هدایت شده از ای نازنین شعری بخوان
ظهر آمده یک دست دعا میچسبد
یک لقمهٔ پاکِ ربّنا میچسبد
حالا که غذایِ عاشقی جور شده
نوشابهای از دستِ خدا میچسبد.
#حسینعلی_زارعی
@saredustansalamat
آبادی شعر 🇵🇸
ظهر آمده یک دست دعا میچسبد یک لقمهٔ پاکِ ربّنا میچسبد حالا که غذایِ عاشقی جور شده نوشابهای از
کانال اشعار آقای حسینعلی زارعی 👌👌
دیوانگی کردیم عاشقها همیناند!
دیوانهها عاشقترینهای زمیناند!
ناگفته بوسیدی مرا در عین پاکی
ای جان،مراقب باش بعضیها نبینند
حس میکنم وقتی کنارم ایستادی
چشمان نامحرمترینها در کمیناند
لبهای رژگون را بپوشان تا مبادا
این غنچهی خوشرنگ وخوشبو را بچینند
چشمان تو آیات شیطانند و آگاه
ایمان به کفر آوردم ازبس نازنیناند
دستان تو زیباترین مضمون عشقند
دستان تو با هر چه زیبایی عجیناند
بانو خدا از من نگاهت را نگیرد
این واژهها فصل الخطاب آخریناند
#مجتبی_سپید
شبیه مادر دلسوز طفلِ سر به هواست
چراغ راه برای تمام آدمهاست
در این زمانهی آشوب و غرق کج فهمی
هرآنکه درس ادب میدهد حبیب خداست!
هنوز نام تو از لب نرفته مظهر عشق
"خیال روی تو در هر طریق همره ماست"
برای آنکه شبیهت شوم ترنم مهر
تلاش کردهام اما نشد...، زمانه نخواست
به روی تخته نوشتی الف و بعدش ب...
چراغ خانه نوشتیم مادر و باباست
شبیه قند فریمانِ حل شده درچای
چقدر یاد تو شیرین، دعا بقای شماست
سرت همیشه سلامت به قلههای ادب
همیشه پرچم آموزگارها بالاست
#محمدجواد_منوچهری
#روز_معلم
به سروستان گوهرشاد تو چون پا گذارم
پر از نورم ، پر از عشقم ، پر از شور و شرارم
تو آن دریای لطفی که به هنگام زیارت
میان کشتی امن و امان تو سوارم
#یا_امام_رضا
#مشهدی_زاده
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
سلام
تبادل فهرستی بعدیمون انشاءالله جمعهء همین هفته
با ما همراه باشید 🌸🌼
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دِگران
رفتم از کوی تو لیکن عقبِ سر نگران
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران، وای به حال دگران
#شهریار
از هرچه هست و نیست گذشتم ولی هنوز
در مرز چشمهای تو گیرم...فقط همین !
#محمدعلی_بهمنی
عاشق شدیم و نظم جهان را بهم زدیم
دنیا هنوز هم که هنوز است درهم است ...
#رویا_باقری
هدایت شده از محمدجوادمنوچهری«گیدا»
در مکث زمان اگر چه پر جزر و مَدیم
ما مجرم محکوم به حبس ابدیم
یا پوچ دو دست سرد دنیاست و یا
ما پشت همان دست که پوچ است زدیم
#محمدجواد_منوچهری
@gida13
اگر غمگین غمگینم
اگر آشوب آشوبم
رهایم کن ز این دردم
تو ای دلدار محبوبم
اگر دستام میلرزه
اگه چشمام بی سویند
دلیل این صبوری باش
بیا سنگ صبورم باش
#سعید_بهرامی_فر
منو دلتنگی و یک آه غلیظ از ته دل...
نکنم عکس تورا سیر تماشا، چه کنم؟!
#سونیاپور_دولتی
لبت یزدی ترین قُطاب شهرِ عشق و شیرینی است...
که تا می بوسمت، از گوشه هایش قند می ریزد....
#سوسن_درفش
خورده رقم از شوق تو کوچ پرستوها
طعم لبت شد الگوی محصول کندوها
دیوان شعری که پر از شرح جنون ماست
شد نُقل نَقل شب نشینی های شب بوها
در شعرهایم چال روی گونهات پر شد
افتاد از رونق پس از این خال هندوها
دست جهان در استعاره خالی است از تو
تصویر چشمت پر شده در دست آهوها
قدرت ندارم چشم بردارم ازین آتش
شاگرد لبهای تواند آشوب و جادوها
وقتی که دردم دوری از آغوش گرم توست
سودی نمیبینم در این درمان و داروها
#حسین_مرادی
از عشق مخفیانه چه جرمی بزرگتر؟!
شاید سبک شدی دل من، اعتراف کن
#سجاد_رشیدی_پور
عاشق شدیم و نظم جهان را بهم زدیم
دنیا هنوز هم که هنوز است درهم است ...
#رویا_باقری
لبریز غربتیم، پر از جادهایم ما
حالا که بی تو تن به سفر دادهایم ما
این جاده گفته بود که رفتن رسیدن است!
رفتیم و حال، از نفس افتادهایم ما
آیا برای او که دلش را به تو سپرد
دلتنگ می شوی؟! چقدَر سادهایم ما
چیزی زیاد و کم نشده در جهان تو
یک اتفاق بوده و افتادهایم ما
دل در مسیر عشق تو کم زخم خورده بود؟
زخمی بزن دوباره که آمادهایم ما
#احسان_نصری
من معلم هستم
عاشقی پیشهی من
آسمانی راهم
گاه گاهی قلمی می سایم
از سر مهر نه جبر
تا دل نازک شاگردانم
پر احساس شود
من معلم هستم
عشق در خون کلاسم جاری است
عطر یاس عرفان
در کلامم ساریست
تا سر زلف خدا را گرهای بر بندم
به دل آبی شاگردانم
من معلم هستم
پر احساس بهار
پر موسیقی باد
آبشاران تپش قلب مرا میخوانند
آبی دریا هم
وسعت دید مرا می داند
من ز هر فصل بهاری سازم
پر نیلوفر و یاس
تا شکوفا بشود
دشت بی بوته شاگردانم
می برم تا ملکوت
می برم تا جبروت
تا دل سبز خدا
دور از وسوسهی شر و گناه
دور از دغدغهی خاکی این دشت سیاه
من معلم هستم
همه دارایی من
یک کلاسی است که برپا شده در کوه ولا
همچنین
قلم و کاغذ و یک تخته سیاه
تا دری باز کنم تا ابدیت بر نور
باز گویم به همه قصهی شور
سالکان ره طور
من معلم هستم
مالک مُلک هجا
شاعر شعر رها
واژهها صف به صف استاده به پیش تا که آسان گذرم از خود و خویش
تا که معنا بشوم در ره خلق
تا که از هم بدَرَم جامه دلق
در ضمیری که چو آبادی ما سرسبز است
بذر انسانیِ انسان کارم
عشق را با غم و غربت به تفاهم برسانم یکجا
آدمی را همه تفهیم کنم
فهم و فهماندن ومفهوم شدن را برسانم به کمال
شاهراهی بکشم
تا لب مرز وصال
شمع این جاده شدن
نقطهی آغاز من است
آسمانی شدنت
پر پرواز من است
"روز معلم بر پرچمداران علم و معرفت، معلمان عزیز مبارک باد
#نیره_جهانشاهی
اگر خواهید بیتشویش باشید
به راه عشق، دوراندیش باشید
چهدرپنهان، چهدرپیدا، همیشه
هوادار امام خویش باشید...
#محمدعلی_صفری (زرافشان)
بگو به عقربه ها موقع دویدن نیست
که شب همیشه برای به سر رسیدن نیست
#سیده_تکتم_حسینی
دوستت دارمِ من شکل مضارع دارد
هر زمانم نگری من به تو مشغولم و بس...
#شمس_امجدی
باز هم شـب شـد و از خـلوت دل بیزارم
بــایـد انـگـار دلــم را بــه دلــت بـسپـارم
اینهـمه آدم و این قـصهٔ تکراریِ شـب
تو همان باش که من دوستترش میدارم
#علی_جعفری