دوش خود را سر به دامان تو میديدم به خواب
كاش میمُردم! چرا بيدار كردم خويش را
#سعيد_قمی
در آغوش خیالت جذبهای میخواهد این مخمور
که چون آید به خود دست خود اندر گردنت بیند...
#محتشم_کاشانی
بر آینه صفات یزدان صلوات
بر جلوه واقعی انسان صلوات
ماهِ شعبان، ماه رسول الله است
بفرست در این ماه فراوان صلوات
#عاصی_خراسانی
#شعبانیات
یکباره اگر خدا تو را بالا!!! بُرد
در زندگی ات تمامی غمها مُرد!!!
مغرور نشو فخر به مردم نفروش
زیرا که به یک آه، زمین خواهی خورد...
#محمدجواد_منوچهری
بر صفحهٔ دل حک شده اسم سجاد
در روز ولادتش شده دنیا شاد
این بنده بلد نبود آداب دعا
آورد صحیفه و دعا یادم داد
#زینب_نجفی
#راجی
باید تو را نشاند و نشست و نگاه کرد
بنشین دمی مقابل من، مهربان من!
#ناصر_حامدی
"تو می دانی چه دردی می کشیدم از تبَر بودن؟؟
تَنت از چوب..اما بابتِ سَر، در به در بودن
گناهش چیست تُنگی، عاشقِ ماهی شود اما...
تمامِ عمر،ماهی از وجودش بی خبر بودن؟؟
چه می کردی،اگر یک عمر گلدانی شوی اما...
تمامِ فکرِ گل از باغ و باران شعله ور بودن؟؟
گمانم شاعر و آئینه همزادند...امّا شعــر...
چه می شد یک دو خط، از حسِّ جیوه باخبر بودن؟؟
نمی دانم!..نمی دانم که می دانی؟!..ولی حس کن
چه حـــالی دارد از نادیده هــم... نادیده تر بودن؟!
خیالی نیست. "خورشیدی" . بتاب و حکمرانی کن.
که عـــادت کرده ام خورشید را، بالایِ سَر بودن.
هوا خوبست! من خوبم! و اینجا آسمان آبیست!
نگو دیوانه ام ! سختست دردِ کور و کــر بودن.
#غـــزل_سهرابی
مُردَن فقط به رفتنِ روحَت ز جسم نیست
قَلبت اگر شکست ، خدا رحمتت کند 💔
#محمدامین_عبادی
سلام خمرهٔ سرکه، سلام اصلِ شراب
سلام حضرت دلبر، سلام بادهٔ ناب
سلام بر گل مریم، سلام شیرهٔ یاس
سلام رونقِ قمصر، سلام عطرِ گلاب
سلام سنبلِ گلشن، سلام سروِ خرام
سلام بر پسِ پرده، سلام رمزِ حجاب
سلام مرهمِ سینه، سلام زخمِ رفیق
سلام حرفِ نگفته، سلام بغضِ حُباب
سلام زُلفِ پریشان، سلام قرصِ قمَر
سلام ناوکِ مژگان، سلام غمزه عِتاب
سلام علت طوفان، سلام ذرّهٔ خاک
سلام مخملِ آتش، سلام شوکتِ آب
سلام پردهٔ آخر، سلام سیمِ سهتار
سلام ولولهٔ دف، سلام چنگ و رُباب
سلام لیلى و مجنون، سلام کوه و تَبَر
سلام ماه و ستاره، سلام اُسطرلاب
سلام بر تهِ فنجان، سلام بر لبِ جام
سلام ساغرِ ساقى، سلام رندِ خراب
#مهدى_خداپرست
✔️نخستین کنگره ملی شعر مهدوی
«بهشت»
🔹بخش اصلی؛
_ مدح و منقبت حضرت
_ویژگیهای منتظران ظهور
_مهدویت در آیات و روایات
_اشتیاق و انتظار
_مهدویت و مقاومت
_مهدویت و جهاد تبیین
_مهدویت و انقلاب اسلامی
_مهدویت و نوجوانان
_مهدویت و بانوان
🔹موضوع ویژه؛
_سرود و زمزمههای مهدوی
🔹شرایط؛
_هر شاعر مجاز به ارسال ۵ اثر میباشد.
_آثار ارسالی برگزیده هیچ کنگره نباشد.
_دبیرخانه در چاپ و نشر آثار مجاز است.
🔹مهلت ارسال آثار؛
۳۰ بهمن
🔹نحوه ارسال اثر؛
۰۹۳۸۲۶۶۸۰۶۱
از طریق ایتا، واتسآپ و تلگرام
🔹تاریخ اختتامیه؛
۶ اسفندماه از ساعت ۱۶ تا ۱۸
در مسجد مقدس جمکران
همراه با شعرخوانی شاعران برگزیده
🌼
دلت روشن اباصالح که زین العابدین آمد
علــی بن حسیـــن بن امیـــرالمومنین آمد
مضاعف گشته این شادی به قلب ملت ایران
چون از دامان پاک بانوی ایران زمین آمد
🌼
#رقیه_سعیدی_کیمیا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
#ماه_شعبان
بر آینهی صفات یزدان #صلوات
بر جلوهی واقعی انسان صلوات
ماهِ شعبان، ماه رسول الله است
بفرست در این ماه فراوان صلوات
#علی_مقدم
"از هم اکنون که ماه شعبان است"
از هم اکنون که ماه شعبان است، باید آماده ی حضور شوی
باید از قبلِ موقفِ رمضان، پاک گردی و غرق نور شوی
بگذر از هر چه بیش و کم اکنون، خیز و بردار یک قدم اکنون
بگذر از دیگران تو هم اکنون، تا پسندیده ی غفور شوی
لحظه لحظه به یاد مُردن باش، از هم اکنون به فکر رفتن باش
زودتر فکر توبه کردن باش، عاقبت راهیِ قبور شوی
گر شوی غافل از چنین رحمت، عاقبت تو بمانی و حسرت
حیف باشد اگر در این فرصت، صرف تقصیر یا قصور شوی
تا "تو" باشی چه جا برای "او"ست ؟! بگذر از خود رها شو از این پوست
نرسی تا مقامِ قُربِ دوست، مگر از نفسِ خویش دور شوی
ادعا مثل حرف بسیار است، کو کسی که فدایی یار است؟!
اگر از تو امام تو خواهد، میتوانی که در تنور شوی؟!
شاید این ماه ماه آخر بود، شاید آقایمان ظهور نمود
آری ای منتظِر ز جا برخیز، باید آماده ظهور شوی
#عاصی_خراسانی
#شعبانیات
۲۱ شعبان ۱۴۴۳
گرچه مسجد را گروهی با تجمل ساختند
اهل دل میخانه را هم با توکل ساختند
عشق جانکاه است یا جانبخش؟ حالا هرچه هست
عشقبازان بینِ مرگ و زندگی پل ساختند
سقف آگاهی ستونی جز "فراموشی" نداشت
این بنا را خشت بر خشت از تغافل ساختند
بیسبب مهماننواز مجلس ماتم نبود
این "گلابِ تلخ" را از "گریهی گل" ساختند
روز خلقت در گِل ما شوق دیدار تو بود
از همان آغاز ما را کمتحمل ساختند...
#فاضل_نظری
🍃🌺 نذر میلاد باب الحوائجِ خانم أم البنین(س)
#حضرت_اباالفضل_العباس_علیه_السلام 🌺🍃
ای در شجاعت مثلِ حیدر؛ یا أباالفضل(ع)
آیینهٔ ساقیِ کوثر؛ یا أباالفضل(ع)
ای مشکِ تو رؤیایِ دریایِ خروشان
آقاترین سقّایِ برتر؛ یا أباالفضل(ع)
دُرّ ادب شخصیَتَت را داده جلوه
ای بر رکابِ شیعه گوهر؛ یا أباالفضل(ع)
باب الحوائج هستی و با ذکرِ نامت
آرام شد هر قلبِ مضطر؛ یا أباالفضل(ع)
ای تشنهٔ عشقِ به فرزندانِ زهرا(س)
فرمانپذیرِ امرِ مادر؛ یا أباالفضل(ع)
أم البنین(س) میگفت: آقایت حسین(ع) است
این را بدان تا روز محشر؛ یا أباالفضل(ع)
روز مبادایِ حسینم زود بگذر-
از دست و چشم و بلکه از سر؛ یا أباالفضل(ع)
نانِ علی(ع) باشد حلالت جانِ مادر
جان را فدایش کن سراسر؛ یا أباالفضل(ع)
باید سپر باشی برای خیمه... باید-
باشی علَمدارِ دلاور؛ یا أباالفضل(ع)
مادر! حواست بیشتر باشد به زینب(س)
خیلی محبّت کن به خواهر؛ یا أباالفضل(ع)
بر چادرش تقدیم کن هر روز، بوسه
ای حافظِ ناموس و معجر؛ یا أباالفضل(ع)
من آرزو دارم شوَد هر لحظه جانت
قربانِ این خواهر- برادر؛ یا أباالفضل(ع)!
#السلام_علیک_یا_اباالفضل_العباس
#دخیلک_یابن_أم_البنین_س
#بأباألفضل_ع_الهی_العفو
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مرضیه_عاطفی
چشم مستت چه کند با من بیمار امشب
این دل تنگ من و این دل تب دار امشب
آخرای اشک دل سوخته ام را مددی
که به جز ناله مرا نیست پرستار امشب
بیش از این مرغ سحر خون به دل ریش مکن
که به کنج قفسم چون تو گرفتار امشب
سیل اشکم همه دفترچه ایام بشست
نرود نقش تو از پرده پندار امشب
بودم امید که آیی به سرم سایه مهر
آفتابی شود از سایه پدیدار امشب
بسته شد هر در امید به هر جا که زدم
چاره جویی کنم ازخانه خمار امشب
محتسب خوشدل از آن است که یکباره زدند
گوش رسوایی ما بر سر بازار امشب
#رهی_معیری
توصیفناپذیری و این را به غیر تو
در وصف هر کسی که بگویم، تعارف است...
#سجاد_سامانی
تقدیم به ابالفضل های انقلاب اسلامی
جانبازان سرافراز...
ای صفای دل جاری از صفای چشمانت
میتوان خدا رادید لابلای چشمانت
میبرد دل ما را تا سواحل امید
پا به پای دریاها ناخدای چشمانت
تا سرای سبز دل میروی و می آید
لحظههای اندوهم پا به پای چشمانت
آن زمان که میرفتی کوله بار دل بر دوش
قصهی شهادت داشت کربلای چشمانت
با من از خدا میگفت از صداقت دریا
در غروب دلتنگی آیههای چشمانت
من تورا که میبینم میشوم سراپا عشق
کوچه کوچه میآیم در هوای چشمانت
شعر من که چیزی نیست واژههای شرمنده
هدیهای است ناقابل پیش پای چشمانت
#حسین_کیوانی
شعر ، تا آغوش پُر مِهرش ز هم وا
میشود
غم فروکش می نماید ، شعله
رسوا میشود
می رسد تا مصرعی بر گوشِ مردابی
حزین
همچو زمزم می تراود تا گوارا
میشود
درد، تا در سینه خنجر می کشد از
پیش و پس
پای دیوانی در آن پیکار پیدا
میشود
بر لبی ، گر بوسه ای کارد رباعی
در سحر
غنچه می بندد، همان ساعت شکوفا
میشود
گر شبی از چهره بردارد نقابش را
غزل
ماه ، بر او سجده آرد ، شهر غوغا
میشود
صد چو یوسف می دهد جان در رکابش بی درنگ
هر که در بازار می بینی، زلیخا
میشود
آتشی کز خشم در دشتِ شقایق
می شتافت
شک مکن شیدای آن چشمان شهلا
میشود
می گزارد قافیه در قافیه بر آن
نماز
جمله را بی پرده تا پایان پذیرا
میشود
گر نهی حرمت حریم ِ شعر را تا
روز حشر
خاطرت خرّم تر از مینوی مینا
میشود
#محمدرضا_فتحی_نکا
# م . ح _ شاد