خدا مرا به فراق تو مبتلا نکند
من و ندیدن روی تو؟ نه! خدا نکند
#محمود_اکرامیفر
#صلاللهعلیکیااباعبدالله
بغض
و
اشک
و
مشق
و
مرگ
و
درد
و
عشق
این هجا های کشیده میکشد آخر مرا ...
#مسیح_مسیحا
در ما بہ ناز مینگرد دلرباے ما
بیگانہوار میگذرد آشناے ما
با هیچڪس شڪایت جورش نمیڪنم
ترسم بہ گفتگو ڪشد این ماجراے ما
ما دل بہ درد هجر ضرورے نہادهایم
زیرا ڪہ فارغست طبیب از دواے ما
#عبید_زاکانی
این حسین کیست که
میرِ سِپَهَش عباس است
این چه خونیست که در
زُمره یِ حقُ النّاس است...
#امیرحسین_رضایے ...
من و دامن خیالت که نه روز داند از شب
نه وصالی از فراقی نه حضوری از غیابی...
#نشاطاصفهانی
زلف تو و عمر من؟ چه راه درازی!
چشم تو و حال من؟ چه روز سیاهی!
مسئلهی مرگ و زندگی، نظر توست
میکُشی و زنده میکنی به نگاهی...
#فاضل_نظری
یک خدا داریم یک میلیون و اندی کدخدا
کدخدایان بس کنیداین نسل مرتد می شود...
#مهدی_مختارزاده...
ای آرزوی من، زکجا باز جویمت
تا همچو نی نوازم و چون گل ببویمت
تا بنگری چه می کشم از دوری ات دمی
بگذار پا به دیده ی من تا بگویمت
در خون خویش غوطه ورم تا به کوی تو
تا چون قلم طریق محبت بپویمت
گفتی که منتهای امید تو چیست؟ آه
ای منتهای آرزوی من، چه گویمت؟
از هرچه هست در همه عالم تو را گزید
خاطر، اگر که از همه عالم بجویمت
در چشم من یکی ز ره مردمی در آی
تا گرد ره به اشک ز دامن بشویمت...
#مهرداد_اوستا
به قدر رم از این عالم ، توانی آرمید آنجا
که اینجا هر که سستی کرد نتواند رسید آنجا
رواجی نیست در محشر عبادات ریایی را
به سیم قلب نتوان ماه کنعان را خرید آنجا
به غربال بصیرت پاک گردان دانه ی خود را
که هر تخمی که کاری یک به یک خواهد دمید آنجا
ز خشکی خرده ای کز تنگ دستان در گره بستی
عرق خواهد شد و بر چهره ات خواهد دوید آنجا
اگر اینجا گشایی عقده ای از کار محتاجان
درِ جنّت به رویَت باز گردد بی کلید آنجا...
#صائب_تبریزی
#غزل_اخلاقی
رم : فرار
سیم قلب : سکه ی تقلّبی
خشکی خرده : خرده نان خشک
.
خسته ام! سنگ نزن، هی نشکن روح مرا
شده ام عاشق یک آینه نشناس، چرا؟
#مهدی_اخوان_ثالث
دارد تمام می شود آقا عزای تو
کم گریه کرده ایم محرم برای تو
تازه به شام می رسد از راه قافله
تازه رسیده نوبت تشت طلای تو...
#علیاکبر_لطیفیان