eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی حاصل عمر آن دمست باقی ایام رفت حافظ
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را … بهمنی
در هوایت بی قرارم روز و شب سر ز پایت بر ندارم روز و شب
•♡• ای عشق ! به شوق تو گذر میکنم از خویش ...
باغبان گر پنجٖ روزی صحبت گل بایدش در جفای خار هجران صـبـر بلبل بایدش
این چہ تیغ اسٺْ ݣہ در هر رگ ِمن زخمی ازوست ...
باز این غائله ها ریخت به هـــــم روح مرا باز هم فاصــ ــ ـــ ــ ـله افتاد میان دل ما نکند بهر تو امروز خبــــــــــر آوردند... گو چه بر هم زده آرامـــش احوال تو را؟ سر فرو برده و کِز کرده به تنهایی خویش باورت می شود انگار همه تهمت ها ! گفتمت گوش نده بر سخن نا اهلان بردی از یاد ولی گفته ی من را تو، چرا؟ منشین غمزده در کنج اتاقت اکنون زود برخیز و قدم با قدمــــــــــم راه بیا
مرا خود با تو چیزی در میان هست و گر نه روی زیبا در جهان هست وجودی دارم از مهرت گدازان وجودم رفت و مهرت همچنان هست!
حوالیِ این روزها بود که به من گفتی: "باید برای من باشی" و من از آنروز به این فکر میکنم کاش تمام جملات دستوری،عاشقانه بود...
ما از آن یوسف به بویی قانعیم ای باد صبح... بوی پیراهن چو آوردی... ز اندامش مگو!
AUD-20211115-WA0046.mp3
11.54M
حجت اشرف زاده
اختیارم داده اما این عطایش جبر دارد خاک شاید،گِل ولی آیا بر آتش صبر دارد می‌رود تا آسمان با گریه میریزد زمین و طاقت پُر گشتن و خالی شدن را ابر دارد زندگی مانند تعقیب و گریز ببر و آهوست مثل آهویی دویدم قصد جان را ببر دارد ما به دنیا آمدیم اما نیامد او به ما چون انتظار و طاقت مارا فقط یک قبر دارد آتش دل شعله ور میگردد و پروانه هاهم دل پرستش می‌کنند ‌و درکِ آن را گبر دارد