eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم لحظه لحظه‌لحظه عمر من فقط گذشته با حسین چون‌که بر لبم نبوده غیر ذکر یاحسین دست من به دامن تو بوده هر کجا حسین چون محل نداده جز تو هیچ‌کس مرا حسین وقت بی‌کسی فقط تورا زدم صدا حسین «یا مَنِ‌ اِسْمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شِفا حسین» حاجت مرا همیشه کرده‌ای روا حسین پس برای درد من فقط تویی دوا حسین در نماز صبح‌و‌ظهرومغرب‌و‌عشا حسین نام نامی تو از لبم نشد جدا حسین ذکر هرقنوت من به‌جای ربنا، حسین «یا مَنِ‌ اِسْمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شِفا حسین» ای تجسم تمام رحمت خدا حسین لطف تو همیشه بوده شامل گدا حسین ما گدای بی‌وفا، تو شاه باوفا حسین هردقیقه می‌کنی نظر به‌حال ما حسین پس به‌غیر ازاین دعا نمیکنم دعا حسین «یا مَنِ‌ اِسْمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شِفا حسین» اشک روضه‌ی تو مثل چشمه‌ی بقا حسین آمدم به هرکجا که روضه شد به‌پا حسین گرچه حق روضه‌های تو نشد ادا حسین گریه‌ام نشد برای تو شبی قضا حسین عمر من بدون گریه می‌شود فنا حسین «یا مَنِ‌ اِسْمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شِفا حسین» جای تو مگر نبوده دوش مصطفی حسین؟ روی خاک کربلا چرا شدی رها حسین؟ روی سینه‌ات نشسته شمر بی‌حیا حسین کربلا کفن نبوده غیر بوریا حسین؟ مادرت رسیده با دم حسین‌وا‌حسین «یا مَنِ‌ اِسْمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شِفا حسین» مادرم گذاشت بر لبم از ابتدا حسین ریخت بین شیر من از اشک روضه‌ها حسین گردنم گذاشت شال مشکی عزا حسین گفته‌ام از ابتدا به‌شوق انتها حسین پس به‌وقت مردنم به‌دیدنم بیا حسین «یا مَنِ‌ اِسْمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شِفا حسین»
آنها که در کرامت و اخلاص سرورند قلبِ سیاه و لک‌زده را نیز می‌خرند اصلاً به فکرِ رفتن و رنجِ سفر نباش ما را به میهمانیِ آن عشق می‌برند.
فاضل نظری کتاب گریه های امپراتور
قهوه را بردار و یک قاشق شکر.‌..سم بیشتر پیش رویم هم بزن آن را دمادم بیشتر قهوه قاجاری ام همرنگ چشمانت شده ست می شوم هر آن به نوشیدن مصمّم بیشتر صندلی بگذار و بنشین رو به رویم، وقت نیست حرف ها دارم، صدها راز مبهم ، بیشتر راستش من مرد رویایت نبودم هیچ وقت هر چه شادی دیدی از این زندگی، غم بیشتر ما دو‌ مرغ عشق اما تا همیشه در قفس ما جدا از هم غم انگیزیم ، با هم ‌بیشتر عمق فنجان هر چه کمتر می شود حس می کنم عرض میز بینمان انگار کم کم بیشتر خاطرت باشد، کسی را خواستی مجنون کنی زخم، قدری بر دلش بگذار ، مرهم بیشتر حیف باید شاعری خوشنام بودم در بهشت مادرم حوّا مقصّر بود ، آدم بیشتر سوخت نصف حرفهایم در گلو...اما تو را هر چه می سوزد گلویم دوست دارم بیشتر
با ناله یا مجیر یا رب تو ببخش من رو سیه و حقیر یا رب تو ببخش در این رمَضان بیا و این دست مرا... از لطف و کرم بگیر یا رب تو ببخش
ای بوسه ات شراب و، از هر شراب خوش تر ساقی اگر تو باشی ، حالم خراب خوش تر بی تو چه زندگانی ؟ گر خود همه جوانی ای با تو پیر گشتن ، از هر شباب خوش تر جز طرح چشم مستت، بر صفحه ی امیدم خطی اگر کشیدم ، نقش بر آب خوش تر خورشید گو نخندد ، صبحی تتق نبندد ای برق خنده هایت ، از آفتاب خوش تر هر فصل از آن جهانی است، هر برگ داستانی ای دفتر تن تو ، از هر کتاب خوش تر چون پرسم از پناهی ، پشتی و تکیه گاهی آغوش مهربانت ، از هر جواب خوش تر خامش نشسته شعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت ، از شعر ناب خوش تر
در نیمه ی مه قرص قمر آمده است از نسل علی شیر پسر آمده است مظلوم و کریم آل طاها یعنی حاجت ده بی حرم،شَبَر آمده است
در خلوت دل جز من و دلدار کسی نیست اینجاست که منزلگه هر بوالهوسی نیست
شور است که در نغمه ی تار افتاده پایـیز کـه در قـاب بهـار افتاده از لرزش و رقص ناز انگشتانـت عکسی است به یادگار، تار افتاده
با هزاران چشم می‌جوییم عیب خویش را چون رسد نوبت به عیب خلق، ستاریم ما
گذار رابطه افتاد کوچه ی بن بست تو جازدی... به سلامت... ولی خدایی هست... به گریه بدرقه ات کردم و دلم خون شد برای دلخوشی ام هم تکان ندادی دست شبیه شیشه ی عطرِ شکسته شد این عشق خیال وخاطره از بوش مدتی سرمست بخند تا که بخندد زمانه حرفی نیست تمام بغض غزل با گلایه شد پیوست اگرچه تلخ...ولی باتو خوب فهمیدم نمی شود به حضور حبابها دل بست
دلتنگی مرا به تماشا گذاشته است اشكی كه روی گونه‌ی من پا گذاشته است
معشوقه ما يكسره مشغول نماز است عشق است خدايى كه خدا داشته باشد...
🔰 دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان : 🔹بسم الله الرحمن الرحیم 🔸اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذَارِ، وَ صَبِّرْنِي فِيهِ عَلَى كَائِنَاتِ الْأَقْذَارِ، وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِلتُّقَى وَ صُحْبَةِ الْأَبْرَارِ، بِعَوْنِكَ يَا قُرَّةَ عَيْنِ الْمَسَاكِينِ. خدایا مرا در این ماه از آلودگیها و ناپاکیها پاک کن، و بر شدنیهای مورد تقدیرت شکیبایم گردان، و به پرهیزگاری و هم نشینی با نیکان توفیقم ده، به یاری ات ای نور چشم درماندگان.✔️
Tahdir joze13.mp3
3.93M
🔰 تلاوت قرآن کریم 💽 تند خوانی ( تحدیر ) 💢 استاد معتز آقایی 📻 صوتی 📕 جزء سیزدهم✔️
حیف است این شب‌ها دلم آلوده باشد جز نور راه دیگری پیموده باشد یا چون گلی روییده در دامان مرداب هر لحظه از دنیای من بیهوده باشد طاقت ندارد در نبرد سیل و طوفان وقتی بنای خانه‌ای فرسوده باشد باید دلم در پرتو شب‌های این ماه در خطّ نوری که خدا فرموده باشد با ماه کامل همسفر باش ای دل من تا که خیالت در مسیر آسوده باشد
پر از خوناب حسرت شد دو چشم اشکبار من یکی بر روز من گرید دگر بر روزگار من
مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من... که جز ملال نصیبی نمی‌برید از من 🌸سلام صبح بخیر 🌸 🌾🌸🌾
✨﷽✨ ─┅═🍃🌺🍃═┅─ بر سبــط نبــی ، زادهٔ زهـــراصــلوات بر خــوی نکــو ، روی دل آرا صلـوات نامش حسن و ظاهر و باطن حسـن است بر دســت کــریــم آل طــاها صــلوات ─┅═🍃🌺🍃═┅─ بر نـور جمــال سبــط احمــد صــلوات برجلــوهٔ نــور حــیّ ســرمد صــلوات اولْ_ثمــر گلشــن زهــــرا و عـلــی بر دســته گــل باغ محمــد صـلوات ─┅═🍃🌺🍃═┅─ یک دسته گل نیکْ سرشت آمده است در ماه صیام و سـرنوشت آمده است صـد مــژده که در نیــمـهٔ ماه رمضان آقــای جــوانان بهـشــت آمــده است ─┅═🍃🌺🍃═┅─ در قـاب ازل حُـسنِ حَسن پیــدا شد در دامــن یاس ، یاســمن پیــدا شد تا عطـرخوشش بر همه عالم پیچید سرچشمــهٔ آن مُشــک خُتَن پیدا شد ─┅═🍃🌺🍃═┅─ اَنفـاس خـوش از باد صــبا می آید خـوشبــو گلـــی از آل عبــا می آید آقــای جــوانــان بهشـــتی امــشب بـا نــام امـــام مجــتبی می آید ─┅═🍃🌺🍃═┅─ در نیمـــهٔ مــاه رمضـان ، مــاه برآمد گویـی که هزار یوسف از چـاه برآمد پیچیــد ز گلــزار علــی عطــر امــامـت صد مژده که بر اِنس و مَلَک شاه برآمد ─┅═🍃🌺🍃═┅─ اوّلْ پســر شــــاه نجــف آمـده است بر عالمیــان شور و شعف آمده است از عـطـــر گــل یاســـمــن آل عبـــا اهـل ملکوت هم به صف آمده است ─┅═🍃🌺🍃═┅─ ✍رقیه سعیدی
ای غنچه های گرم دعا صبحتان به‌خیر ای بلبلان سر به هوا صبحتان به‌خیر شب رفت و چشمهای زمین غرق نور شد ای بندگان خوب خدا صبحتان به‌خیر ✍ 🌾🌾صبحتون سرشار از برکت🌾🌾
أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیتُ، وَ سَتَرْتَ عَلَی فَمَا اسْتَحْییتُ مهلت دادی، دعا نکردم یا رب خود را ز گنه جدا نکردم یا رب از لطف و کرامتت، گناهانم را پوشاندی و من حیا نکردم یا رب
✔️🥀💞... قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت حتی به قدرِ نیم نگاهی ببینمت تکلیفِ بیقراری این دل چه میشود؟!!! اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت... ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود در راهِ جمکران سر راهی ببینمت یا که مُحَرَمی شود و بین کوچه ای در حالِ کارِ نصبِ سیاهی ببینمت آقا خدا نیاوَرَد آن روز را که من سرگرم میشوم به گناهی ببینمت با این دلِ سیاه و تباهم چه دلخوشم بر این خیالِ کهنه یِ واهی: ببینمت! دارم یقین که روزِ وصالِ تو میرسد ذکرِ لبم شده که الهی ببینمت ✨ 🍃 🌸 🍂🌸🍃 🍃🍂🌸🍃 ✨🍃🍂🌸🍂🌸🍃✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
جانا بیا که بی تو دلم را قرار نیست بیشم مجال صبر و سر ِانتظار نیست دیوانه این چنین که منم در بلای عشق دل عاقبت نخواهد و عقلم به کار نیست گر خواندنت مراد و گر راندن آرزوست آن کن که رای توست مرا اختیار نیست ما را همین بس‌است که داریم درد عشق مقصود ما ز وصل تو بوس و کنار نیست ای دل همیشه عاشق و همواره مست باش کان‌کس که مست عشق نشد هوشیار نیست با عشق همنشین شو و از عقل برشکن کو را به پیش اهل نظر اعتبار نیست هر قوم را طریقتی و راهی و قبله‌ایست پیش عبید قبله به جز کوی یار نیست
دو فنجان چای دم کردم که صبحت را بیارایم کنارِ قـــندِ لـب‌های تو شیرین گشت دنـــیایم
چه باران قشنگی ریخت در گوش ِخیابان‌ها هوای ِعشق جاری گشت، دوشادوشِ ایوان‌ها سرت سبز و دلت خوش باد در رویای فروردین بهاران خنده‌اش جاری است، بر تن‌پوشِ گلدان‌ها نسیمِ مهر از زیباترین گلزار می‌آید که عطرش چون بهشتی نوبهاری گشت در جان‌ها صدای نغمه‌ی گنجشک‌های مست می‌پیچد میان تنگی دیوار تا آغوش دالان‌ها تب ِعید است و دیدار کلاغان با قناری‌ها درختان شاد می‌رقصند با آهنگ باران‌ها به دستان زمین چتر نوازش بوسه خواهد زد چه باران ِقشنگی ریخت در کوچه، خیابان‌ها