گرچه خلق است نگاهش به تماشای حسین
خودِ ارباب گرفتار نگاه حسـن است...
🏴_____________________
به ناله های پشت درو,میان آتش ها
به دست بسته مولا میان دشمن ها
به سیلی نامرد و ضربه بر با ز و
به میخ ها ی در و شکستن پهلو
به چشمهای حسن ,و دیدن مادر
میان کوچه و سیلی وصورت مادر
بیا سلاله شیر خدا ز پرده بیرون
برای انتغام خدا بیار شان بیرون
تقاص مادر وبابا و جد تان بستان
دل غمین تشیع زغصه ها برهان
فهیم
به حسن گریه کنم یا به حسین یا به رضا
به حسن گریه کنم یا به شهید کربلا
دختر بدر دو جا امشب سه جا دارد عزا
گاهی می گوید حسن گاهی حسین گاهی رضا
گاهی می گوید حسین در سفر کرببلا
دید چون زینب محزون که زمین می لرزد
شط و دریا شده خون ماء معین می لرزد
دید زینب که سواری به حرم می آید
دیده اش پر غم و با قامت خم می آید
گفت زینب به یقین این شه و این اکبر اوست
کشته گشته زجفا اکبر و این پیکر اوست
شه دین نعش علی را بگرفت در بر زین
به در خیمه لیلا بنهادش به زمین
با دوصد آه و فغان گفت به لیلای حزین
شو تو از خیمه برون کشته فرزند ببین
گفت لیلا چقدر ناله من پیر کنم
نوجوان اکبر من بی تو چه تدبیر کنم
عاقبت گرگ اجل یوسف گل پیرهنم
برد و نگذاشت که بر وی نظری سیر کنم
🌴🏴🍁🏴🌴
(خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا؛ حسن!!!)
به لطف بیکران تو شدم چه مبتلا ؛حسن!!
همیشه چون پدر مرا، نگاه میکنی حسن
ولی شدم برای تو کنیز پر خطا؛حسن!!!
دلم به جود تو خوش است و حلقه بر درت زدم
تورا به جان مادرت،ز در مران مرا؛حسن!!!
ز بس که میکنی کرم، بدون حرف و مسئلت
شدی به کل عالمین امام ذو سخا؛حسن!!!
#_سلام786
بشکند دستی که سیلی راشبی آداب کرد
خوردن زهر هلاهل رابه مولا باب کرد
خاطرات کوچه و مادر برایش کم نبود
همسری را در پی آزار او بی خواب کرد...
#پریسامصلح
#شهادت_امام_حسن_مجتبی
#امام_حسن_شهادت
اين كه از زهر جفا جاي به بستر دارد
طشتي از خون دل خويش برابر دارد
چشمهايش به در و منتظر آمدنيست
زیر لب زمزمۀ مادر مادر دارد
جگرش سوخته از يك غم و يك غربت نيست
داغ ارثيست كه در سينه مكرّر دارد
زهر تنها كس و كار دل او گشت اگر
يادگاري ست كه از كينۀ همسر درد
لحظههاي سفرش در بغلش ميگيرد
چادري را كه بوي ياس معطر دارد
آرزو داشت نميديد در آن كوچۀ تنگ
مادرش روي زمين لالۀ پرپر دارد
گفت با گريه حسين جان... تو دگر گريه مكن
كه حسن ميرود و سايۀ خواهر دارد
آه... 《لايوم كَيومِ》 تو، كه در صحرا كيست؟
جسم صد چاك تو از روي زمين بر دارد
#محمد_علی_بیابانی
تو می کشانی هر پلنگی را به دنبالت
ماهی و جذاب است در هرحال احوالت
در برکه ها تا با تو می رقصند ماهی ها
پولک به پولک می درخشد برق خلخالت
حتی منجم ها برایت خواب می بینند
چون طالع عشق است و افتاده است در فالت
درگیر شو با حاشیه،درگیر شو با متن
شوری ندارد شعر من بی جار و جنجالت
پلکی بزن! دستی بچرخان! پا بکوب! ای زن
باید غزل گفت این چنین بر وزن افعالت
ای چشم تو بیت المقدس! سرزمین شعر!
این روزها افتاده ام در فکر اشغالت
پرواز کن! پرواز کن! پرواز کن! هرچند
زخمی شده بال من و زخمی شده بالت
#حسین_جنت_مکان
در پی آنم که جانم را بخواهی، سر که چیزی نیست
دستهایم را ببر ای دوست! انگشتر که چیزی نیست
تا دمِ مرگم دمی پشتِ تو را خالی نخواهم کرد
حرفِ مردم را تحمل کردهام، خنجر که چیزی نیست
قدرت پرواز کردن را گرفتی از پرم اما
هستیام را زیر پایت میگذارم، پَر که چیزی نیست
شیخ اگر چیزی بگوید که خلاف عشقِ ما باشد
دودمانش را به آتش میکشم، منبر که چیزی نیست
باش و روشن کن جهانم را، وگرنه بی حضورِ تو
در جهانِ من به غیر از خاک و خاکستر که چیزی نیست
دین و ایمانم تویی، باور نداری امتحانم کن
این من و این باورم، بالاتر از باور که چیزی نیست
بیگمان روزی اگر شعری بگویم در رثای تو
خون خود را رویِ کاغذ میبرم، جوهر که چیزی نیست
هرچه زیباتر شدی، شاعرترم كردی، به این ترتیب
آخرش دیوان به نامت میزنم، دفتر که چیزی نیست ...
#حسین_طاهری
میان غنچه و گل، از تو گفتوگو شدهاست
که باد خوشنفس و باغ مشکبو شدهاست
تو برفکندهای از خویش پرده، ای خورشید
که شهر خوابزده غرق هایوهو شدهاست
درون دیدهٔ من آفتابگردانیست
که در هوای تو چرخان به چارسو شدهاست
به تابناکی و پاکی تو را نشان دادهست
ز هر ستارهٔ رخشان که پرسوجو شدهاست
تنت ز لطف و طراوت به سوسنی ماند
که در شمیم گل سرخ شستوشو شدهاست
برابر تو چه یارای عرض اندامش
که پیش روی تو دست بهار رو شدهاست
چگونه آینه لاف برابری زندت؟!
که از تو صاحب این آب و رنگوبو شدهاست
تو آن بهشت برینی که جان خاکی من
برای داشتنت عین آرزو شدهاست
#حسین_منزوی
من از عهد آدم تو را دوست دارم؛!
از آغاز عالم تو را دوست دارم؛!
تو را دوست دارم............
#یاایهاالعزیز
#سلام مولای من❤️
#سلام پدر مهربان ما صبحت بخیر 🖤
.
🏴 صلی الله علیک یا حسن بن علی المجتبی
در تربت پاکت اثر از فاطمه داری
نه شمع و چراغی، نه ضریحی، نه مزاری
در صحن دلم روضۀ جانسوز تو برپاست
"عمری است دخیلم به ضریحی که نداری"
#محمدتقی_عارفیان