#گزارش_قتل_مادر
#پرونده_قتل_مادر
تورق میکنم، یک قتل را که در همه دنیا
اگر قتلی شده حداقل پروندهای دارد
گزارش مینویسد: کودتا چیها رسیدند و
هزاران پشته هیزم به پشت در چیدند و
سپس با نعرههاشان پردهی حرمت دریدند و
کنار در هر آنچه بود را آتش کشیدند و
زبانههای آتش، گوشهی معجر رسیدند و
تمام این دقایق بچههایِ مرد، دیدند و
بمیرم این گزارش، خط به خط خون است و خاکستر
بمیرم لحظهی دندان بههم ساییدن حیدر"
گزارش مینویسد: قتل با جسمی گران بوده 😭😭
و مقتوله، زنی که ظاهراً خیلی جوان بوده 😭😭
گزارش مینویسد: با لگد در را شکستند و
و مقتوله همان دم اتفاقا پشت آن بوده 😭😭
گزارش مینویسد: بار شیشه داشته آن زن 😭😭😭😭😭
گزارش مینویسد: زخم و تاول توامان بوده
دری بودست با گلمیخهایی، جای جای آن
گزارش مینویسد: میخ در هم خونچکان بوده 😭😭😭
گزارش گریه کرده خط به خط از غربت شویش
گزارش شرم دارد که بگوید میخ و پهلویش
گزارش مینویسد: "زن که دست از در رها کرده
گزارش مینویسد؛ زن کنیزش را صدا کرده"
مرورش میکنم هربار، با اندوه از اول
نمیدانم چه بود اینها؟ گزارش بود یا مقتل؟!؟
بمیرم این خطش که سالها اندوه جان بوده
جوان بوده، جوان بوده؛ چرا پس قامتش همچون کمان بوده؟
چگونه زندهام، از خواندن این روضههای تو
چگونه من نمردم، از غم واغربتای تو
تو برگشتی به آنجایی که اهلش بودهای خانم
و حیدر یکه و تنهاست بین بچههای تو
کسی نگذاشت "جانم" پشت اسمش بعد پروازت
دلیل گریههای او، مرور خندههای تو
اذان گفتند؛ پس این بیتها ختم بخیر اند و
خوشم با چند رکعت نوکریم در عزای تو
همه عمرم اگر پرسید هرکس کار و بارم چیست
سرم بالاست مادر که گدای تو، گدای تو...
#حامدعسکری
#مادر😭😭😭
#حضرت_زهرا_س_شهادت
گریه کنید! مادر ما بیگناه بود
گریه کنید! مادر ما پابهماه بود
حوریهای که برگ گل آسیب میزدش
در قتل او مشارکت یک سپاه بود
یک مرد هم نبود بگوید در آن میان
نامرد، این زنی که زدی بی پناه بود
جای تمام شهر برایش علی گریست
جای تمام شهر علی غرق آه بود
نگذاشت تا که فاطمه نفرینشان کند
ورنه به آهِ فاطمه عالم تَباه بود
همصحبتی نداشت دگر بعد فاطمه
تنها کسی که گوش به او داد، چاه بود
رغبت نداشت پا بگذارد به خانهاش
راه عبورش از وسط قتلگاه بود
سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
از غم بی دردی مردم به سینه "آه" داشت
درمیان بیت الاحزان، نالهی جانکاه داشت
گاه از چشم کبودش اشکِ غربت میچکید
گاه از پهلوی مجروحش شرارِ آه داشت
گرچه آزرده شد از همسایگان خود، ولی
لب به نفرین وانمیکرد و از آن اکراه داشت
لحظهای دست از دفاعِ از ولایت برنداشت
در غریبیِ علی، جان و دلی آگاه داشت
جان خود را او به قربان امام خویش ساخت
کوثری که عمر پر عزت، ولی کوتاه داشت
کس نمیداند مزارش را کجا پیدا کند
کاش مثل بچههای خود زیارتگاه داشت
نیست همدردی برایش ای «وفایی» درجهان
بعد زهرا گرعلی سر در میان چاه داشت
#سیدهاشم_وفایی
#حضرت_زهرا_س_روز_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
قُوَّت قلبِ امیرالمؤمنینی فاطمه
کلّمینی کلّمینی کلّمینی فاطمه
#محمود_یوسفی
تقدیم به پدر و مادر #شهدای_گمنام
هر لالۀ پرپر به وطن برمیگشت
انگار که جانِ من به تن برمیگشت
یعقوب شده دو چشم اشکافشانم
ای کاش دگر یوسف من برمیگشت
#یوسف_رحیمی
4_6019367154623710249.mp3
6.47M
زیر باران... دوشنبه بعدازظهر!
باصدای: سیدحمیدرضا برقعی
🥀🥀
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
با توأم در! با تو، تا دیوارها هم بشنوند
قلبِ یاسین است این یاسی که پرپر میکنی
#قاسم_صرافان
بسم الله الرحمن الرحیم
سربسته
سرّالاسرار خدا اینجاست، پس در بسته است
راه در دنیای او چندین برابر بسته است
فاطمه در عرش مهمان خداوند است و بس
در مقام قُرب او جبریل هم پربسته است
عصمتالله است این بانو که در عالم خدا
راه کشف این معما را سراسر بسته است
سورهی کوثر نشان داده خدا در وصف او
از تمام شاعران مضمون بهتر بسته است
هرکسی را نیست اذن گریه بر ناموس حق
روضههای او خصوصی شد، اگر در بسته است
جز پریشانی ندارد حاصلی بیمادری
چون تمام نظم هر خانه به مادر بسته است
از همان روزی که زهرای علی سردرد داشت
روضههای فاطمیه غالباً سربسته است . . .
نیست بیعلت اگر از او خجالت میکشید
ذوالفقارش در غلاف و دست حیدر بسته است
« یکنفر، یکروز میآید برای انتقام... »
جان ما تنها به این مضمون آخر بسته است
#مجتبی_خرسندی