eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
58 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
☆ وقتی که مسیرمان خیابان باشد همراه تو شادی‌ام فراوان باشد با تو چِقَدر قدم‌زدن می‌چسبد مخصوصا اگر به زیر باران باشد
ای دل نگفتمت که به چشمش نظر مکن کز غَم چنان شوی که نبینی بخواب، خواب...
در بادیهٔ عشق تو تا پای نهادم یکباره بشد دین و دل و عقل ز دستم از بس که نظر بر گُل رخسار تو دارم شد شهره بهر شهر که خورشید پرستم
☆ زیبایی و با عشق تو درگیرم، شعر! آرامِ دلی و بی تو می‌میرم، شعر! گفتند: محال است که شاعر نشوم من شعر هم از تو یاد می‌گیرم، شعر! 🌸
یاد آن روزی که تختی و حیاطی داشتیم قُل قُل قوری و قلیان و بساطی داشتیم عطر آویشن، ردیف استکان های بلور زندگی شیرین تر از چای نباتی داشتیم مادری فیروزه تر از آسمان مخملی سایه مهر پدر، ظهر صلاتی داشتیم خانه ای گرچه کلنگی خالی از اندوه و غم باخبر از حال هم شور و نشاطی داشتیم نم نم چنگ و رباب و گلنراقی و قمر هر شب جمعه که می شد سور و ساتی داشتیم نرده های غرق پیچک، پله پله اطلسی گام پاورچین و غرق احتیاطی داشتیم شرشر فواره روی رقص ماهی های حوض شور و شوق و خاطر پُر انبساطی داشتیم ساده مثل آفتاب آمده از پشت کوه بی خجالت لهجه اهل دهاتی داشتیم حافظ از شاخه نباتش، سعدی از سیمین تنش فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتی داشتیم کارگردان...! آن همه عشق و صفا یادش بخیر آخر آن روزها ای کاش کاتی داشتیم عکس ما را قاب کن هر چند با گرد و غبار تا که خوشبختی بداند خاطراتی داشتیم
چای دم کن، خسته‌ام از تلخیِ نسکافه‌ها چای با عطر هل و گل‌های قوری، بهتر است من، سرم بر شانه‌ات؟ یا تو سرت بر شانه‌ام؟ فکر کن خانم، اگر باشم، چه جوری بهتر است؟
یا رب اگرچه صرف گنه شد جوانی ام دارم امید کز درِ لطفت مرانی ام تو اهل فضل و بخشش و جود و کرامتی من عبد روسیاه و خطاکار و جانی ام شاهد تویی و حاکم روز جزا تویی شرمنده ی خطا و گناه نهانی ام با آتش ریا و حسد خو گرفته ام با دست خویش دود شده زندگانی ام جسمم ضعیف و آتش قهر تو شعله ور یا رب بیا و بگذر از این ناتوانی ام آیا مرا ز رحمت خود دور می کنی؟ آیا کنار دوزخیان می نشانی ام؟ یا رب اگرچه بنده خوبی نبوده ام اما مباد از در لطفت برانی ام یا رب به حق یوسف زهرا مرا ببخش من صاحب الزمانی ام و جمکرانی ام عمرم فدای حضرت خورشید پشت ابر نذر قدوم مهدی زهرا جوانی ام مهدی شریفی
یکبار روزه ام را، بی روضه وا نکردم پس باز کن به رویم، آغوش کربلا را رسوا مکن مرا در، نزد "رئوس الاشهاد" یا رب بحق زینب، کن دفع این بلا را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ 💚🍃 تنها نه زمین، زمان تو را می‌خواند انسان با هر زبان تو را می‌خواند هر گوشهٔ دنیاست سخن از نامت فرمانده بیا، جهان تو را می‌خواند ━━━━💠🌸💠━━━━ 🌷
تو نشسته در مقابل، من و صد خیال باطل که به عالم تخیل به که اتصال داری ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
‏━━━━━━━━━━━ هر چند ز دست عشق، غم میریزد! غم نامه ی عشق ،دم به دم میریزد! با این همه حال و روز من معتدل است بی عشق ،روانِ من به‌هم میریزد! ‏━━━━━━━━━━━ ❏
بسم الله الرحمن الرحیم لحظه لحظه‌لحظه عمر من فقط گذشته با حسین چون‌که بر لبم نبوده غیر ذکر یاحسین دست من به دامن تو بوده هر کجا حسین چون محل نداده جز تو هیچ‌کس مرا حسین وقت بی‌کسی فقط تورا زدم صدا حسین «یا مَنِ‌ اِسْمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شِفا حسین» حاجت مرا همیشه کرده‌ای روا حسین پس برای درد من فقط تویی دوا حسین در نماز صبح‌و‌ظهرومغرب‌و‌عشا حسین نام نامی تو از لبم نشد جدا حسین ذکر هرقنوت من به‌جای ربنا، حسین «یا مَنِ‌ اِسْمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شِفا حسین» ای تجسم تمام رحمت خدا حسین لطف تو همیشه بوده شامل گدا حسین ما گدای بی‌وفا، تو شاه باوفا حسین هردقیقه می‌کنی نظر به‌حال ما حسین پس به‌غیر ازاین دعا نمیکنم دعا حسین «یا مَنِ‌ اِسْمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شِفا حسین» اشک روضه‌ی تو مثل چشمه‌ی بقا حسین آمدم به هرکجا که روضه شد به‌پا حسین گرچه حق روضه‌های تو نشد ادا حسین گریه‌ام نشد برای تو شبی قضا حسین عمر من بدون گریه می‌شود فنا حسین «یا مَنِ‌ اِسْمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شِفا حسین» جای تو مگر نبوده دوش مصطفی حسین؟ روی خاک کربلا چرا شدی رها حسین؟ روی سینه‌ات نشسته شمر بی‌حیا حسین کربلا کفن نبوده غیر بوریا حسین؟ مادرت رسیده با دم حسین‌وا‌حسین «یا مَنِ‌ اِسْمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شِفا حسین» مادرم گذاشت بر لبم از ابتدا حسین ریخت بین شیر من از اشک روضه‌ها حسین گردنم گذاشت شال مشکی عزا حسین گفته‌ام از ابتدا به‌شوق انتها حسین پس به‌وقت مردنم به‌دیدنم بیا حسین «یا مَنِ‌ اِسْمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شِفا حسین»
آنها که در کرامت و اخلاص سرورند قلبِ سیاه و لک‌زده را نیز می‌خرند اصلاً به فکرِ رفتن و رنجِ سفر نباش ما را به میهمانیِ آن عشق می‌برند.
فاضل نظری کتاب گریه های امپراتور
قهوه را بردار و یک قاشق شکر.‌..سم بیشتر پیش رویم هم بزن آن را دمادم بیشتر قهوه قاجاری ام همرنگ چشمانت شده ست می شوم هر آن به نوشیدن مصمّم بیشتر صندلی بگذار و بنشین رو به رویم، وقت نیست حرف ها دارم، صدها راز مبهم ، بیشتر راستش من مرد رویایت نبودم هیچ وقت هر چه شادی دیدی از این زندگی، غم بیشتر ما دو‌ مرغ عشق اما تا همیشه در قفس ما جدا از هم غم انگیزیم ، با هم ‌بیشتر عمق فنجان هر چه کمتر می شود حس می کنم عرض میز بینمان انگار کم کم بیشتر خاطرت باشد، کسی را خواستی مجنون کنی زخم، قدری بر دلش بگذار ، مرهم بیشتر حیف باید شاعری خوشنام بودم در بهشت مادرم حوّا مقصّر بود ، آدم بیشتر سوخت نصف حرفهایم در گلو...اما تو را هر چه می سوزد گلویم دوست دارم بیشتر
با ناله یا مجیر یا رب تو ببخش من رو سیه و حقیر یا رب تو ببخش در این رمَضان بیا و این دست مرا... از لطف و کرم بگیر یا رب تو ببخش
ای بوسه ات شراب و، از هر شراب خوش تر ساقی اگر تو باشی ، حالم خراب خوش تر بی تو چه زندگانی ؟ گر خود همه جوانی ای با تو پیر گشتن ، از هر شباب خوش تر جز طرح چشم مستت، بر صفحه ی امیدم خطی اگر کشیدم ، نقش بر آب خوش تر خورشید گو نخندد ، صبحی تتق نبندد ای برق خنده هایت ، از آفتاب خوش تر هر فصل از آن جهانی است، هر برگ داستانی ای دفتر تن تو ، از هر کتاب خوش تر چون پرسم از پناهی ، پشتی و تکیه گاهی آغوش مهربانت ، از هر جواب خوش تر خامش نشسته شعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت ، از شعر ناب خوش تر
در نیمه ی مه قرص قمر آمده است از نسل علی شیر پسر آمده است مظلوم و کریم آل طاها یعنی حاجت ده بی حرم،شَبَر آمده است
در خلوت دل جز من و دلدار کسی نیست اینجاست که منزلگه هر بوالهوسی نیست
شور است که در نغمه ی تار افتاده پایـیز کـه در قـاب بهـار افتاده از لرزش و رقص ناز انگشتانـت عکسی است به یادگار، تار افتاده
با هزاران چشم می‌جوییم عیب خویش را چون رسد نوبت به عیب خلق، ستاریم ما
گذار رابطه افتاد کوچه ی بن بست تو جازدی... به سلامت... ولی خدایی هست... به گریه بدرقه ات کردم و دلم خون شد برای دلخوشی ام هم تکان ندادی دست شبیه شیشه ی عطرِ شکسته شد این عشق خیال وخاطره از بوش مدتی سرمست بخند تا که بخندد زمانه حرفی نیست تمام بغض غزل با گلایه شد پیوست اگرچه تلخ...ولی باتو خوب فهمیدم نمی شود به حضور حبابها دل بست
دلتنگی مرا به تماشا گذاشته است اشكی كه روی گونه‌ی من پا گذاشته است
معشوقه ما يكسره مشغول نماز است عشق است خدايى كه خدا داشته باشد...
🔰 دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان : 🔹بسم الله الرحمن الرحیم 🔸اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذَارِ، وَ صَبِّرْنِي فِيهِ عَلَى كَائِنَاتِ الْأَقْذَارِ، وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِلتُّقَى وَ صُحْبَةِ الْأَبْرَارِ، بِعَوْنِكَ يَا قُرَّةَ عَيْنِ الْمَسَاكِينِ. خدایا مرا در این ماه از آلودگیها و ناپاکیها پاک کن، و بر شدنیهای مورد تقدیرت شکیبایم گردان، و به پرهیزگاری و هم نشینی با نیکان توفیقم ده، به یاری ات ای نور چشم درماندگان.✔️
Tahdir joze13.mp3
3.93M
🔰 تلاوت قرآن کریم 💽 تند خوانی ( تحدیر ) 💢 استاد معتز آقایی 📻 صوتی 📕 جزء سیزدهم✔️
حیف است این شب‌ها دلم آلوده باشد جز نور راه دیگری پیموده باشد یا چون گلی روییده در دامان مرداب هر لحظه از دنیای من بیهوده باشد طاقت ندارد در نبرد سیل و طوفان وقتی بنای خانه‌ای فرسوده باشد باید دلم در پرتو شب‌های این ماه در خطّ نوری که خدا فرموده باشد با ماه کامل همسفر باش ای دل من تا که خیالت در مسیر آسوده باشد
پر از خوناب حسرت شد دو چشم اشکبار من یکی بر روز من گرید دگر بر روزگار من
مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من... که جز ملال نصیبی نمی‌برید از من 🌸سلام صبح بخیر 🌸 🌾🌸🌾