَ‌اللهُ‌عَمِی‌العباس... ✨❣️ (ع)✨❣️ ✨❣️
و تو با افتخار می‌گفتی:عشق تنها امیدِ انسان است…
🌺روزت مبارک علمدار انقلاب...
🍃تقدیم به همه جانبازان راه اسلام به مناسبت زمانه خواست تو را ماضی بعید کند ضمیر مفرد غایب کند، شهید کند شناسنامۀ درد تو را کند تمدید تو را اسیر زمین، مدّتی مدید کند به دستمال نسیم آمده‌ست این پاییز که زخم‌های اناری‌ت را سپید کند میان بقچۀ عطرش نشد که دخترِ باد سپیده‌دم گلِ زخمِ تو را خرید کند زده‌ست خیمه بر این باغ، ابری از اندوه که ردّ پای تو را نیز ناپدید کند زمانه بافت لباس عزا به قامت تو که خود تهیّۀ اسباب روز عید کند زمانه خواست که در خانقاه تاول‌ها تو را مراد کند، درد را مرید کند کنون زمانۀ شاعر چه از تو بنویسد؟ خدا نصیب غزل، مصرعی جدید کند حدیث توست اگر قصه سازد از «منصور» مقام توست اگر وصف «بایزید» کند خدا نخواست سرت را فقط بگیرد، خواست که ذرّه‌ذرّه تمام تو را شهید کند ✍
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 زمانه خواست تو را ماضی بعید کند ضمیر مفرد غایب کند، شهید کند شناسنامۀ درد تو را کند تمدید تو را اسیر زمین، مدّتی مدید کند به دستمال نسیم آمده‌ست این پاییز که زخم‌های اناری‌ت را سپید کند میان بقچۀ عطرش نشد که دخترِ باد سپیده‌دم گلِ زخمِ تو را خرید کند زده‌ست خیمه بر این باغ، ابری از اندوه که ردّ پای تو را نیز ناپدید کند زمانه بافت لباس عزا به قامت تو که خود تهیّۀ اسباب روز عید کند زمانه خواست که در خانقاه تاول‌ها تو را مراد کند، درد را مرید کند کنون زمانۀ شاعر چه از تو بنویسد؟ خدا نصیب غزل، مصرعی جدید کند حدیث توست اگر قصه سازد از «منصور» مقام توست اگر وصف «بایزید» کند □ خدا نخواست سرت را فقط بگیرد، خواست که ذرّه‌ذرّه تمام تو را شهید کند
مرد عاشق در عاشقی از چشم و دست و پا گذشته او از وجودِ خویش بی‌پروا گذشته بسیار بوده در دلش شوق رسیدن از هرچه مانع می‌شده، یک جا گذشته عشقش ابالفضل است و عمری، روزهایش در روضه‌های ظهر عاشورا گذشته تا وا کند از دست و پایش بندها را از بندبند هستی‌اش حتی گذشته او دست‌های خویش را داده در این راه با بال‌های خویش از دنیا گذشته گفتم بگویم از بزرگی مثل دریاست دیدم که وصفش خیلی از دریا گذشته ما در غم امروز خود ماندیم یک عمر او راحت از امروز و از فردا گذشته می‌شد بماند مثل ما در بندِ دنیا می‌شد بماند مثل ما، اَمّا گذشته این پیکرِ رنجور، عزمی جزم دارد فرقی نکرده اقتدارش با گذشته جانباز تعریفی‌ست از زیبایی محض از بس که از دل‌بستگی زیبا گذشته گفتم مبارک باد روزت مرد عاشق آرام با لبخند گفت از ما گذشته تعریف می‌خواهد چکار این راست قامت این عاشق آزاده از این‌ها گذشته