eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق یعنی بَری از غفلتِ خودخواهی شو هجرت از خود کن و سرچشمه‌ی آگاهی شو به تمنّای تو دریاست همه‌تن آغوش از خودت کوچ کن و رود شو و راهی شو محضِ خورشید شدن ذرّه‌ای از خویش برآ قد بکش، دلزده از این‌همه کوتاهی شو قرن‌ها فاصله است از رمضان تا رمضان کاروان می‌گذرد... بیرقِ همراهی شو نکند خواب بمانی... نَفَسَت یخ بزند گرم از سوزِ مناجاتِ سحرگاهی شو روزه یعنی که بمیر از طلبِ هر چه جز او روز و شب تشنه‌ی انوارِ هواللّهی شو زردروییت شود آینه‌ی خطّ نگار قلمِ حضرتِ حق را ورقِ کاهی شو در دلِ برکه‌ی حق تا تپشی مهلت هست از شدن خسته نشو، ماه نشد ماهی شو چند گویم به تو هر لحظه که این شو یا آن آنِ او باش، برو هر چه که می‌خواهی شو
به دامن پر مهرش زدم مکرر دست به دامنی که گرفته ز صد پیمبر دست به او که کل ملائکه ندیمه های وی اند به او که رسولان به محضرش ور دست خیال اهل حرم تخت میشود وقتی گرفته ای علم شاه کربلا در دست تو در مبارزه هم بارز است آقائی ات به وقت بخشش و احسان دهی ز پیکر دست ز دست بی علمت دست شسته ای یعنی نداده ای به کسی غیر آل حیدر دست همین که ماه حرم در خسوف نی ها رفت غریب کرببلا زد دو دست خود بر دست همین که بر سر سهم از سر تو دعوا شد میان خیمه سکینه گذاشت بر سر دست دو دست تو به روی خاک و در عوض حالا دراز کرده حرامی به سمت معجر دست : نهمین روز صیام است به عباس بگو کودکان با لب عطشان عمو میخواهند😔 سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
ڪاش از امروز در شهر خیرات ڪنند؛ حال خوش را ، دلخوشے را...! دلخوشے مهمون لحظه هاتون
دوستت دارم پریشان‌، شانه می‌خواهی چه کار؟ دام بگذاری اسیرم‌، دانه می‌خواهی چه کار؟ تا ابد دور تو می‌گردم‌، بسوزان عشق کن‌ ای که شاعر سوختی‌، پروانه می‌خواهی چه کار؟ مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود راستی تو این همه دیوانه می‌خواهی چه کار؟ مثل من آواره شو از چاردیواری درآ! در دل من قصر داری‌، خانه می‌خواهی چه کار؟ خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین شرح این زیبایی از بیگانه می‌خواهی چه کار؟ شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن‌ گریه کن پس شانه ی مردانه می خواهی چه کار؟
💐🦋❤️ رمضان آمد و شد کار صراحی از دست بدرستی که دل نازک ساغر بشکست
گر بدانی حال من گریان شوی بی‌اختیار ای که منعِ گریه‌ی بی‌اختیارم می‌کنی..
دل نيست هر آن دل كه دلارام ندارد بي روی دلارام دل آرام ندارد هر كار ز آغاز به انجام توان برد عشق است كه آغاز وي انجام ندارد
او برفتــ و پشتــ پا زد بر دل و دنیــــــــاے من ڪار دل را بین ڪه بهرش بیقرارے میڪند...
حال خوبیست بیایید خرابش نکنیم عشق اگر در زده خیر است جوابش نکنیم
🥀' و شب آفریده شد تا نبودن ها را یادآوری کند...💔
گاهی قناری‌ ها اگر در باغ هم باشند مانند مرغان قفس دلتنگ می‌خوانند
قسم به رایحه ی خاک و نم نم باران که دل غزل نسراید مگر زچشمانش 🌹🌹🌹
حرفِ‌من‌رانہ،ولى‌حرف‌خـداراگوش‌ڪن! ڪاش‌مى‌ماندى..🚶‍♂سفرازمبطلات‌روزھ‌است! علیرضااحمدی
با شب بخیر توست ک شبم خیرمی شود ای بهترین قرار شب بی قرارمن... شبتون بخیر...
بی تاب لقاییم الهی به خدیجه دنبال فناییم الهی به خدیجه ما را بِرَهان از قفس عُلقه به دنیا تا پر بگشاییم الهی به خدیجه جمعیت درمانده و بیچاره شنیدی؟ آن طایفه، ماییم الهی به خدیجه یک سوم مهمانی خوبت سپری شد محتاج عطاییم الهی به خدیجه شرمنده از اعمال خطاییم، مدد کن تا توبه نماییم الهی به خدیجه اذنی بده تا باز سوی مرقد سلطان با گریه بیاییم الهی به خدیجه محروم ز نوریم، خدا مرحمتی کن دلتنگ رضاییم الهی به خدیجه لطفی بکن امسال شب قدر ببینیم در کرب و بلاییم، الهی به خدیجه محتاج عطا و کرم مادر زهرا در هر دو سراییم الهی به خدیجه از اشک یتیمیِ غریبانه ی زهرا در حال بکاییم الهی به خدیجه هرجا سخن از روضه و از داغ حسین است با آل کساییم الـهـی به خدیجه با یاد غم غارت انگشتر ارباب مشغول عزاییم الهی به خدیجه عمریست که دلخون و پریشان شده از آن انگشت جداییم الـهـی به خدیجه : سحـر روز دهم باز دلـم حیـران است یاد آن پیراهَـنُ، آه زبـــانم لال است و دوباره به لبم زمزمه است اين جمله سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، وفات (س) بر همه ی مسلمانان تسلیت باد🏴
تو آن خیالِ محالی به حالِ هر شب من من آن حضورِ پریشان، نشسته بر غمِ تو!
مثل فدک نام تو را هم غصب کردند تو بهترین مصداقِ اُمُ المؤمنینی
سحر روز دهم شد دلم بیتاب است بیقرار حرم و مست می ارباب است ثلث ماه رمضان رفت و هنوزم دل من نگران عرفه در حرم ارباب است...!!
وقتی خدیجه مادر ما شیعه ها بُوَد دیگر چه غم که جای من و تو کجا بُوَد 🖤
✿✿ ‌‌ ‎ اگر از عرش افتد کس، امید زیستن دارد کسی کز طاق دل افتاد، از جا بر نمی‌خیزد! 🦋|.²⁰²¹
رفتن یوسف ولی با مردم کنعان نکرد آنچه که معشوقه دارد با دل ما می‌کند...
سحر روز دهم اشک مرا جاری کرد غم بی مادری و گودی گودال حسین