eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
78 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اِلهی لا تُؤَدِّبْنی بِعُقوُبَتِکَ هرچند فریب خورده ام از شیطان هر چند که غرق گشته ام در عصیان یا رب! به عقوبتت مفرما ادبم با لطف مرا به راه خود برگردان ۱ رمضان ۱۴۴۴
ان شاءالله
شِکوه دارم که ندیدم رخ زیبای تو را حضرت ماه، کجایی رمضان آمده است...
در رمضان هر دلی بوی خدا می دهد بوی مناجات عشق بوی دعا می دهد خوان کرم را خدا بار دگر گُستَراند رحمت حق دائماً بر دل ما می دهد عطر خوش هر سحر بر همه دلها نشست لحظه ی افطار ،حق، نور و صفا می دهد چشم امید همه بر کرم و لطف اوست دعوت او کن قبول تا که ندا می دهد چاره ی بیچارگان نسخه ی درمان اوست درد دل افشا بکن تا که شفا می دهد قلب همه عاشقان حریم اَمن خداست دل چو حریمش شود قدر و بها می دهد دیدن عرش خدا وَجه حسین است و بس به هر که مشتاق اوست کرببلا می دهد
دوستش دارد دلم، از کلّ دنیا بیشتر از جهان، از کهکشان، از آسمان‌ها بیشتر دوستش دارد دلم، او فرق دارد با همه گر همه ده بار خوبند، او ز صدها بیشتر... او بهاران من اندر زمهریرِ بی‌کسی‌ست دوستش دارم کران تا بی‌کران‌ها، بیشتر ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رمـضان آمد و لـب تشنه ولی خـوشحالم؛ ڪه به خــرمایِ لــبت بـاز ڪـنم افــطارم!
دردم نهفته بِه زِ طبیبی که بارها درد مرا شناخت، ولی کمترش نکرد
نیستی یک لحظه غایب از دلم ای جانِ جان گر به ظاهر غایبی در باطنم رخسار طوست
وَأَنَّکَ لَاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَکَ؛ از غفلت خود همیشه حیران ماندیم از ظلمت خود سخت پریشان ماندیم حاشا که جمالِ تو شود پوشیده ماییم که در حجاب عصیان ماندیم ۲ رمضان ۱۴۴۴
الحمدلله الذی یَحلُمُ عَنّی حَتّی کَاَنّی لاذَنبَ لی هر چند گذشته ی تباهی دارم عاصی ام و نامه ی سیاهی دارم بخشید و کریمانه بغل کرد مرا انگار نه انگار گناهی دارم ۲ رمضان ۱۴۴۳
. در این بهاران کاش چون تو جان بگیرم جانی دهم لبخندی از جانان بگیرم امشب نگاهی کن دل سرگشته‌ام را تا چون تو نور از پرتو قرآن بگیرم ✍️، ۱۴۰۲/۰۱/۰۴ ساعت به وقت ۰۱:۲۰ 💔 هدیه به روح ملکوتی و بلندپرواز حاج‌قاسم سلیمانی صلوات 🌷
💚🍃 دردم نهفته، بِه زِ طبیبی که بارها دردِ مرا شناخت، ولی کمترش نکرد...