درد یعنی که نماندن به صلاحش باشد
بنویسی که خدا پشت و پناهش باشد
برود ، بغض کنی ، خرد شوی ، دم نزنی
که دلت تشنهٔ یک لحظه نگاهش باشد
منطقی نیست که بختِ منِ دلبستهٔ او
به پریشانی موهای سیاهش باشد
عاشقی جرم قشنگیست که جز رسوایی
دلِ پُر درد ، مجازات گناهش باشد
#علی_صفری🌼
من گُلی پژمرده ام لطفاً کمی آبم دهید🌷
عطرِمن خشکیده دردل عطرِ کاشانم دهید🌷
من گلی زَردَم که ماندم با هزارن آرزو🌷
آخرین برگ از گلم را دستِ جانانم دهید🌷
مانده ام تنهایِ تنها در میان شوره زار🌷
من گلی بی شاخُ برگم باغُ بستانم دهید🌷
بلبلی با ناله می خواند مرا در آن چمن🌷
خسته ام جایی ندارم آن گلستانم دهید🌷
رفته از دستم ولی میخا همش با جان دل🌷
مُردَم اخر دستِ من را دستِ دلدارم دهید
با لبانت می توانی جان دهی یا جان بری
هرچه گردانی نصیبم ،من ندارم اعتراض
#محمدغنی_پور
شبی دست از سرم بردار و سر بر شانهام بگذار
بکش بر سینه، این دیوانهی حالی به حالی را
#اصغر_معاذی
دلداده و خواهانِ تو در شهر زیاد است
محتاجتر از من به تو امّا احدی نیست
#نوید_نیّرۍ
درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که
از همانکودکیش مدرسه را دوست نداشت
#لاادری
دلم گرفته ، ای دوست! هوای گریه با من
گر از قفس گریزم کجا روم ، کجا من؟
کجا روم که راهی به گلشنی ندارم
که دیده بر گشودم به کنج تنگنا من
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ز من هر آن که او دور چو دل به سینه نزدیک
به من هر ان که نزدیک از او جدا جدا من
نه چشم دل به سویی نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی به یاد آشنا من
زبودنم چه افزود ؟ نبودنم چه کاهد؟
که گویدم به پاسخ که زنده ام چرا من
ستاره ها نهفتم در آسمان ابری
دلم گرفته ، ای دوست هوای گریه با من
#سیمین_بهبهانی