تنها خطای زندگیام عشق بود و بس
رو کن به من قشنگترين اشتباه من!
#مهدی_نقبایی
#شاعرانه 🌱
💕🍃
سهم مـن هستی اڪَر دنیا نشد،در آخرتـــ
آخرش این غوره ها با صبر حلوا میشود
#علیرضا_تقیزاده
هرگز دلم ز کوی تو جایی دگر نرفت
یکدم خیال روی توام از نظر نرفت
جان رفت و اشتیاق تو از جان بدر نشد
سر رفت و آرزوی تو از سر بدر نرفت
هرکو قتیل عشق نشد چون به خاک رفت
هم بیخبر بیامد و هم بیخبر برفت
در کوی عشق بی سر و پائی نشان نداد
کو خسته دل نیامد و خونین جگر نرفت
عمرم برفت در طلب عشق و عاقبت
کامی نیافت خاطر و کاری بسر نرفت
(عبید زاکانی)
.
منم یا رب در این دولت که روی یار میبینم
فراز سرو سیمینش گلی بر بار میبینم
مگر دنیا سر آمد کاین چنین آزاد در جنت
می بی درد مینوشم گل بی خار میبینم
عجب دارم ز بخت خویش و هر دم در گمان افتم
که مستم یا به خوابم یا جمال یار میبینم
#سعدی
😔
اِقرار میکنم به گناه و بعید نیست
مُنکر شود خدا و بگوید کجا؟ چه بود؟
#سجاد_سامانی
مناجات شب های قدر/ امام زمان(عج)
آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است
از دوری تو پاره گریبان شدن بس است
کنعان دل، بدون تو شادی پذیر نیست
یوسف! ظهور کن که پریشان شدن بس است
یعقوب دیده ام چه قَدَر منتظر شود؟
یعنی مقیم کلبه ی احزان شدن بس است
گریه ،فراق ،گریه ،فراق ،این چه رسمی است؟!
دیگر بس است این همه گریان شدن بس است
موی سپید و بخت سیاه مرا ببین
دیگر بیا که بی سر و سامان شدن بس است
تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟!
تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟! بس است
خسته شدم از این همه بازی روزگار
مغلوب نفس خاطی و شیطان شدن بس است
سرگرم زندگی شدنم را نگاه کن
بر سفره های غیر تو مهمان شدن بس است
یک لحظه هم اجازه ندادی ببینمت
گفتی برو که دست به دامان شدن بس است
باشد قبول می روم امّا دعای تو
در حقّ من برای مسلمان شدن بس است
دست مرا بگیر که عبدی فراری ام
دست مرا بگیر، گریزان شدن بس است
اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا
دل مردگی و این همه ویران شدن بس است
آقا بیا به حقّ شکاف سر علی
از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است
شاعر:محمد فردوسی
ای دل ز من بریده ز یادم نمی روی
وی پا ز من کشیده ز یادم نمی روی
ای رفته از برابر چشمم به کوی غیر
اشکم به دیده دیده ز یادم نمی روی
آن چشم را به روی چه کس باز می کنی ؟
ای آهوی رمیده ز یادم نمی روی
در سایه ی کدام نهالی روم به خواب
ای نخل بر رسیده ز یادم نمی روی
دانم که امشبم به سحرگه نمی رود
ای جلوه ی سپیده ز یادم نمی روی
تا خواند این غزل ز من آن سرو ناز گفت
ای بید قد خمیده ز یادم نمی روی
#معینی_کرمانشاهی
.
عهد بستم همه ى نوڪرے و اشڪم را
نذر تعجیل فرج هدیه به ارباب ڪنم
#امام_زمان
📜
جهان را با تمامِ حسّ و حالش امتحان کردم
در اين دنيا تو آن حسّی که تکراری نخواهد شد
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله (ع)
از چه دعای ما همه در تو اثر نمیکند
اینهمه گریه های ما چشم تو تر نمیکند
از چه نمیرسی دگر از سر لطف از این سفر
یک نظری نگاه تو جانب در نمیکند
خواهش ما چرا سبب بر فرجت نمیشود
راز و نیاز ما چرا در تو ثمر نمیکند
یوسف ما چرا خبر از تو به ما نمیرسد
قاصد خوش خبر چرا از تو خبر نمیکند
شام سیاه ما چرا رفته بسر نمیشود
این شب تار ما چرا خفته سحر نمیکند
مانده همیشه منتظر دیده به راه تو همه
حضرت تو چرا به این خانه گذر نمیکند
بس که گناه کرده و توبه شکسته قلب ما
حضرت تو به این دل خسته نظر نمیکند
#یا_صاحب_الزمان
#لا ادری
تنها امید عالم صاحب زمان خدا را
بازآ که جز تو دیگر راهی نمانده ما را
آه ای بقیه الله ای مهربان دلخواه
بازآ که ظلم و عصیان گردیده آشکارا
ای حجت خدایی تنها امید مایی
بازآ که چاره سازی بر ما غم و بلا را
ای آرزوی عالم ای آبروی خاتم
بازآ که زنده سازی آئین مصطفا را
ای منجی خدایی کی آوری رهایی
تا کی جفا و ظلم و با ظالمان مدارا
ظلم و ستم فراوان بس سرکشی و طغیان
بازآ که زخم دنیا گردیده زخم کارا
رخسار خود عیان کن رحمی به مردمان کن
از پرده ات برون آ لطفی نموده یارا
#یا_صاحب_الزمان
#لا ادری
چشم هایت همه جا راز تو را جار زدند
خبر از عشق نوشتند و به دیوار زدند
پی انکار من و رنگ «نگاهت» هستی
این جماعت مگر احساس تورا دار زدند؟
دوستم داری و لب دوخته ای میترسی؟
حرف مردم؟به خدا حرف که بسیار زدند...
سهم من،این من دیوانه،فقط بی تابی ست؟
از تب عشق به من طعنه ی بیمار زدند...
دوستم داری و لب دوخته ای حرف بزن
چشم هایت همه جا راز تو را جار زدند