eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار "عاصی"
🔞🔞🔞 آی شاعرچند روزی بیخیال یار باش چند بیتی هم بگو لطفا ز اطفال رفح این همه ظلم و ستم ها را نمی بینی مگر؟! تا به کی دنبال رخسار و لب و جام و قدح؟! "عاصی" 🍃🇵🇸🍃😭😭😭‌ قتل و ظلم و غصب در دنیا نمایان میشود آدمی از این خباثت زار و گریان میشود شاعران بعضی هنوز اما پی یار و لب اند زین سفاهت چشم انسان باز حیران میشود "عاصی" 🍃🇵🇸🍃😭😭😭
شرابِ روحانی ساقیا بده جامی جز شراب روحانی کان شراب روحانی آورد پشیمانی بد مرامِ بی فرهنگ،کرد خُلق ما را تَنگ کرد چون به درد ما خنده های پنهانی ریش رنگی او را چون به یاد خویش آرم می نهم پریشانی بر سر پریشانی بس رشیدها گفتند از شروع غوغایش وه چه شعرها گفتند پر خروش و طوفانی او فقط یک شخص است مکتبی ست که دارد ابتدای طوفانی،انتهای بحرانی دار و دسته ای هستند ،سخت تشنه ی قدرت هست توی دلهاشان عشقِ عالمِ فانی اعتقادشان این است پیش کدخدا باید سر بیاوری پایین ،پایِ! خود بجنبانی! گر تو را نصیبی از لطفِ کدخدایان نیست مثل نقطه چینِ شَل، تویِ گل فرو مانی گرچه ظاهرا آنها در مسیر اصلاحند یک نشانه از اصلاح در وجود آنان نی،... با درایت آنان در وطن شود تصویب یک توافق حساس در دقیقه نه،آنی وعده ها دهند آنان ،زان زمان که می بارد رویِ مردم ایران، مثل ابر بارانی بچه هایشان هستند جمله داخلِ!خارج می خورند با جوجه چیزِ بد که نه،..رانی! با برادر و خواهر پست ها شود تقسیم سفره ایست گسترده،مثلِ وقتِ مهمانی می خورند از سفره خانوادگی ،باهم نان و آبِ تنها نه،مرغ،مرغِ بریانی گوش کن عزیزِ من،از قماش آنان است آنکه اولش لاری ست، یا که آخرش جانی وقت انتخاب ای دوست کن گریز از غفلت در نتیجه ی غفلت تا ابد خجل مانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی آقای محمدجواد محبت در محضر رهبر انقلاب
امام_رضا علیه السلام از همان بدو تولد تو شدی سلطانم دست من نیست اگر خیره به این ایوانم دورم از پنجره فولاد به قول حافظ من چه کردم که چنین مستحق هجرانم بده بستانِ قشنگی است تو لبخند بزن در قبالش به خدا می‌گذرم از جانم هر چه باشم به حریم تو پناه آوردم لطف زهراست اگر در حرمت مهمانم می‌سپارم دل خود را به کبوترهایت حس خوبی است که در صحن تو سرگردانم گوشه‌ی صحن گوهرشاد نشستم با بغض روضه ی تشنگیِ جدِ تو را می‌خوانم
▫️ما ذی‌القعده که به بیست و سوم می‌رسد، همه مسافر مشهد می‌شوند؛ فرشته‌ها از آسمان، انبیا از عرش، و بهشتی‌ها از بهشت... اهل زمین هم یا خودشان می‌آیند یا دل‌هایشان را راهی می‌کنند. می‌دانم که او هم می‌آید؛ ای کاش می‌دانستیم مهدیِ فاطمه، کجای حرم زیارتنامه می‌خواند و برای ظهورش دعا می‌کند! 🤲اَللّهُمَ صَلِّ عَلي علي بن مُوسَي الِّرِضا المَرُتَضي... 🤲اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
ای ابر! شبیه برگ پاییز ببار تا خانه‌ی آفتاب، یکریز ببار دلتنگ خراسانم و دور از سلطان رفتی حرمش به جای من نیز ببار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا هر کس حال و هوایی دارد هر خسته‌دلی شور و نوایی دارد غم‌های نگفته را بیاور با خود این پنجره گوشِ شنوایی دارد
بسمه تعالی دومین جشنواره شعر غدیر و مباهله ؛ هیات زنجیرداران حضرت علی اکبر (ع) معروف به ( محمدهاشم ) در نظر دارد به مناسبت عید بزرگ غدیر و مباهله دومین جشنواره شعر را به شرح ذیل برگزار نماید؛ یک. موضوع اشعار ؛ عید غدیر واقعه ی مباهله منقبت حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) دو. قالب اشعار ؛ کلاسیک شامل ( غزل، قصیده، قطعه، مسمط، ترجیع بند، ترکیب بند، رباعی، دوبیتی، مثنوی، غزل مثنوی، نوخسروانی ) آزاد شامل‌ ( نیمایی، سپید، موج نو ) سه. مهلت ارسال آثار ؛ تا روز چهارشنبه سی ام خرداد ۱۴۰۳ نحوه ارسال ؛ یکی از راه های ذیل Mobahelerey@gmail.com ایمیل https://eitaa.com/alirezaghorbankhan ایتا چهار. جشن غدیر و مباهله در روز دوشنبه ۱۴۰۳/۴/۱۱ بعد از نماز مغرب و عشا الی ساعت ۲۳ شب با پذیرایی شام و با شعرخوانی شاعرانی که اثر ارسال کرده اند و مداحی و برنامه های متنوع دیگر برگزار خواهد شد. پنج. محل برگزاری جشن ؛ شهرری ضلع جنوبی حرم حضرت عبدالعظیم اتوبان سلمان فارسی میدان امام هادی (ع) حسینیه زنجیرداران حضرت علی اکبر (ع) ( محمدهاشم ) شش. به تمامی شاعران گرامی که با ارسال شعر در این جشنواره شرکت می نمایند لوح تقدیر و هدایایی به رسم یادبود تقدیم خواهد شد. هفت. گزیده اشعار ارسالی در مجموعه ای با عنوان « غدیر و مباهله » و به نام شاعر اثر چاپ خواهد شد. به کانال اختصاصی مباهله بپیوندید؛ https://eitaa.com/mobahelerey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا دلا مباش دگر فکر ماسبَق اینجا بیا بیا که بگرداند او ورَق اینجا به روز حشر شراب طهور مینوشی ز انفعال بریزی اگر عرق اینجا پناهگاهِ منِ خسته این حرم باشد پناه می برم از شرّ ماخلَق اینجا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل اگر خدا شدی تو نه تَری نه لَن ترانــی زِ سکوت خود برنجان، همه را به جز فلانی
خاک عالم بر سرت ای دل که عاقل نیستی! من گمان کردم تو دانایی وُ جاهل نیستی! فکر کردی او وفادارست، از بس کودکی! زهرِ تنهایی بِچش بیچاره، قابل نیستی! هرکه آمد زود کس شد زود ناکس شد پرید نوش جانت بیکسی! هر چند مایل نیستی! هرکسی را بعد از این دیدی سلامت میکند زود، از او بازجویی کن: "تو قاتل نیستی؟!" عشق را بازیچه کردن رسم بی انصافهاست دل که سرقت شد تو دیگر صاحبِ دل نیستی!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرز جوادت، بر سر ما سایه‌سار است عطر نسیم صبحگاهان بهار است هر چند حاتم‌ها فراوانند مشهد قلب گرفتاران به جودت برقرار است
از روز ازل دخیل شد دستانم تا روز ابد بر سر این پیمانم هر جا بروم دوباره بر می گردم من کفتر جلد گنبد سلطانم
در مسلک ایرانیان سلطان رضاجان است شاهی‌که بی‌ لشگرکشی سلطان ایران است آرامِ‌جان ماست آقایی که دامانش تنها توسل‌خانه‌ی آهوی حیران است مهمان‌نواز است آن‌قَدَر که زائرش هربار مانند صاحب‌خانه‌ها در صحن، مهمان است هرجای ایران نام او را بر لب آوردیم دیدیم روی هرلبی بعد از رضا، "جان" است وقتی ضریحش را بغل کردم، دلم وا شد در وقت دل‌تنگی فقط آغوش، درمان است از بس که اینجا آه درهم می‌شود تکرار انگار در صحن و رواق آیینه بندان است انگار سائل پادشاهی می‌کند اینجا انگار در درب ورودی، شاه، دربان است از آب سقاخانه می‌نوشند و خوشحال‌اند کمتر کسی اینجا گرفتار غم نان است درماندگان راهی به‌جز مشهد نمی‌بینند تنها پناهِ بی‌پناهان، در خراسان است
داره جهان از خواب خوش بیدار میشه امروز ُ یادت باشه چون که شب درازه یک انقلاب از همت ِ ما پا گرفته خون ِ سلیمانی ِ ما تاریخ سازه!
شعرهایم تحت تأثیر حضورت بوده است... رفتی و دور از تو این شاعر شده کم کار تر...
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
به سرزمین شعرها چرا سفر نمی‌کنی؟! برای کسب معرفت چرا خطر نمی‌کنی؟! چرا به مردم جهان نگفته‌ای ز عاشقی ز عشق خود نگار را چرا خبر نمی‌کنی؟! "عاصی"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وجودم از غم دوری دچار ویرانیست کلافه‌ام، بطلب! سخت در دلم جنگ است
ای صبح بیا و قفل شب را وا کن در کوچه بساطِ آشتی بر پا کن با نام خدا، فاتح ِسرسختی باش با خوب و بدِ خلق به نرمی تا کن @nabzeghalam
ای یار دوردست که دل می بری هنوز چون آتش نهفته به خاکــستری هنوز هر چند خط کشیده بر آیینه ات زمان در چشمم از تمامی خوبان، سری هنوز
یک رود و صد مسیر، همین است زندگی با مرگ خو بگیر! همین است زندگی با گریه سر به سنگ بزن در تمام راه ای رود سربه زیر! همین است زندگی تاوان دل بریدن از آغوش کوهسار دریاست یا کویر؟ همین است زندگی! بر گِرد خویش پیله تنیدن به صد امید این « رنج » دلپذیر همین است زندگی پرواز در حصار فروبسته‌ی حیات آزاد یا اسیر، همین است زندگی چون زخم، لب گشودن و چون شمع سوختن « لبخند » ناگزیر، همین است زندگی دلخوش به جمع کردن یک مشت « آرزو » این « شادی » حقیر همین است زندگی با« اشک » سر به خانه‌ی دلگیر « غم » زدن گاهی اگرچه دیر، همین است زندگی لبخند و اشک، شادی و غم، رنج و آروز از ما به دل مگیر، همین است زندگی
هرچند که در بودنش ارامش نیست بی او نفسی نمی‌توانستم زیست امشب همه یاران قدیم آمده‌اند انصاف دهید، جای غم هم خالی است
یک نظر دیدیم دیدارت وزآن عمری گذشت دیده‌ها برهم نمی‌آید زِ حیرانی هنوز...