eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام دوستان شاعر شعر بگید برای کانال آبادی شعر و بفرستید که بذاریم کانال آبادی دوبیتی رباعی تک‌بیتی دوبیت هر چی تونستید 🙏🌷☺️ @iiiooiii
ارغوان چشم ترم بی خواب شد آسمان تنگ دل مهتاب شد ارغوان بنگر مرام عشق را دل پرید و جان دل بی تاب شد خورشید غریب
طبیبی، مرهم دردی، اباالفضل! دلیری، بی هماوردی، اباالفضل! لب خشکت لب دریا گواه است جوانمردی، جوانمردی، اباالفضل!
آه، هرگز گمان مبر که دلم با زبانم، رفیق و همراهست هر چه گفتم دروغ بود، دروغ کِی ترا گفتم آنچه دلخواهست؟ تو برایم ترانه می خوانی سخنت، جذبه ای نهان دارد گوییا خوابم و ترانه ی تو از جهانی دگر، نشان دارد شاید این را شنیده ای که زنان در دل «آری» و «نه» به لب دارند ضعف خود را عیان نمی سازند رازدار و خموش و مکارند آه، من هم زنم، زنی که دلش در هوای تو می زند پر و بال دوستت دارم ای خیال لطیف دوستت دارم ای امید محال!
چه فتنه بود که حُسن تو در جهان انداخت که یک دم از تو نظر بر نمی‌توان انداخت بلای غمزه ی نامهربانِ خون خوارت چه خون که در دل یاران مهربان انداخت ز عقل و عافیت آن روز بر کران ماندم که روزگار، حدیث تو در میان انداخت نه باغ ماند و نه بستان، که سروِ قامت تو بِرُست و ولوله در باغ و بوستان انداخت تو دوستی کن و از دیده مفکنم، زنهار! که دشمنم، ز برای تو در زبان انداخت به چشم‌های تو کان چشم کز تو برگیرند دریغ باشد بر ماه آسمان انداخت همین حکایت روزی به دوستان برسد که سعدی از پی جانان برفت و جان انداخت
ماجرای من و تو، باورِ باورها نیست ماجرایی ست که در حافظه ی دنیا نیست نه دروغیم، نه رؤیا، نه خیالیم، نه وَهم ذات عشقیم، که در آینه ها پیدا نیست تو گمی در من و، من در تو گمم، باورکن! جز در این شعر، نشان و اثری از ما نیست من و تو ساحل و دریای همیم؛ اما نه! ساحل، اینقدر که در فاصله با دریا نیست!
معنی بخشیدن یک دل به یک لبخند چیست؟ من پشیمانم! بگو تاوان آن سوگند چیست؟ گاه اگر از دوست پیغامی نیاید بهتر است! داستان هایی که مردم از تو می گویند چیست؟ خود قضاوت کن اگر درمان دردم عشق توست؛ این سر آشفته و این قلب نا خرسند چیست؟ چند روز از عمر گل های بهاری مانده است ارزش جان کندن گل ها در این یک چند چیست؟ از تو هم دل کندم و دیگر نپرسیدم ز خویش چاره ی معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست؟ عشق، نفرت، شوق، بیزاری، تمنا یا گریز حاصل آغوش گرم آتش و اسفند چیست؟
یک روز به این دیار بر می‌گردد با لشکر بی‌شمار بر می‌گردد فریادرس و منتقم خون خدا با غرّش ذوالفقار بر می‌گردد!
شرم دارد بعد از این خورشید آید در سماء چون علیِ اکبر(ع) از امروز می تابد فقط او شفیع ماست در محشر به اِذنِ الله تا... کور گردد دشمن دین از غم و حرص و حسد "عاصی" 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃 🌹 نثار حضرت ۳صلوات
مرید پیرِ مُغانم ز من مرنج ای شیخ! چرا که وعده تو کردی و او به‌جا آورد
☆ دیدی که غزل سرود؟ عاشق شده بود این کار خودش نبود، عاشق شده بود شیرینی عشق زهر مارش می‌شد چون در بَلدی حسود عاشق شده بود در شهر چنان به او نظر می‌کردند که انگار ز بنگ و دود عاشق شده بود تقصیر کسی نیست به این روز افتاد بی تجربه بود و زود عاشق شده بود افتاد و شکست و زیر باران پوسید آدم که نکشته بود، عاشق شده بود ای چرخ! جواب عشق صادق این بود؟ گیریم یکی جهود عاشق شده بود
من پس از عزت و حرمت شدم ار خار کسي کار دل بود که با دل نفتد کار کسي دين و دنيا و دل و جان همه دادم چه کنم واي بر حال کسي کوست گرفتار کسي نااميد است ز درمان دو بيمار طبيب چشم بيمار کسي و دل بيمار کسي آخر کار فروشند به هيچش اين است سود آن کس که به جان است خريدار کسي هاتف اين پند ز من بشنو و تا بتواني بکش آزار کسان و مکن آزار کسي
تقویم حرفِ مفت دارد می زند خانم! پیرم ولی آدم دلش باید جوان باشد...😅✌️
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وقتی بهار در ضربان زمان یکی است آیینه در مقابل پیر و جوان یکی است در چشم‌های بستهٔ من موج می‌زند باران و برف در دل هفت‌آسمان یکی است آخر کنار این همه دنیای رنگ رنگ زیبایی حکایت رنگین‌کمان یکی است همواره زوج در پس فرد آفریده شد تا چشم کار می‌کند اینجا دهان یکی است دیگر عجیب نیست که در هر اذان‌مان اقرار می‌کنیم خدای جهان یکی است ━━━━💠🌸💠━━━━
دریا در استکان کسی ریختن خطاست از حد که بگذریم محبت ثواب نیست
گویا خدا برای دلم آفرید دام آن لحظه که برای تو می آفرید چشم..
لبخند به لب دارد و خوش کردار است مانند نبی(ص) بهشتِ بی تکرار است عمامهٔ شهزاده-علیِ اکبر(ع) از عطرِ گلِ محمدی سرشار است!
هم تنم شد زیر پای دسته ی جارو سیاه هم تمام زندگی با جنبل و جادو سیاه اعتقادم نیست اما دیدم آری میشود با طلسمی سر نوشتِ آدم ترسو سیاه مادرم دیشب نگاهم کرد و با افسوس گفت زود شد گیسوسفید،این دختر ابرو سیاه چشم آهویی به درد من نخورد ،ای کاش بود جای پیشانی من پیشانیِ آهو سیاه با تمام این بلاها شکر کردم آنقَدر شد دو آرنجم سیاه و شد دو تا زانو سیاه با چه تدبیری خدایا؟ با چه طرز حکمتی؟ بخت من را اینقدَر کردی شبیه مو سیاه بیخیال، اما تو هر چیزی دلت میخواست، شد آخرش هم من شدم از بندگانِ روسیاه زهرا سادات موسوی مقدم
پرسیدم از فرهاد:آیا عشق شیرین بود؟ در پاسخم خندید یعنی بستگی دارد