آبادی شعر 🇵🇸
میان مُشتی از اَرزن چو درّ غلتان است شبیه تو کم و امثال من فراوان است بیا که هر دو به نوعی به شانه
بيا كه هر دو به نوعى به شانه محتاجيم
دوباره موى تو و حال من پريشان است
جواد منفرد
واژه ای پیدا نشد،
در وصف #تــــُ تا غزلم کامل شود
شاه بیت غزلم ،
نظرت چیست بنویسم #تاج_سرم
#محمـد_بشیرے
لبخند به لب داری و صورت چون ماه
در هجمهی شب، شناختی راه از چاه
با چادر مشکیات چه زیبا شدهای
ای دختر خوب شیعه ماشاءالله
#محمدجواد_منوچهری
آبادی شعر 🇵🇸
لبخند به لب داری و صورت چون ماه در هجمهی شب، شناختی راه از چاه با چادر مشکیات چه زیبا شدهای ای د
کپی برابر اصل استاد منوچهری 👌😊
خدا حفظ کنه خودش و پدرش رو
آمد..!به چشمهام جهان خوش قیافه شد
یک خاطره به خاطره هامان اضافه شد
وقتی که دست بر سر تنهایی ام کشید
موهای زیر روسری ام بافه بافه شد
سلطان قلب من که به تختش جلوس کرد
کنج اتاق گوشه ی دارالخلافه شد
خندید و غم که در دل من خانه کرده بود
از دست خنده های من و او کلافه شد
باور نداشت هیچکس اینقدر عاشقیم
باور نکردنی شد و باور خرافه شد
عشق آمد و زبان به تسلای ما گشود
باقی حرف ها همه حرف اضافه شد!
#سیده_تکتم_حسینی
یارب کنارِ اینهمه دردی که میکشم
صبری که دادهای شبِ اوّل تمام شد
#فرامرز_عرب_عامری
•{تو باشی ؛ رازقی باشد ؛ غزل باشد ؛ خدا باشد
بگو این دل اگر آنجا نباشد ؛ پس کجا باشد ؟!}•
خدا میخواست همعصرِ تو باشم ؛ همکلامِ تو
خدا میخواست چشمانت برایم آشنا باشد
°{خودش میخواست لبخندت سلامم را بلرزاند
خودش میخواست قلبِ سادهی من مبتلا باشد}°
بگو وقتی دو دل با هم یکی باشد ؛ چرا باید
هزاران سالِ نوری دستِشان از هم جدا باشد ؟!
•{بگو وقتی دو دلواپس ؛ دو دلدادہ ؛ دو دلبسته
دلت را بسته میخواهم ؛ چرا باید رها باشد ؟!}•
نمیخواهم که پابندِ دلِ بیطاقتم باشی
تو باید شاد باشی تا جهان بودهست و تا باشد
°{رها کن شاعران را ؛ ما به غم شادیم و آزادی
مگر آزادگی باید میانِ قیدها باشد !؟}°
خداحافظ نگفتم تا نگویی”زود برگردی”
خدا میخواست لبخندِ تو ختمِ ماجرا باشد
•{اگر زن باشی و شاعر ؛ خودت هم خوب میدانی
که رفتن از کنارِ دوست ؛ باید بیصدا باشد...}•
#نغمه_مستشارنظامی
18.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در این حرم به جای کبوترها
یک آسمان فرشته رها کردند
#حمیدرضا_برقعی
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچهی معشوقهی خود میگذرم...!
#شهریار
نبودی در دلم انگار طوفان شد، چه طوفانی!
دو پلکم زخمی از شلاق باران شد، چه بارانی!
#حامد_عسکری
#عاشقانه