eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
امتحان کردم ببینم سنگ می فهمد تو را از تو گفتم با دلم کوتاه آمد؛ گریه کرد 🕯🌺
سوپری در کوچه‌ی ما دایر است در فروش جنس خیلی ماهر است می‌کنم هر دفعه من از او خرید بخشی از موی سرم گردد سفید رفته بودم سوپرش یکشنبه شب تا خرم روغن نباتی یک حلب همچنین یک شیشه ترشیِ ملس یک تراول دادم او را و سپس منتظر ماندم که آن انسانِ بد! مابقیِ پول من را پس دهد مابقیِ پول را فوراً شمرد داد یک «ویفر» به جای پول خرد گفت: «شرمنده ندارم خرده من خرده باشد نزد ما پانصد تومن!» یک شب دیگر که رفتم سوپرش بود در جیبم کماکان ویفرش! جای کیک و تخمه و کیم و پفک من خریدم چیپس با طعم نمک! یک هزاری دادم او را ناگهان گفت که: «کم دارد این پانصد تومان قیمتش آقا هزار و پانصد است واقعاً کار شما خیلی بد است من از او یک ذره ناراحت شدم دست کردم زود در جیب خودم دادم او را ویفری شیک و تمیز گفتم: «این هم پانصدش مرد عزیز!» ✍️محمدرضا هادی‌زاده
تـمـام سهم تو از مــن دو بـیــت شعر ِ سیاه تمام سـهـم مـن از شعر ، "آفرین" شده است
میشوم‌بیدارومیبینم‌ڪنارم‌نیستی🚶🏿‍♂! حسرتت‌سرمیگذاردبـی‌تـوبربـٰالیـن‌من.. حسین‌منزوی
صد بار گفتم دوستت دارم ولی تو... حتی همین نشنیدنت را دوست دارم گاهی بپرس از دوستانت حال من را گاهی همین پرسیدنت را دوست دارم
چندی‌ست از تو غافلم ای زندگی ، ببخش ! چنگی نمیزنی به دل این روزها تو هم ...
به درد هم اگر خوردیم قشنگ است به شانه بار هم بردیم قشنگ است در این دنیا که پایانش به مرگ است برای هم اگر مردیم قشنگ است ‌ 🌸 🌸 🍂🌸🍃 🍃🍂🌸🍃🍂🌸 💜🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃✨
سلااااااااام صبحتون‌بخیر🌺🌺🌺🌺🌺🌺
شدیم‌200 تا😍😍😍😍😍 بدون هیچ تبلیغی بدون هیچ تبادلی❤️❤️❤️
گر بیــارند؛کلید همـــه درهای بهشت جان عاشـق به تماشاگه رضوان نرود صفت صادق به درسـتی آنست که گرش سربرود ازسر پیــمان نرود ُ
با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم دولت صحبت آن مونس جان ما را بس
وقتی بهشت عزوجل اختراع شد حوا که لب گشود عسل اختراع شد آهی کشید وآه دلش رفت ورفت ورفت تا هاله ای به دور زحل اختراع شد آدم نشسته بود، ولی واژه ای نداشت نزدیک ظهر بود … غزل اختراع شد آدم که سعی کرد کمی منضبط شود مفعول و فاعلات و فعل اختراع شد یک دست جام باده ویک دست زلف یار اینگونه بود ها…! که بغل اختراع شد حامد عسکری