eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 پیراهن زرد بر تنم کرد از بوسه‌ء سرخ گلشنم کرد سخن مرا دوباره! پاییز شکست و سوسنم کرد زینب_نجفی راجی 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 ‌
دو خوانش غزل ۱۰۳ حافظ.m4a
3.56M
غزل شمارهٔ ۱۰۳ روز وصل دوستداران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد کامم از تلخی غم چون زهر گشت بانگ نوش شادخواران یاد باد گر چه یاران فارغند از یاد من از من ایشان را هزاران یاد باد مبتلا گشتم در این بند و بلا کوشش آن حق گزاران یاد باد گر چه صد رود است در چشمم مدام زنده رود و باغِ کاران یاد باد راز حافظ بعد از این ناگفته ماند ای دریغا رازداران یاد باد
فكر را، را، زير باران بايد برد با همه مردم شهر، زير باران بايد رفت دوست را، زير باران بايد ديد عشق را، زير باران بايد جست سهراب سپهری
🌻🌻🌻 این گلو پرشده از ، ولی در دل من صحبت از بی‌کسی و آه و سکوت و گله‌هاست☺️ 🌻
ای دل! برای آن که نگیری چه می‌کنی؟ با روزگار دوری و دیری چه می‌کنی؟ بی اختیار بغض که می گیردت بگو در خود شکست را نپذیری چه می‌کنی؟ با این اتاق تنگ و شب سرد و گور تنگ تو جای من؛ جز این که بمیری چه می‌کنی؟ ای عشق! ای قدیم‌ترین زخم ! در گوشه‌ی دلم سر پیری چه می‌کنی؟ دست تو را دوباره بگیرم چه می‌شود؟ دست مرا دوباره بگیری چه می‌کنی؟ 👤 اصغر معاذی
اصلاً قبول حرف شما، من روانی‌ام من رعد و برق و زلزله‌ام؛ ناگهانی‌ام این بیت‌های تلخِ نفس‌گیرِ شعله‌خیز داغ شماست خیمه زده بر جوانی‌ام رودم؛ اگر چه بی‌تو به دریا نمی‌رسم کوهم؛ اگر چه مردنی و استخوانی‌ام من کز شکوه روسری‌ات کم نمی‌کنم من، این من غبار؛ چرا می‌تکانی‌ام؟ بگذار روی دوش تو باشد یکی دو روز این سر که سرشکستۀ نامهربانی‌ام کوتاه شد سی و سه پل و دو پلش شکست از بعد رفتنت گل ابروکمانی‌ام " شنیدنی است" ولی دست روزگار نگذاشت این کـــه بشنوی‌ام یا بخــوانی‌ام این بیت آخر است، هوا گرم شد؛ بخند من دوست‌دار بستنی زعفـــرانی‌ام
چه داند دام بیچاره فریب مرغ آواره چه داند یوسف مصرے غـــم و درد را! ᬉ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نه وصلت دیده بودم کاشکی ای‌گل نه هجرانت که جانـم در جوانی سوخت ای جانـم به قربانت تحمــل گفتی و مـن هم که کردم سـال‌ها اما چقـدر آخـر تحمــل بلـکه یادت رفـته پیـمانت چو بلبل نغـمه خوانم تا تو چون گل پاکدامانی حــذر از خـار دامنـگیر کن دستـم به دامـانت وصالم نیست عشــق من مگـیر از من به دردت خـــو گرفتم نیسـتم در بنـد درمانت 👤 شهریار 🌿
آنکه نور از سر انگشت برچیند می گشاید گره پنجره ها را با آه... 👤 سهراب سپهری 🌱
در دیاری که در او نیست کسی یار کسی کاش یارب که نیفتد به کسی، کار کسی هر کس آزار منِ زار پسندید ولی نپسندید دلِ زار من آزارِ کسی آخرش محنت جانکاه به چاه اندازد هر که چون ماه برافروخت شبِ تارِ کسی سودش این بس که به هیچش بفروشند چو من هر که باقیمت جان بود خریدار کسی سود بازار همه آه سرد است تا نکوشید پس گرمی بازار کسی غیر آزار ندیدم چو گرفتارم دید کس مبادا چو من زار گرفتار کسی تا شدم خار تو رشکم به عزیزان آید بار الها! که عزیزی نشود خوار کسی آنکه خاطر هوس عشق و وفا دارد از او به هوس هر دو سه روزی است هوادار کسی لطف حق یار کسی باد که در دوره ما نشود یار کسی تا نشود بار کسی گر کسی را نفکندیم به سر سایه چو گل شکر ایزد که نبودیم به پا خار کسی شهریارا سر من زیر پس کاخ ستم به که بر سر فتدم سایه ی دیوار کسی
عاشق شدن چه حال غریبی ست، خوب من! لرزیدنِ نگاه و و دست و شانه هاست.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌
‌ ‌‌‌ من و جدا شدن از کوی تو خدا نکند خدا هر آن‌چه کند از تو ام جدا نکند صفای دل توئی و دل زهر چه داشت صفا صفا ندارد اگر با غمت صفا نکند جواب ناله دل‌های خسته بر لب تو است که را صدا کند آن کو تو را صدا نکند هزار مرتبه حیف از نماز مرده بر او که زنده ماند و جان در رهت فدا نکند رضا مباد خدا از کسی که در همه عمر تو را به قطره اشکی ز خود رضا نکند رهایی همه عالم بود به دست کسی که هر چه بر سرش آید تو را رها نکند کشیدم از دو جهان آستین که دولت عشق مرا به جز در این آستان گدا نکند کسی که خاتم خود را دهد به دشمن خود چگونه از کرم خود نگه به ما نکند گذشت عمر و اجل پر زند به دور سرم بمیرم و نروم کربلا خدا نکند تو درد داده‌ای و تو درد منی به جز تو درد مرا هیچ‌کس دوا نکند هزار مرتبه میثم اگر رود سردار به جز علی و به جز آل را ثنا نکند ‌ ‌‌‌‌