eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
64 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
درد یعنی که نماندن به صلاحش باشد بنویسی که خدا پشت و پناهش باشد برود ، بغض کنی ، خرد شوی ، دم نزنی که دلت تشنهٔ یک لحظه نگاهش باشد منطقی نیست که بختِ منِ دلبستهٔ او به پریشانی موهای سیاهش باشد عاشقی جرم قشنگی‌ست که جز رسوایی دلِ پُر درد ، مجازات گناهش باشد 🌼
غزل به چشم سیاهت رسیـد بهتش زد مسیر شعرعوض شد به عمق چشمانت
من گُلی پژمرده ام لطفاً کمی آبم دهید🌷 عطرِمن خشکیده دردل عطرِ کاشانم دهید🌷 من گلی زَردَم که ماندم با هزارن آرزو🌷 آخرین برگ از گلم را دستِ جانانم دهید🌷 مانده ام تنهایِ تنها در میان شوره زار🌷 من گلی بی شاخُ برگم باغُ بستانم دهید🌷 بلبلی با ناله می خواند مرا در آن چمن🌷 خسته ام جایی ندارم آن گلستانم دهید🌷 رفته از دستم ولی میخا همش با جان دل🌷 مُردَم اخر دستِ من را دستِ دلدارم دهید
با لبانت می توانی جان دهی یا جان بری هرچه گردانی نصیبم ،من ندارم اعتراض
شبی دست از سرم بردار و سر بر شانه‌ام بگذار بکش بر سینه، این دیوانه‌ی حالی به حالی را
دلداده و خواهانِ تو در شهر زیاد است محتاج‌تر از من به تو امّا احدی نیست
مادرم گفت: پسر عاقبتت خیر شود کاش آن عاقبت خیر تو باشی تو فقط 💕
درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که از همان‌کودکیش مدرسه را دوست نداشت
مادرم گفت که عاشق نشوی گفتم چشم چشم های تو مرا بی خبر از چشمم کرد🌺🌺
من به چشمان تو محتاج تر از نان شبم عشق بر سفره بریزان،غم عاشق نان نیست
به دلم تهمت پر رنگ تری باید زد جرمش از عشق گذشتست خدا میداند..
دلم گرفته ، ای دوست! هوای گریه با من  گر از قفس گریزم کجا روم ، کجا من؟  کجا روم که راهی به گلشنی ندارم  که دیده بر گشودم به کنج تنگنا من  نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل  چو تخته پاره بر موج رها رها رها من  ز من هر آن که او دور چو دل به سینه نزدیک  به من هر ان که نزدیک از او جدا جدا من  نه چشم دل به سویی نه باده در سبویی  که تر کنم گلویی به یاد آشنا من  زبودنم چه افزود ؟ نبودنم چه کاهد؟  که گویدم به پاسخ که زنده ام چرا من  ستاره ها نهفتم در آسمان ابری  دلم گرفته ، ای دوست هوای گریه با من