آغوش تو در خیالِ شب ، می چسبد
اندیشهی بوسه بی سبب، می چسبد
امشب من و مــــاه و آسمان تنهاییم
یک خلوتِ پر غزل، عجب می چسبد
من آن شعری دگرهستم،که عشق رادربغل دارم
یتیمی دلشکسته من،ولی برلب غزل دارم
تو را من یار شیرینم،شبیه شعر میدانم
روایت میکنم باشعر،که باخودمن جدل دارم
امان از روی چون ماهت،که بسته دل به دامانت
ازآن کندوی لبهایت،هزاران جام.عسل دارم
من آن شبگرد تنهایم،که باتو همنشین هستم
به دل اندوه بی پایان،به لب اما غزل دارم
دیده میبندم که کورم از تمام غیر تو
وای اگر چشمی به تریاک دوچشمت خو کند
من پلنگی مدعی افتاده در دام تو ام
کی کند شیری شکاری را که یک آهو کند
#حسین_مرادی
شب از فَراقَــت در فَغان
روز از غمَت در زارے ام
دارم عجب روز و شبے
آن خواب و این بیدارے ام✨💞
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
نغمهی شیرین او گویی غذای روح ماست
کز لطافت در دل و مغز و جگر جا می ڪند
━━━━💠🌸💠━━━━
#قاآنی
غــــزلی هست ڪه توصــیف ڪند مــویتو را ؟
یا زبانــی ڪه ســراید خــم ابـــروی تو را...
#بیاتانی
یارب دعای هر شبم را نُصرتی ده
من را بدور ز هر گناه یک فُرصتی ده
شب تا سحرگاهان بدرگاهت بنالم
من را ز درگاهت مران یک مُهلتی ده
#سیدی
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
اگر ڪه دل بگشاید زبان به دعوی یاری
تو یار من ڪه نبودی منم که یار تو بودم
━━━━💠🌸💠━━━━
#شهریار
در خودم گم شده ام😭
آه بگو راه کجاست...
خسته ام از شب پر ابر
بگو ماه کجاست...
ای خوش آن ها که دمی لایق دیدار شدند
که به خال لبت ای دوست گرفتار شدند
دل پر زخم زمین گفته کسی می آید
زده فریاد که فریاد رسی می آید
می رسد منتقم خون خدا بسم الله
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
بعد قد قامت مهدی (عج )چه نمازی بشود
دل و دلدار عجب رازونیازی بشود
راهی نمانده است خدایا مرا ببخش
من گیج و منگ مانده ام اینجا مرا ببخش
چشمم پر از مکاشفه ی سنگریزه هاست
در ساحل؛ ای سیادت دریا مرا ببخش
من خانه ام شنی ست، نه سقفی، نه سایه ای
داغ است اگر حواشی صحرا مرا ببخش
من خانه ام حوالی تار و تظاهر است
-چون عنکبوت خسته و تنها- مرا ببخش
کوتاه مانده دست نگاه شکسته ام
از شاخه ی بلند تماشا؛ مرا ببخش
چون مرغ نیم بسملم ای خنجر خطیر
بر تیغه ی قرار و تقلا، مرا ببخش
خونم بریز و خاطره ام را ببر ز یاد
خونم بریز یکسره اما مرا ببخش
سر در گمم در اوج تو ای آسمان سبز
آه ای بزرگراه تسلا مرا ببخش
ها! گر گرفته دوزخ جانم بدون تو
خاموش کن! بسوز مرا یا مرا ببخش
گفتی دعایم میکنی؟ گفتم خدا میخواهمش
گفتی نمیخواهد توهم! با این عبادت کردنت...
#سیدتقیسیدی
،
شبی، همراه این اندوه جانکاه،
مرا با شوخ چشمی گفتگو بود.
نه چون من، های و هوی شاعری داشت
ولی، شعر مجسّم: چشم او بود!
به هر لبخند، یک «حافظ» غزل داشت.
به هر گفتار، یک «سعدی» سخن بود.
من از آن شب خموشی پیشه کردم
که شعر او، خدای شعر من بود!
#فریدون_مشیری
هر زمان می بینمت قلبم پریشان می شود
چشم هایم در هوایت باز گریان می شود
حس عشقم ناگهان گل می کند اما چه حیف
مثل داغی در میان سینه پنهان می شود
گفته بودم دوستت دارم نکردی اعتنا
فکر می کردی که احساسم گریزان می شود
عشق تو تنها نماد دلخوشی هایم شده
دلخوشی هایی که رویاروی ِ پایان می شود
فکر می کردم که آسان است دل کندن ز تو
دل گناهش چیست چون اینگونه تاوان می شود؟
مطمئن هستم گلم من دوستت دارم هنوز
دوستت دارم که قلبم بی تو ویران می شود
قول دل کندن گرفتی، باشد، اما حس تو
تا ابد در گوشه ای از قلب کتمان می شود
خودِ بارانم و تو پاک ترم می خواهی
آب را غسل نده! این همه وسواس چرا؟
#مهدی_اخوان_ثالث
لب به احساس زدم ، مست شدم ، فهمیدم ..
شاعران مست ترین طایفه ی هشیارند .
بی خود از حال شدن , گرچه گناه است ولی ...
شاعری جرم قشنگیست اگر بگذارند .....
آمدی همچون مسافر بوسه ای بر من زدی
با دل و چشمت عجب آتش بر این خرمن زدی
از همان شب خواب از چشمان من بیرون شده
مبتلا گشتم به چشمت این دلم پر خون شده
پر شده عطر نفسهای تو در شبهای من
دور کردی از دلم با خنده ات غمهای من
عاشقت گشتم مرو هرگز ز پیشم نازنین
بی تو درگیرم به خود،هستم همیشه من غمین
پلکم بپرد در شب و در روز حبیبم
مهمانِ دلم شد عملاً عشق نصیبم
از آن طرفم قند بیانداخت به چایش
در معرکهٔ عشق غریبم که غریبم
#سید_طباطبایی
رج به رج، هر بیت را از روی چشمت ساختم!
شعرهایم دستباف مهربانی های توست...
#فرامرز_عرب_عامری
پلکی بزنی شعر مرا رزق دهی رزق
خشکید همین یک هنرم پلک بزن پلک
#سید_طباطبایی
#بداهه
الکی مثلا
.
ای سهی سرو روان آخر نگاهی باز کن
تا به خدمت عرضه دارم افتقار خویش را
#سعدی
💫🥀💫
دنیا نگو که بر لب گور ایستادن است
بر پرتگاه رنج شعور ایستادن است
نای گریز و جای نشستن نمانده است
در بزم عمر شرط حضور ایستادن است
ما #کودکیم و طاقچه ی عاشقی بلند
تنها امید ، روی غرور ایستادن است
در جبر عشق ، داعیه ی حفظ اختیار
با ظرف یخ کنار تنور ایستادن است
ای صخره ی شکسته ! گلایه نکن به موج
برخیز ! کار سنگ صبور ایستادن است
از دور زل بزن به رقیبت کنار او
گاهی تمام عشق به دور ایستادن است
#لاادری
بر كارت عروسي ، همه ديدند نوشتيم :...
ديوانه چو ديوانه ببيند خوشش آيد...
#حامد_فلاحي_راد_...
به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد
عجب از محبت من که در او اثر ندارد
غلط است اینکه گوید به دلی ره است دل را
دل من ز غصه خون شد، دل او خبر ندارد