eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
طلوع گرم چشمانت مرا صادق ترین صبح است اگر نہ ڪار خورشید جهان  عادت  شده  ما را...
لکنت گرفته دست و پاهای زبانم را دارد روانی میکند لحنت روانم را میرقصد و می‌لرزد و اشعار میخواند بدمست کرده اسکانت استکانم را این روزها یک جنگل وحشی ست این دنیا در کنج آغوش تو می سازم جهانم را گم میشوم پیدا کنم در نام زیبایت با وصل میم ملکیت   نام و نشانم را "جانم عزیزم دوستت دارم" چه تکراری است ای کاش امشب بشنوم "پیشت بمانم؟" را
ای که عطرت در وجودم هست مانند گلی کار من را دوست داری،قرص من را میقولی؟
☘☘☘ این دوتا دندان پایینت مرا از هوش برد آن هویج دست خرگوش مرا این موش خورد جرم دزدی از حساب پادشاه مصر چیست من نمیدانم ولی این بچه را باید فِشرد😍😬 ☘☘☘☘
بیـرون نرود از آستانـت مایوس با قلب شکستـه آنکه آمد پابوس تو قبله ی حاجاتی و من جز حرمت حاجت نبرم به هیچ کس، شمس شموس 🦋
سرم به سنگِ هر اندوهِ محکمی بخورَد کسی که از تو فراری شود نخواهم بود.. مهدی_فرجی
. دوری زِ تو امانِ دلم را بُریده است با گریه رو به کرببلا می‌دهم سلام 😭
اصلاً نه نوکر، فکر کن سائل رسیده است لب تشنه‌ای دیگر لبِ ساحل رسیده است در خانه‌ات دیوانه‌ها را راه دادی اصلاً به کوی تو مگر عاقل رسیده است؟ گندم شد این بذر دعا هربار، اما از من مدام آتش به این حاصل رسیده است قابل نبود اشکی که از چشم من افتاد این گریه‌کن هربار ناقابل رسیده است سمت تو باید دل بُرید از جان، که هرکس جز این بیاید، عاطل و باطل رسیده است تا کربلایت آمدن که پا نمی‌خواست هرکس سراغت آمده با دل رسیده است دیر آمدم، در بسته بود، اما به دادم در زندگی لطف ابوفاضل رسیده است ** در کربلا هم دیر شد دیدارِ آخر زینب رسید اما پس از قاتل رسیده است ✍
در میکده دوش، زاهدی دیدم مست تسبیح به گردن و صُراحی در دست گفتم: ز چه در میکده جا کردی؟ گفت: از میکده هم به سوی حق راهی هست
برون کردی مرا از دل چو دل با دیگری داری کجا یاد آوری از من؟ که از من بهتری داری
گل چو خندید محال است دگر غنچه شود سر چو آشفته شد از عشق، به‌سامان نشود 🌸
برای ما که کسی شعر نخواهد گفت خوشا به حال تویی که مخاطب شعری