مگر روزی نگفتی بر سر این عهد می مانی؟
چرا امروز میگویی چه عهدی و چه پیمانی ؟
قسم خوردی برایم تا به آخر پیش من هستی
پریشان کرده ای من را ، پشیمان از مسلمانی
تمام مشهد و اطراف آن را در پی ات گشتم
گمانم رفته ای شهر خودت ای یار تهرانی
تو تا بودی شبیه شاه بود اوضاع و احوالم
نمانده بعد تو دیگر برایم تخت و ایوانی
چرا می پرسی از حال کسی که رفتی از پیشش
برایت زنده یا مرده ، ندارم فرق چندانی
برو اما بدان روزی تو هم محتاج خواهی شد
به سر خواهد شد آخر دوره ی ظلم رضاخانی
#علی_صاحبکار
دوختم چشمم به در، اما نیامد از سفر
عاشقی هرچند ناکامم شدم خیاط خوب
خوب میدوزم تمام آرزوها را به هم
خوب میدوزم نگاهم را به رؤیای غروب
#زینب_حسنزاده
خاطر خیاط عقل.....
گرچه بسی بخیه زد.....
هیچ قبایی ندوخت.....
لایق بالای عشــق.....
🍃🌹
#عطار_نيشابورى
"دوستش دارم" و او... هیچ ولش کن اصلا...
درد دارد گفتنِ..."دوست ندارد" من را....
#حسین_شفیع_زاده
تا بترسی از زمین خوردن، نخواهی پر کشید
زود پر وامی کند، مرغی که بی پرواتر است.
#سعید_پورطهماسبی
یک نامه نوشت💌م به تو بااین مضمون:👌
«من عاشقم و گواه من این دل خون»💔
تو ساده و بی تفاوت اما گفتی:😢
«از اینکه به من علاقه داری ممنون😐»
#سعید_ربیعی
...
پاے سخن لنڪَ است و
دست واژه ڪوتاه است ،
از من بہ من فرسنڪَها راه است ..!!
#هوشنڪَ_ابتهاج
خانه تن را به جان آباد کردن مشکل است
بر سر ریگ روان بنیاد کردن مشکل است
#صائب_تبریزی
اگر از عرش افتد کس امیدِ زیستن دارد
کسی کز طاق دل افتاد از جا برنمی خیزد
#صائب_تبریزی
شمهای از داستان عشق شورانگیز ماست
این حکایتها که از فرهاد و شیرین کردهاند
#حافظ
خلوتی داریم و حالی با خیال خویشتن!
#شهریار
به رویم باز کن میخانۀ چشمی که بستی را
ز رندی مثل من، پنهان نباید کرد مستی را
نمیآید به چشمم هیچکس غیر از تو این یعنی
به لطف عشق تمرین میکنم یکتاپرستی را
شُکوه آبشاران با غرور کوهساران گفت:
فروافتادن «ما» آبرو بخشید پستی را
در این بازار بیرونق، من آن ساعت شدم محتاج
که با «ثروت» عوض کردم غنای «تنگدستی» را
به تن تبعید شد روحِ عدمپیمای من ای عمر!
بگو بر شانه باید بُرد تا کی بار هستی را؟
#فاضل_نظری