eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
چادر خونین نشسته است به خون چادر سیاه و سپیدت رسیده اول پاییز، صبح روشن عيدت نشسته بودی و چشمت به بارگاه زلالی... زلال مثل همان اشک‌های سرخ و سپیدت و غرق درددلی ساده بود دخترک تو... رسید پیک شهادت و بی‌حساب خریدت زن شهید! زن زندگی! چه آخر خیری! تمام معنی آزادی است وصف شهیدت سلام من به تو! امشب بهشت منتظر توست بهای چادر خونین توست صبح امیدت ✍🏻 🇮🇷
با رمز حجاب، غائله برپا شد تا پای ضریح، پای دشمن وا شد با پیکر غرق خون بانوی شهید آزادی و زندگیِ زن معنا شد مهدی شریفی
ای آنکه به دام دشمنان افتادی رفتی و شعار بی حیایی دادی دیدی که چه شد نتیجه رفتارت این بود زن و زندگی و آزادی مهدی شریفی
عمری است لحظه‌لحظه دلم بی‌قرار توست چشمم به راه مانده و در انتظار توست انگار روح از بدنم پرکشیده است یک جسم بی‌تحرک و جانم کنار توست بی تو دلم شبیه دل بی‌قرارها دارم در انتظارت از او انتظارها ما آن قبیله‌ایم که محروم مانده‌ایم مانند قصۀ پسر مهزیارها خورشید آسمان‌ها ز پس ابر دربیا دندان گذاشتیم به روی جگر بیا جاده به هرکجا که تویی پهن می‌کنیم دلواپسیم تو را به خدا زودتر بیا من که مسافر سفر جمکرانی‌ام اصلاً فدای بی‌کسی تو جوانی‌ام گریه برای غربت چشمت وظیفه است دنبال اشک‌های امام زمانی‌ام ما را ببخش از عشق تو دیوانه نیستیم با زائران چشم تو بیگانه نیستیم از صبح شنبه تا شب جمعه بیا بیا جمعه برای آمدنت خانه نیستیم ما مرده‌ایم در تنمان جان درست کن بی معجزه بیا و مسلمان درست کن ما پشت رد پای شما راه می‌رویم از ما عزیز فاطمه سلمان درست کن چشمم به غیر گریه به کاری نمی‌رسد یاری سراغ بی‌کس‌وکاری نمی‌رسد تا قبله کنج خیمۀ صحرا نشسته است کعبه به کار سجده‌گزاری نمی‌رسد ما را برای نوکری‌ات انتخاب کن با رحمت سراسری‌ات انتخاب کن زهرا مرا برای حسینش خریده است با حُسن چشم مادری‌ات انتخاب کن نام تو را به کودکمان یاد می‌دهیم شیر محبت تو به نوزاد می‌دهیم برگرد بی تو موی پدرها سفید شد آقا قسم به پنجره فولاد می‌دهیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درِ بـــاغ شهـــادت بـــاز شد بـاز خـروش سینـه‌‌ها آغـــاز شد بـاز عـــزادار وطــن بودیــم و این‌بار زبـــان روضه در شیــراز شـد باز
این را بنویس یادگاری: گنجشک به قیمت قناری! جادوی رسانه مسخمان کرد با شعبده و شلوغ‌کاری چادر ز سر زنان کشیدند گفتند حجاب اختیاری! سرباز مدافع وطن را کشتند به جرم پاسداری! جلّاد و شهید جابجا شد در مغلطه‌ی خبرگزاری! افسوس که چشم ْ‌انتظاران ماندند به چشم‌انتظاری! کو غیرت قیصر امین‌پور؟ کو شور حمید سبزواری؟ از پا منشین، دوباره برخیز ای شعر بلند پایداری
در حرم باز از سوی ابلیس، رهِ کینه علَم شد غمبارترین حادثه با تیرِ ستم شد رگبارِ مسلسل سوی زُوّارِ حرم شد چون شاهچراغ اُمتِ اسلام به غم شد از اشکِ حرم، دشمنِ دین در خطر افتاد با آل علی هر که در افتاد ورافتاد ای دشمن مغضوب، وطن جان و تنِ ماست پیراهنِ خونینِ زیارت، کفنِ ماست ایران، حرمِ آل حسین و حسنِ ماست هر گوشه قدمگاهِ شهِ بی کفنِ ماست این شورِ حسینی است، که اینجا به سر افتاد با آل علی هر که در افتاد ورافتاد تا یاورِ ما لایتناهی است بدانید ایران حرمِ امنِ الهی است بدانید این مملکتِ شیعه گواهی است بدانید مملو ز بسیجی و سپاهی است بدانید این خاک مپندار، که در دامِ شر افتاد با آل علی هر که در افتاد ورافتاد اینجا همه نسلِ پسرِ فاطمه هستند این نسل، سپاهِ قدَرِ فاطمه هستند واللهِ جوانان، سپرِ فاطمه هستند خوبان و شهیدان، ثمرِ فاطمه هستند خصمِ علی و فاطمه در دردسر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور‌افتاد ما سینه زنانِ حرمِ خونِ خدائیم دلسوخته.ی تشنه لبِ کرب و بلائیم جان بر کفِ آن بی کفنِ راس جدائیم همناله‌ی زهرا و علی، چون شهدائیم آهِ دلِ زهرا، به گلوی سحر افتاد با آل علی هر که در افتاد ورافتاد عالم ز نوای سحرِ فاطمه گِریید هر کشته ز داغ پسرِ فاطمه گِریید هر دیده ز سوزِ جگرِ فاطمه گِریید مهدی شبِ جمعه به برِ فاطمه گِریید هنگامه‌ی تعجیلِ فرج زودتر افتاد با آل علی هر که در افتاد ورافتاد شاعر:
وقتی که سلامِ اولش،آخر شد چشمانِ زمین و آسمان هم،تر شد باید که به جای نامش اینگونه نوشت: یک شاخه گلی که در حرم پرپر شد🥀 شعر هدیه به شهید یکساله ی حرم حضرت شاهچراغ
نه ایران می رود در زیر یوغ خائن و ناکس نه سودی می برد از این همه کشتارها کرکس اگر سید علی را مقتدای خویش می دانیم جمل هم در میان باشد نباید بود دلواپس عنان انقلاب ما به دست حضرت مهدی(ع) است چرا اندوه می گیرد تو را در این بلاها پس!؟ امیر المومنین تنها علی(ع) هست و نمی آید چنین عنوان پر آوازه ای بر قامت هر خس... به جز جمهوری اسلامی ایران پناهی نیست پر از تلخی و شیرینی است ،عشق ماست، ما را بس...
صد سلام این دل غم دیده به سلطان دارد که ارادت به تو هر صاحب ایمان دارد لاله زاری است در کوی شما که این همه گل درب و صحن حرم و مسجد و ایوان دارد نور سرخ در و دیوار خودش گویا بود حضرت شاه چراغ عشق به مهمان دارد لاله ی صحن و حرم با ستمی پرپر شد که بدانند دو صد قافله قربان دارد میهمانان برادر که به خون افتادند بانوی قم دل خون دیده ی گریان دارد دم آخر چو به لب ذکر رضا جانش بود خبر از آمدن شاه خراسان دارد میهمانان به سر سفره زهرا س رفتند که یقین شه کرمی لایق مستان دارد خونتان شست بلا از سر این خاک عزیز خصلتی که ز ازل پاکی باران دارد دشمنی آمده و بار دگر ثابت کرد عشق اولاد علی اجرت و تاوان دارد به گرفتار دل آگاه و به خون شهدا سر بلند است وطن تا تن من جان دارد روح الله نظری
🔺‏اگر کسی روزی پرسید به کدامین گناه این زن،آن کودک،آن مرد،آن جوان،آن پیرمرد را در حرم زدند؟چه چیزی زمینه ساز شد برای این جنایت؟ تو بگو برای بوسیدن در خیابان! برای رقصیدن جلوی دیگران! برای آغوش رایگان دادن به همه مردان! برای لخت شدن در خیابانهای تهران! برای سلف مختلط رفتن نخبگان! ✍علی صدری‌نیا
شیراز، حـــرم، چادر خونی و شهید آتش زده بر دل هر آن‌کس که شنید خون شد دل ملت از چنین حادثه‌ای انـگـار کـه روضــــه‌های مــادر را دید
شده مملکت اگرچه همه‌اش غرق‌ خسارت به حریم امــن کرده سگ داعشی جسارت شده قاتل جــوانان گوشه گوشه *مجازی می زند تیر به غیرت به شرافت به دیانت با تمــــام ادعــــاها کـه ولایی و جسورید مــــانده بر زمیـــن کلام نایب ناب امامت عاشقان صندلی‌ها بنده های قدرت و پول که شدید با تعـلل عــــاملان ایـــن خیانت نخــــورید غصه اصلا، نکنیـــــد دل مکدر به فدای تان تمـــامش سر میزتان سلامت *فضای مجازی ✍
آنکه مستثنا ز بی مهران عالم در وفاست متّصل با غیر و با ما منقطع دائم چراست؟
بی که فراقت ببرد روشنی از چشم تنم یوسف من! چشم دلم باز کن از پیرهنت
باریده  بلا بر سرمان ، ادرکنا از سمت زمین و آسمان، ادرکنا محتاج  نگاه  حضرت  بارانیم یا حضرت صاحب الزمان، ادرکنا اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب صبور سلام الله علیها آمین یا رب العالمین 🤲
. زن زندگی آزادیِ بیمار شده گیسو گیسو خرمنِ خونبار شده آغوش به رایگان و زن بی‌مقدار تحویل شما، داعشیِ هار شده
زندگی يعنی چه يعنی آرزو كم داشتن چون قناعت‌ پيشگان روح مكرّم داشتن جامه‌ی زيبا بر اندام شرف آراستن غير لفظ آدمی، معنای آدم داشتن قطره اشكي به شبهای عبادت ريختن بر نگين گونه ها الماس شبنم داشتن نيم‌شب‌ها گردشي مستانه در باغ نياز پاكي عيسی گزيدن عطر مريم داشتن با صفای دل ستردن اشك بی تاب يتيم در مقام كعبه چشمی هم به زمزم داشتن تا برآيد عطر مستی از دل جام نشاط در گلاب شادمانی شربت غم داشتن مهتر رمز بزرگي در بشر داني كه چيست مردم محتاج را بر خود مقدم داشتن ... مهدی_سهیلی
مانده ام تا وسط معرکه گیری چه کنم؟ نشود پاره اگر بند اسیری چه کنم؟ عاشقی خواسته ام بود ولی حیرانم بپذیری چه کنم یا نپذیری چه کنم! تن تو شعله‌ی عشق است که گُر می‌گیرد پس بگو با تنم این جسم حریری چه کنم! تو زلیخایی و آخر تو جوان خواهی شد من بیچاره ولی با غم پیری چه کنم؟ کاسه‌های چه کنم را تو به دستم دادی! بی تو با درد نداری و فقیری چه کنم؟
. هرچند که کوهیم و پر از توحیدیم از غصه‌ی این ترور، ولی باریدیم امروز شعار تازه چی آوردید؟! "زن، زندگی، آزادیِ‌"تان را دیدیم! 😭 🏴
تو ایستاده ای اما توان دم زدنت نیست خموشی ات همه فریاد و خود به لب سخنت نیست چه تلخ خورده ای از دست روزگار که دیگر چنان گذشته ی شیرین لب شکرشکنت نیست چه جای غم که ندارم تو را که در نظر من سعادتی به جهان مثل دوست داشتنت نیست چگونه می سپری تن به بوسه های رقیبم؟ نشانه بوسه ی من در کدام سوی تنت نیست؟ من از تو، اصل تو را برگزیده ام که همیشه دلت مراست ،تو خود گفته ای، اگر بدنت نیست چنین که عطر تنت ره به هر نسیم گرفته است تو با منی و نیازی به بوی پیرهنت نیست
خدااااااا قوت واقعا😬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا