گاه آهم می‌رباید گاه اشکم‌ می‌برد نقد من یک مشت خاک واین همه سیلابها......!! #بيدل‌_دهلوی

دلبری کرد و دلم رفت و شبی زد به سرم عاشقی کردم و والله در آمد پدرم دل به او دادم و او رفت و دلم مانده و من و از آن روز به سر حد جنون در به درم دلبری کرد چو آهو تو فقط چشم ببند من نبستم که چنین سوخت تمام جگرم #علی_جعفری #بداهه

مثل آن مردابِ غمگینی که نیلوفر نداشت حال من بد بود، اما هیچ کس باور نداشت... #قیصر_امین_پور

تعجیل کن به خاطر صدها هزار چشم ای پاسخ گرامی اَمّن یجیب ها ... اللهم عجل لولیک الفرج

ای آن که در نگاهت حجمی زِ نور داری کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟ در خواب دیده بودم یک شب فروغِ رویت کی در سرای چشمم قصد ظهور داری؟ #امام_زمان #علی‌اکبر_لطیفیان

مردمان گویند: هر چه از دیده رفت از دل برفت نی، که بر جای است نقش یار و مشکل می‌رود #اوحدی_مراغه‌ای

گاهی کِشم سری به گریبانِ خویشتن از بس دلم ز تنگی دنیا گرفته است آشوب محشری‌ست، دلش نام کرده‌ام این قطره‌ای که شورش دریا گرفته است #حزین لاهیجی

نام ما را به خطا برد و خودش می دانست به فراموشی ما داشت تظاهر می کرد ! #محمدحسن_جمشیدی

روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد #محمد_مبشری

#امام_زمان عج الله جمعه ها بی تو دلِ تنگ ِ زمین بی تاب است و تمنّای دلم دیدن آن ارباب است جمعه ها حال دلم، حال همان سیل زده ست که نیایی همه زندگی اش بر آب است! #بانو_نگین_نقیبی سروده : جمعه ۱۸مرداد۱۳۹۸ "کپی با ذکر نام شاعر"

در علاجِ درد ما، رنگ از رخِ تدبیر ریخت دید تا ویرانیِ ما را، دلِ تعمیر ریخت #صائب_‌تبریزی