eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
وداع معنی‌ات از لب‌گشودن‌هاست ای غافل پری گردد پریشان آخر از خندیدن مینا
🌼🌼🌼
عاشقان هم همه خوابند در این موقع شب بی گمان یک دل ویران شده از عشق فقط بیدار است
📖السَّلامُ عَلَيْكَ يا خَليفَةَ رَسُولِ الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَآلِهِ... ای مهربان من تو کجایی که این دلم مجنون روی توست که پیدا کند تو را ای یوسف عزیز چو یعقوب صبح و شام چشمم به کوی توست که پیدا کند تو را 🕋
قسم به صبح و به مشق قلم که خواهد گفت؛ به نام عشق که هر چیز خوب یعنی تو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دیدم که شهر پر از عـطر مریم است گفتند باز روسریت را تکانده ای...
به زنجیر تعلق گرچه محکم بسته‌ام دل را نسیمی گر وزد بر طُره ی دلدار می‌لرزم
وقت طلوع شد ای یار بنگر به شام تارم بنگر به درد‌هایم بر چشم اشکبارم بازا که بی رخ تو شب ماندنی است آری مگذار تا بماند این‌گونه روزگارم دیدم بهار و گل را گفتم تو هم می‌آیی باران به اشتیاقت برده بسی غبارم ای ماه من کجایی؟ ای نوبهار جان‌ها! بازآ که نیمه‌جانی است بی‌مرکب و سوارم دنیا بدون رویت زندان و درد دوری است دل‌ها همه خزانی است بازآ دگر نگارم با مقدمت بهاران سر می‌زند به این ملک بازآ که با وجودت پر گل شود دیارم
ما را مگو حكايتِ شادی، كه تا به حشر ماييم و سينه‌ای كه در آن ماجرای توست
هدایت شده از شعر | محسن علیخانی
امام صادق ما را شبانه می‌بردند به زور نیزه و با تازیانه می‌بردند به دست‌های نحیفش طناب می‌بستند عزیز فاطمه را آمرانه می‌بردند چرا رعایت پیری او نمی‌کردند؟ چرا امام مرا دشمنانه می‌بردند! ز دشمنان علی انتظار خیلی نیست مراد سلسله را وحشیانه می‌بردند... عبا به دوش ندارد امام ما، ای کاش! میان کوچه‌ و شب، مخفیانه می‌بردند مگر گناه امامم بجز سیادت بود؟! چگونه لشکریان بی‌بهانه می‌بردند؟! حرامزاده و خائن برای دشمنی‌اش از آسمان امامت نشانه می‌بردند غلام خانه نشست و به گریه با خود گفت: مرا به جای امامم چرا نمی‌بردند؟! تمام برکت خانه صفای صحبت اوست صفا و برکت ما را ز خانه می‌بردند... تمام زمزمه‌ام در رثای او این است: «امام صادق ما را شبانه می‌بردند...» https://eitaa.com/joinchat/462225463Cd56d410381